“
در فصل حاضر به بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش در چهار قسمت مجزا خواهیم پرداخت. ابتدا در مورد سبک زندگی و به طور اختصاصی سبک زندگی اسلامی، سپس در مورد اضطراب وجودی وپس از آن درباره ی ویژگی های شخصیتی مطالبی ارائه خواهد شد. در پایان به ارائه تحقیقات انجام شده در این سه حوزه می پردازیم.
۲-۲- تعریف سبک زندگی
سبک زندگی شیوه ای نسبتا پایدار است که فرد اهداف خود را از طریق آن دنبال میکند. این شیوه ها، حاصل زندگی دوره ی کودکی فرد است. سبک زندگی بعد عینی و کمیت پذیر شخصیت افراد است. به همین دلیل نظریه ی ” سبک زندگی” آدلر[۱]، نظریه ی شخصیت او محسوب می شود. اولین بار آلفرد آدلر سبک زندگی را مطرح کرد، سپس توسط پیروان او گسترش یافت. آنان سبک زندگی، شکل گیری آن در دوره ی کودکی، نگرش های اصلی سبک زندگی، وظایف اصلی زندگی و تعامل آن ها با یکدیگر را به تفصیل بحث کرده و آن را در قالب درخت سبک زندگی نشان دادند، مفاهیم ارزشی و شناختی و فلسفی را مطرح کرده و تمام زندگی را به صورت یکپارچه به تصویر کشیدند(میرزایی و همکاران، ۱۳۹۳).
۲-۳- تعاریف سبک زندگی از دیدگاه محققین
تعابیر و تعاریف متعددی از سبک زندگی وجود داردکه در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
آلفرد آدلر سبک زندگی را کلیت بی همتای فردی زندگی که همه فرآیندهای عمومی زندگی ذیل آن قرار دارند، تعریف کردهاست. به باور او، سبک زندگی طرح و دریافتی اجمالی است از جهان. فرایند در حال گذر و راه است؛ راه یکتا و فردی زندگی و دستیابی به هدف است؛ خلاقیتی است حاصل کنار آمدن با محیط و محدودیت های آن. رفتار و منش نیست، بلکه امری است که همه رفتارها وتجربیات انسانی را هدایت میکند و خود به واسطه ی خوی ها و منش فردی شکل میگیرد(آدلر،۱۹۵۶).
سازمان بهداشت جهانی[۲]، سبک زندگی را الگوهای مشخص و قابل تعریف رفتار میداند که از تعامل بین ویژگی های شخص، برهمکنش روابط اجتماعی و موقعیت های محیطی و اجتماعی – اقتصادی حاصل می شود(کر[۳]،۲۰۰۰).
اندیشمندان علوم اجتماعی نیز تعاریف مختلفی از مفهوم سبک زندگی ارائه دادهاند که در اینجا به چند مورد از آن ها اشاره می شود:
کلاکهون[۴] سبک زندگی را این گونه تعریف کردهاست: مجموعه ها یا الگوهای خودآگاه و دقیقا توسعه یافته ترجیحات فردی در رفتار شخصی مصرف کننده( به نقل از الفت و سالمی،۱۳۹۱).
بوردیو[۵] سبک زندگی را این گونه تعریف کردهاست: فعالیت های نظام مندی که از ذوق و سلیقه ی فردی ناشی میشوند و بیشتر جنبه ی عینی و خارجی دارند و در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت می بخشند و میان اقشار گوناگون اجتماع تمایز حاصل میکنند. معنا یا ارزش های این فعالیت ها، از موقعیت های آن در نظام تضاد ها و ارتباط ها اخذ می شود(همان).
ماکس وبر[۶] سبک زندگی را شیوه های رفتار، لباس پوشیدن، سخن گفتن، اندیشیدن و نگرش هایی میداند که مشخص کننده گروههای منزلتی متفاوت است( حسن دوست فرخانی و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۴- شکل گیری سبک زندگی
آدلر در خصوص پدید آمدن سبک زندگی بر این باور بود که همه ی انسان ها به نوعی احساس کهتری مبتلا هستند که با روش خاص در صدد برطرف کردن آن هستند. این رویه ی منحصر به فرد، برای جبران احساس کهتری، سبک زندگی را ایجاد میکند. سبک زندگی در سه دوره ی خود به کمال میرسد، دوران کودکی، زمان شکل گیری پنج ریشه ی اساسی سبک زندگی است که عبارتند از: سلامتی و ظاهر، وضعیت اقتصادی-اجتماعی نگرش های والدینی، منظومه های خانوادگی و نقش جنسیتی؛ دومین بعد از سبک زندگی شامل نگرش ها نسبت به تکالیف زندگی میباشد که در دوران نوجوانی تحول مییابند. این نگرش ها عبارتند از: نگرش نسبت به خود، نگرش به سوی مشکلات، نگرش به سوی دیگران، نگرش به سوی جنس مخالف و نگرش به زندگی. سومین بعد از سبک زندگی، تکالیف زندگی است. آدلر به سه تکلیف اساسی در زندگی اشاره میکند که عبارتند از: دیگران، شغل، عشق و مسائل جنسی(فاضل و همکاران،۱۳۹۰).
سبک زندگی بر اساس تعامل های اجتماعی که در سال های نخست زندگی صورت می گیرند، فرا گرفته می شود. بنابر نظر آدلر، این جریان در سن ۴یا۵ سالگی چنان تبلوری مییابد که پس از آن، دگرگونی آن دشوار است(شولتز[۷]،ترجمه کریمی و همکاران،۱۳۹۰،ص۱۴۸). این سبک زندگی شکل گرفته، چارچوب راهنمای رفتارهای آتی فرد میگردد و ماهیت آن بستگی دارد به ترتیب تولد و نیز چگونگی رابطه میان والد و کودک در زمانی که کودک در تلاش برای یافتن راهی جهت جبران حس حقارت خود است(همان)
اگرچه واقعیت های عینی مانند حقارت های عضوی و ترتیب تولد بر سبک زندگی که فرد میسازد تاثیر میگذارد، ولی در نهایت تعیین نمی کنند که فرد چگونه زندگی خواهد کرد. برانگیزاننده اصلی سبک زندگی خود خلاق[۸] است. خود خلاق نیرویی ذهنی است که توانایی منحصر به فرد تبدیل کردن واقعیت های عینی به رویدادهایی که از لحاظ شخصی معنادار هستند را به فرد میدهد. خود خلاق با تاثیر گذاشتن بر شرایط زیستی و محیطی و معنی دادن به آن ها، اجازه نمی دهد که فرد صرفا محصول این شرایط باشد. خود خلاق فرآیندی فعال است که واقعیت های ژنتیکی و محیطی زندگی فرد را تعبیر کرده و آن ها را در شخصیت یکپارچه ای که پویا، ذهنی و منحصر به فرد است ادغام کند. خود خلاق از بین تمام نیروهایی که بر فرد تاثیر میگذارند، نوعی هدف شخصی را برای زندگی به وجود می آورد که او را به سمت آینده ای عالی تر سوق میدهد(پروچسکا و نورکراس،ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱، ص۸۴و۸۵).
سبک زندگی هر فرد متاثر از دو عامل عمده شخصیت فرد و ویژگی های محیط است. شکل گیری شخصیت خود تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و تربیتی-اجتماعی صورت میگیرد. این ویژگی ها به طرق مختلفی بر سبک زندگی افراد اثر میگذارد. به عنوان مثال افراد درون گرا و برون گرا سبک های متفاوتی در زندگی دارند اما عامل مهمی که میتواند در سراسر عمر بر سبک زندگی افراد تاثیرگذار باشد، ویژگی ها و شرایط محیطی همچون فقر، اوضاع سیاسی – اقتصادی جامعه، ویژگی ها و شرایط خانوادگی، فقدان پدر، مادر و یا همسر و جنگ میباشد(پلاسکر[۹]،۲۰۰۷).
۲-۵- انواع سبک های زندگی
“