“
۲-۱۵-انواع ارتباط
کلامی: شامل نشانه یا علامتی است که دلالت بر موضوع و یا کسی و یا چیزی دارد و طبق آداب و رسوم اجتماعی ابداع شده ولی در صورتی که فرد برداشت ویژه ای کند معمای آن تغییر میکند
غیر کلامی:مربوط به حرکات سرو بدن هستند که قسمتی از اطلاعات را تشکیل میدهند .
۲-۱۶-محتوی کلام (موضوع گفتگو)
شامل آنچه بر زبان می آوریم، جذاب بودن، تازگی،هیجان انگیز بودن، مثبت یا منفی بودن – توجه به زمینههای فرهنگی، عناصر فرازبانی، تون صدا (شدت بلندی و کوتاه)، ریتم(عدم یکنواختی- داشتن زیر وبم) آهنگ صدا (داشتن احساس و هیجان- دلنشین و آرام بخش بودن)، لحن کلام (دوستانه- ملایم- صمیمانه- ،وتهدید آمیز- خشن)، ترتیب بیان مطالب (زمان بندی – نظم -رعایت نوبت – سرعت گفتار- مکث- کشیدن- جمع بندی )، حالت بیان مطالب ( لهجه- تکیه کلام – تناسب با درک و دریافت شنونده- ملاحظات موقعیتی)، سبک گفتار، امری، مودبانه، درخواستی- سوالی، سوالی، غیر مستقیم، پیامهای کلامی و غیر کلامی ناهمخوان میتواند باعث سوء تفاهم گردد.
۲-۱۷-موانع ارتباط مؤثر:این نوع پیام ها عبارتنداز: دستور دادن، هدایت کردن، ابلاغ کردن، اخطار، وتهدید، هشداردادن، موعظه، نصیحت- توصیه، پیشنهاد یا راه حل ارائه دادن، وادارسازی از طریق استدلال، سخنرانی یا بحث کردن، قضاوت کردن، انتقاد کردن، مخالفت کردن و مقصرشمردن دیگری، تحسین، تأیید، موافقت، ارزشیابی مثبت، اسم روی هم گذاشتن، مسخره کردن و تحقیرکردن (حویزاوی، ۱۳۹۲).
۲-۱۸-مفاهیم نظری ارتباط
برطبق نظر اولسون و همکاران[۵۲](۱۹۸۳)مهارتهای ارتباطی مثبت شامل این موارد است: فرستادن پیامهای روشن،همدلی،جملات حمایت کننده ومهارت های حل مسئله مؤثر. برعکس،مهاتهای ارتباطی منفی شامل این موارد است:فرستادن پیامهای ناهماهنگ وفاقد صلاحیت اعلام کردن فرد،نداشتن همدلی،بیان جملات غیرحمایتی (منفی)،مهارتهای حل مسئله ضعیف،پیامهای متناقض وبن بست دوسویه (اولسون ،۱۹۸۳).
برخی صرفا نیاز به ارتباط صریح و روشن را مطرح میکنند.در واقع ال بیت ومک هنری[۵۳] (۱۹۸۳) معتقدند که نظر مشترک تمام روش های متفاوت زوج درمانی،کمک به زوج بهبود صریح وروشن ارتباط است.با این وجود،استوارت(۱۹۸۰)این موضوع را با این هدف برای زوج درمانی برگزید و نوشت: شواهد نشان میدهند که داشتن احتیاط در مقابل شور و حرارت فراوان،هدف بهتری برای بهبود الگوی ارتباط ورابطه است. او به نقل از فریتس پرلز[۵۴]میگوید: صداقت بسیار صریح یا بی ملاحظه به ندرت نشان دهنده صمیمیت است،…و در واقع، می توان گفت واقعیت بی ملاحظه، بیشتر بزرگ نمایی موضوع است. استوارت اظهار میدارد که ارتباط انتخاب خوب پیامها و بیان خردمندانه خویش است(البیت،مک هنری،۱۹۸۳).
تحقیق لاورنسی،پدرسون، باندی، باری و بروک و همکاران (۲۰۰۸)یادگیری مهارتهای ارتباطی اجتماعی، رویکردهای انطباق پذیری و مهارت مقابله با استرس و آسیب اجتماعی رامهمترین عامل در رضایت زناشویی می دانند.نتایج نشان داد،مشارکت هریک اززوجهادر یادگیری مهارت ارتباطی به افزایش رضایت زناشویی منجر می شود. مطالعه مینوچین (هال وگ و همکاران،۱۹۸۴)ارتباط رامهارتهای گوینده وشنونده تقسیم کرد،همان گونه که ویرجینیا ستیر در سال ۱۹۶۴ تاحدی انجام داده بود.ارتباط زوج بایستی سه قسمت را در بربگیرد:
۱)به کار بردن جملات ساده توسط زن وشوهر
۲)بازخورد به منظور اطمینان از درک درست جمله
۳)واردنمودن عنصرهمدلی درجملات
درآموزش ارتباط که ساده ترین شکل خود توسط ستیر (۱۹۶۴)توصیف شده است،این گونه فرض میشود که با کارآمدی ،ارتباط برقرار میکند،میتواند:
۱)قاطعانه نقطه نظرات خود خود رابیان کند.
۲)هم زمان به روشنی ومناسب منظور خود رابیان کند.
۳)زمانی که بازخورد جمله خود را دریافت میکند نسبت به آن پذیرا باشد(کروم،ریدلی،۱۳۸۴).
زندگی مشترک با این باور که تنها مرگ میتواند ما را از هم جدا کند شروع می شود و زوجین هم، حداقل در آغاز زندگی خود نسبت به آن اعتقاد کامل دارند. اماواقعیت چیزی دیگر است، زندگی مشترک تحت تأثیرعوامل متعددی قرار میگیرد که پاره ای از آن ها ممکن است زوجین را به طرف اختلاف و درگیری، جدایی روانی و حتی طلاق سوق دهد، تحقیقات مختلف نشان داده است که یکی از مهمترین عوامل مشکل زا، اختلال در ارتباط یا به عبارتی اختلال در فرایند تفهیم و تفاهم است (حیدری و همکاران،۱۳۸۴).
۲-۱۹-مهارتهای ارتباطی
راش [۵۵](۱۹۷۵)ارتباط رابه عنوان (دانش عملی)توصیف کرد وعملکرد(زیستی واجتماعی)ارتباط را مرکز تحقیقات خود قرار داد.اوباور داشت که فلورنتین نیکلو ماکیاولی[۵۶](درقرن شانزدهم) اولین فردی بود که نقش ارتباط در روابط انسانی را به ثبت رساند و تکنیکهایی را برای به دست آوردن وحفظ کنترل سیاسی تدوین کرد. راش وبیتسون، منشاء تحقیقات دقیق درباره روش های ارتباط انسانها با یکدیگر بودند. اولین مشارکت درتئوری ارتباط، مفهوم (بن بست دوسویه[۵۷]) بود( بیستون و همکاران[۵۸]،۱۹۵۶).
“