|
|
۱- طراحی و به کارگیری آن وقتگیر است. ۲- طراحی و تدوین آن هزینهبر است. ۳- امکان خطای درجهبندی وجود دارد.
روش های مبتنی بر نتیجه
۱- کمتر جهتگیری ذهنی دارد. ۲- عملکرد فردی را به عملکرد سازمانی متصل میکند. ۳- تنظیم اهداف دوجانبه را ترغیب میکند. ۴- برای تصمیمات در مورد پاداش و ارتقاء مفید است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱- طراحی و به کارگیری آن وقتگیر است. ۲- ممکن است چشمانداز کوتاهمدتی را دربرگیرد. ۳- ممکن است ملاکهای نامناسبی را به کار گیرد. ۴- ممکن است ملاکهای ناکارآمدی را به کار گیرد.
خطاهای بالقوه در سیستمهای ارزشیابی عملکرد چندین خطای معمول در ارزیابیهای عملکرد شناسایی شده است (Snell & Bohlander, 2007: 333; Byars and Rue, 2008: 218; Noe et al., 2008: 345; Bernardin, 2003; 153; Ivancevich, 2007: 273) از جمله دلایلی که به بروز این خطاها در ارزیابیهای عملکرد می انجامد میتوان به: طراحی ضعیف سیستم ارزشیابی، کاربست ملاکهای ارزیابی ضعیف، کاربست فنون پرزحمت و طاقتفرسا و موقعی که به شکل درآوردن سیستم مهمتر از جوهر و اصل عملکرد سازمانی است، اشاره کرد (Ivancevich, 2007: 272). خطاهای شناسایی شده بالقوه در سیستمهای ارزشیابی عملکرد سازمانی شامل: ۱- استانداردهای ارزیابی[۷۰]، ۲- اثرهالهای[۷۱]، ۳- آسانگیری یا سختگیری[۷۲]، ۴- گرایش به مرکز[۷۳]، ۵- تازگی رویدادها[۷۴]، ۶- برابر کردن یا مقابله[۷۵] و ۷- جهتگیری شخصی[۷۶] (شبیه به من یا تصور قالبی) میباشد. در ادامه برخی از مهمترین خطاها توضیح داده شده است. ۱- استانداردهای ارزیابی: این مشکل هنگامی رخ میدهد که تفاوتهای ادراکی در معنی و مفهوم کلمات به کار گرفته شده در ارزشیابی کارکنان، وجود داشته باشد. بنابراین، خوب، دقیق، ارضاءکننده و عالی ممکن است برای ارزیابان متعدد معانی متفاوتی داشته باشد (Ivancevich, 2007: 273). ۲- اثر هالهای: عقیده بر این است که خطای اثر هالهای در درجهبندی کارکنان مسأله عمدهای در عملکرد سازمانی است. خطای هالهای موقعی اتفاق میافتد که ارزیابی چندین بعد از عملکرد فرد به یک ارزیاب واگذار میشود و ارزیاب بر اساس احساس و عقیده کلی خودش به ارزیابی میپردازد. این خطا هم در جنبه منفی و هم مثبت میتواند اتفاق بیفتد؛ به این معنی که احساس اولیه میتواند دلیل ارزیابیهای بسیار خوب یا بسیار بد باشد (Byars and Rue, 2008: 224 ؛ Ivancevich, 2007: 274؛Noe et al., 2008: 381). ۳- آسانگیری یا سختگیری: عملکرد سازمانی نیازمند این است که ارزیاب به طور عینی به نتیجهگیری در خصوص عملکرد بپردازد. عینی بودن برای هر شخصی مشکل است. ارزیابان، هنگامی که به طور عینی به افراد زیردست خود مینگرند، عینکهای رنگی خاص خود را دارند. در نتیجه خطای ارزیابی آسانگیری یا سختگیری ممکن است در ارزشیابی افراد زیردستشان اتفاق بیفتد (بایرز و رو، ۲۰۰۸: ۲۲۴؛ Ivancevich, 2007: 274). ۴- گرایش به مرکز: این خطا موقعی اتفاق میافتد که ارزیاب در استفاده از نمرههای بالا یا پایین اجتناب کند و نمرههای میانه را مدنظر قرار دهد. به طور مثال، نمره ۴ را برای مقیاس ۱ تا ۷ مدنظر قرار میدهد. این نوع میانهای ارزیابی کردن اغلب بیفایده است و تمایز بین افراد زیردست را مدنظر قرار نمیدهد (Byars and Rue, 2008: 224 ؛ Ivancevich, 2007: 274). ۵- تازگی رویدادها: یکی از مشکلات سیستمهای ارزیابی، چارچوب زمانی رفتار ارزیابی شده است. ارزیابان اغلب رفتارهای گذشته را نسبت به رفتار در حال حاضر کارمند فراموش میکنند. لذا، افراد بر اساس نتایج رفتار چند هفته گذشته خود ارزیابی میشوند نه میانگین رفتار ۶ ماهه خود (Byars and Rue, 2008: 224 ؛ Ivancevich, 2007: 274). ۶- خطای برابر کردن یا مقابله: از جمله فنونی که در عملکرد سازمانی میبایست لحاظ شود، ارزیابی یک کارمند بدون توجه به عملکرد سایر کارکنان است. اگر یک سرپرست در ارزیابی یک کارمند تحت تأثیر نمرههایی که به سایر افراد داده قرار گیرد، در این صورت خطای مقابله اتفاق افتاده است (Byars and Rue, 2008: 224 Noe et al., 2008: 381؛ Ivancevich, 2007: 274). جهتگیری شخصی (شبیه به من یا تصور قالبی): این خطا مربوط به اعمال جهتگیری شخصی از سوی سرپرست است. منظور از جهتگیری شخصی، جانبداریها، گرایشات و پیشداوریهای شخص است که آگاهانه یا اغلب ناخودآگاه تصمیمگیریهای او را تحت تأثیر قرار میدهد. مثلاً وقتی که ارزیاب عملکرد کسانی را که دارای صفات و خصوصیاتی شبیه خودش باشند بالاتر از سطح واقعی ارزیابی میکند و برعکس (؛ Ivancevich, 2007: 274; Noe et al., 2008: 381 ). عوامل و ویژگیهای مؤثر بر اثربخشی سیستمهای ارزشیابی عملکرد الف- عوامل مؤثر بر اثربخشی نظام ارزشیابی عملکرد بر اساس نتایج مطالعات مختلف (بالیگا[۷۷]، ۱۹۹۴؛ مادلر[۷۸]، ۱۹۹۷ به نقل از ابیلی، ۱۳۸۱). عوامل اثربخشی نظام ارزشیابی عملکرد سازمانی عبارتند از: ۱- وجود «طرح نظام اثربخش ارزشیابی عملکردی» که شامل: هدف به روشنی تعریف شده، ارزشمند و قابل فهم برای ارزشیابی عملکرد و درونداد گسترده کارکنان و سرپرستان بر نحوه ارزشیابی باشد. ۲- تعریف دقیق عملیات ارزشیابی اثربخش عملکرد مدیریتی، مشتمل بر برنامهریزی عملکرد و بازبینی مستمر عملکرد و ارائه بازخورد به کارکنان درباره این که چگونه عملکرد خود را بهبود بخشند. ۳- وجود حمایت اثربخش نظام ارزشیابی عملکردی، که سرپرستان را برای اعمال کردن رفتارهای ارزشیابی اثربخش، به منظور تضمین رضایت و رسیدگی به شکایات نظام ارزشیابی، تشویق میکند. ۴- پذیرش کارکنان از نظام ارزشیابی عملکرد سازمانی سازمان و تمایل آنان نسبت به انجام آن. ۵- تعهد سرپرستان و کارکنان برای اعمال مناسب نظام ارزشیابی عملکرد سازمانی سازمان. ۶- توافق کارکنان و سرپرستان بر تعریف عملکرد مطلوب و نحوه تفسیر اطلاعات ارزشیابی عملکرد. ۷- بررسی مداوم و نظاممند خود نظام ارزشیابی عملکرد. ب- ویژگیهای نظامهای اثربخش ارزشیابی عملکرد با اشاره به عوامل کلیدی اثربخشی نظامهای ارزشیابی عملکرد سازمانی، برخی از خصیصههای نظامهای اثربخش ارزشیابی عملکرد سازمانی عبارتند از (Bernardin, 2003; 153 Snell & Bohlander, 2007: 333; ): ۱- تلاش برای دقت بیشتر در تعریف و اندازهگیری ابعاد عملکرد تا جایی که امکان پذیر است. – تعریف عملکرد با تمرکز بر پیامدهای ارزیابی شده؛ – پیشبینیهای پیامد بر حسب فراوانی و تکرار رفتار مربوط؛ – تعریف ابعاد عملکرد به وسیله ترکیب کارها با جنبههای مختلف ارزش نظیر: کیفیت، کمیت، مناسبت و به جا بودن. ۲- اتصال ابعاد عملکرد به برآوردن نیازهای مشتریان داخلی و خارجی. ۳- ترکیب کردن و به هم پیوستن اندازهگیری محدودیتهای موقعیتی. – تمرکز توجه روی محدودیتهای ملاحظه شده در خصوص عملکرد. ۴- وجود اعتماد متقابل کافی بین سرپرستان و زیردستان. ۵- اندازهگیری و هدایت عملکرد کارکنان به طور کلی و ملموس. ۶- وجود نوعی تناسب بین فرهنگ سازمان و خطمشیهای ارزشیابی آن. ۷- سرپرستان نسبت به تشریح نظام ارزشیابی به کارکنان علاقهمندند و نحوه اجرای آن را با آنان در میان میگذارند. ۸- ارزشیابی عملکرد سازمانی رشد حرفهای را تشویق و انتقال فرهنگ آن را تسهیل میکند. ۹- کارکنان فرصت لازم برای اظهارنظر درباره مسائل و بحث در اهداف و برنامهها را دارند. ۱۰- کارکنان بازخورد کافی و مداومی را از منابع مختلف دریافت میکنند تا آگاهی لازم از موقعیت خود در ارتباط با عملکرد مورد انتظار را حاصل کنند. ۱۱- خودارزشیابی، بخشی از فرایند بازخورد رسمی است. ۱۲- افزایش پرداختها، هم بر مبنای عملکرد فردی و هم بر اساس عملکرد گروهی انجام میگیرد. مدیریت مبتنی بر عملکرد در مباحث جدید مدیریت منابع انسانی غالباً از ارزیابی عملکرد در چارچوب مفهوم غنی مدیریت عملکرد صحبت میشود و آن را برای بررسی ایجاد پیچیدگی عملکرد سازمانی مناسبتر میدانند. از این لحاظ، مفهوم مدیریت عملکرد یکی از مهمترین و سازندهترین پیشرفتها در حوزه مدیریت منابع انسانی در سالهای اخیر بوده است. این اصطلاح را نخستین بار، بیر و رو[۷۹] (۱۹۷۶: ۶۶-۵۹) به کار بردند.
۳-۷- تعاریف نظری ۱- تصادف[۵]: واقعهای است نادر و اتفاقی که معلول چند عامل میباشد. نادر به این معنیکه اغلب برای اعضاء یک جامعه اتفاق نمیافتد و در زمان و محلهای غیرقابل پیشبینی رخ میدهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲- شدت تصادف[۶]: یکی از عناصر اطلاعات بنیادی در آمار تصادف میباشد که عموماً برحسب تعداد تلفات یا جراحات ناشی از تصادف بیان میشود. ۳- نقاط تصادفخیز[۷]: شناسایی نقاط تصادفخیز و تعیین آن ها بر روی نقشه از جمله مواردی است که در مطالعه تصادف متداول میباشد. تقاطعها از جمله نقاط تصادفخیز محسوب میشوند که در نحوه برخورد و بررسی آن ها میبایستی مشخص شود که آیا تصادفی که رخ داده از نوع تقاطعی میباشد یا بین تقاطعی است. یعنی در بخشی از مسیر واقع در بین دو تقاطع اتفاق افتاده است. عموماً فاصله ۳۰ متری بازوهای یک تقاطع در طبقهبندی “تصادف تقاطعی” جای میگیرد. ۴- تقاطع همسطح[۸]: یکی از انواع تقاطع است که کلیه راههایی که به آن میپیوندد یا آن را قطع میکند همسطح میباشد. ۵- نقشه تصادفات[۹]: نقشهای است که عموماً بدون قیاس از یک تقاطع یا بخشی از یک راه که در آن کلیه تصادفات رخ داده طی مدتزمان معینی بهوسیله علائم قراردادی از قبیل پیکان مشخص میشود و از آن جهت بررسی عواملی که باعث بروز تصادفات میگردد استفاده میشود. ۶- طراح هندسی[۱۰]: مجموعه اقداماتی است که در جهت بهبود شرایط یک راه با توجه به ویژگیهای جزء این ترافیک و در نظرگرفتن عناصر راه از قبیل: مقطع عرضی، قوس، مسافتهای دید و ارتفاع ایمن صورت میپذیرد. ۷-ترافیک[۱۱]: پدیدهای است ناشی از جابهجایی انسان، حیوان، کالا با هر شیوه و به هر وسیلهای از نقطهای به نقطه دیگر. ۸- میدان[۱۲]: میدان از مجموعه سهراه (تقاطع T) تشکیل شده است که این تقاطعها به یک جزیره میانی معمولاً دایرهای شکل ختم میگردند. خیابان احداث شده دور جزیره میانی به عنوان خیابان اصلی و هر یک از مسیرهای منتهی به آن به عنوان خیابان فرعی، میدان، حرکات تداخلی در تقاطع را تفکیک می کند و ترافیک عبوری در آن بهصورت رعایت حقتقدم کنترل میگردد. ۹- مانع نیوجرسی[۱۳]: نوعی مانع غیرقابل عبور (با اتومبیل) است که به صورت دیواره کوتاهی به عنوان دو مسیر مخالف هم مورد استفاده قرار میگیرد. ۳-۸- جامعه آماری جامعه آماری مجموعهای از واحد هاست که در یک یا چند ویژگی مشترک باشند. از میان این مجموعه واحدها، تعدادی به عنوان نمونه برگزیده میشوند، هر یک از واحدهای جمعیت را که به عنوان عضوی از نمونه در معرض انتخاب است، یک واحد انتخاب یا واحد نمونهای میخوانند. این واحد میتواند فرد، یا واحد نهایی، یا مجتمعی از افراد، یا اصطلاحاً خوشه باشد (سرایی،۱۳۷۵). جامعه آماری در این پژوهش کلیه اصلاحات هندسی انجام شده در شهر بجنورد میباشند. با عنایت به اجرا شدن طرحهای اصلاح هندسی معابر در چند سال گذشته و پس از استان شدن خراسانشمالی به مرکزیت شهرستان بجنورد و همچنین نبود پروژههای مطالعاتی درخصوص تأثیر اصلاحات هندسی بر کاهش تصادفات و ترافیک، کلیه اصلاحات هندسی شهر بجنورد به عنوان جامعه آماری میباشد. ۳-۹- شیوه نمونهگیری از آنجا که استفاده از نمونهگیری و محدود ساختن روشهای پرهزینه و وقتگیر جمع آوری و ارائه اطلاعات از سطح کل جامعه به سطح نمونههای مأخوذه از جامعه آماری که دارای ویژگیهای موردنظر از کل جامعه باشند، سهولت امکان بررسیهای آماری را برای تحلیل دادههای موردنظر فراهم میآورد و لیکن به هرحال بررسی کل دادهها در جامعه آماری شیوهای به مراتب سودمندتر و مفیدتر و دارای بالاترین روایی و اعتبار برای نتایج مأخوذه است. در حالیکه نتایج تحلیل دادهها در معابر موردنظر به دیگر معابر هسته مرکزی شهر تعمیم داده خواهد شد از اینرو، تمامی دادههای جمع آوری شده (تعداد تصادفات بهوقوع پیوسته در دو مقطع زمانی همسان پیش و پس از اجرای طرح در معابر موردنظر) خود جنبه نمونه برای جامعه آماری بزرگتر و معابر اصلی شهر بجنورد را دارا خواهد بود. لذا تمامی دادههای مرتبط با تصادفات در مقاطع زمانی مذکور و در معابر فوقالاشاره مورد بررسی قرار گرفته و گزینش صورت نپذیرفت. لذا در این تحقیق ده اصلاح هندسی انجام شده در سال ۱۳۸۸ (حذف میدان در تقاطع قیام و۱۷شهریور، افزایش قطر و عرصه در میدانهای آزادگان، خرمشهر،دولت و اصلاح جزیره وسط، مسدود کردن خیابان و تبدیل پنجراه به سه راه در تقاطع استقلال به ۳۲ متری و گذاشتن لچکی و اصلاح زاویه دید در تقاطعهای جوادیه، همت، خوشی و گذاشتن لچکی، اصلاح زاویه دید و اصلاح جزیره وسط در تقاطع شهربازی) به عنوان نمونه انتخاب شدهاند، که آمار تصادفات قبل و بعد از انجام اصلاحات اخذ و مقایسه میشود. ۳-۱۰- اعتبار ابزار سنجش ۳-۱۰-۱- اعتبار سنجی (Validity) منظور از اعتبار این است که آیا سنجه یا وسیله اندازهگیری همان چیزی را میسنجد که موردنظر ماست. در واقع اعتبار یا فقدان اعتبار به خودسنجه مربوط نمیگردد، بلکه بهکاربرد آن برای سنجش موضوع بررسی بر میگردد. اعتبار سنجه بهنحوه تعریف مفهوم مورد بررسی بستگی دارد(دواس،۱۳۸۴٫ص.۶۳). هدف از پرداختن به اعتبار و روایی تحقیق این است که اگر قابلیت اعتماد و اعتبار داده های خود را ندانیم،نمی توانیم نسبت به انجام آزمونهای آماری و نتیجه گیری های آن با اطمینان اظهارنظر کنیم. برای آزمون اعتبار روش های مختلفی وجود دارد از جمله: اعتبار محتوا،اعتبار معیار و اعتبار سازه.ما برای سنجش اعتبار پژوهش حاضر از روش اعتبار محتوایی استفاده کردیم. در این پژوهش از نظرات اساتید (راهنما و مشاور) برای اعتبار محتوایی استفاده شده است. در این پژوهش سعی شده است که از طریق تطبیق شاخصسازیها با مبنای نظری اعتبار سازهای ابزار تأمین شود. با توجه به اینکه در تحقیق حاضر تمام مناطق و حوزههای شهر بجنورد موردنظر میباشد، میتوان این را گفت که ابزار تحقیق حاضر از اعتبار اکولوژیک برخوردار میباشند. با توجه به اهمیت حصول از اعتبار وسیله اندازه گیری در بحث اعتبار محتوایی موارد زیر مورد توجه قرار گرفت: ۱- انتخاب نمونه بهینه از معرف ها،در این مرحله ملاک ما عمومیت معرف بوده است. ۲- استفاده از کتب و مجلات معتبر. ۳- استقاده از راهنمایی ها و مشاوره اساتید محترم و کارهای تحقیقی انجام شده در رابطه با موضوعات ۳-۱۰-۲-قابلیت اعتماد(Reliability)ابزار سنجش سنجشی دارای قابلیت اعتماد است که در صورت تکرار آن در مواقع دیگر به نتایج یکسان برسد. اگر مردم در مواقع مکرر به پرسش، پاسخ یکسانی بدهند آن پرسش دارای قابلیت اعتماد (پایایی) دارد.(دواس،دی.ای. ۱۳۷۶). برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی به کار برده می شود. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: اجرای دوباره (آزمون _ آزمون مجدد)(Test-Retest Method) روش موازی(همتا)(Parallel Forms Techniques) روش کودر_ ریچاردسون(Kuder-Richardson) روش دونیم کردن(تصنیف)(Split-Half Method) روش آلفای کرونباخ(Cronbach`s Alpha) ۴-۱۰-۲-۱- محاسبه آلفای کرونباخ یکی از روش های محاسبه قابلیت اعتماد استفاده از فرمول آلفای کرونباخ است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه یا آزمون هایی که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کند به کار می رود. آلفای کرونباخ بین صفر تا یک متغیر است، هر چه به یک نزدیکتر باشد قابلیت اعتماد مقیاس بیشتر است. محاسبه آلفای کرونباخ برای متغیرهای سازهای
سازه
آلفای کرونباخ
نوع برخورد
۷۲۱/۰
علت برخورد
۷۰۵/۰
پذیرش اصلاحات اقتصادی در ده ی چهل شمسی متأثر از دکترین «پاسخ انعطاف پذیر» کندی پذیرش سیاست سد نفوذ و مقابله با کمونیسم اعطای امتیاز کاپیتولاسیون به نظامیان آمریکا عهده داری ژاندارمی منطقه در اثر سیاست منطقه ای نیکسون_ کسینجر و شرکت در جنگ ظفار و شاخ آفریقا
وابستگی ایران به قدرت ها و نفوذ گسترده ی آن ها در اور ایران
اعتراضی
دوره ی زمامداری مصدق
اجرای سیاست موازنه ی منفی و ملّی شدن نفت
دوره ی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران
پیگیری سیاست اعتراضی و طرد قدرت های استکباری
(قوام، ۱۳۷۸، ۱۹۲) هم چنین می توان جهت گیری سیاست خارجی ایران نسبت به قدرت های جهانی را در نمودار زیر نشان داد: +: جهت گیری اعتراضی ۰: جهت گیری بی طرفی -: جهت گیری سازش و همکاری انقلاب مشروطیت بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول اشغال ایران در جنگ جهانی اول بی طرفی ایران در جنگ جهانی دوم اشغال ایران در جنگ جهانی دوم سیاست موازنه ی منفی کودتای ۲۸ مرداد پیروزی انقلاب اسلامی (قوام، ۱۳۷۸، ۱۹۳)
۲-۱۳ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی:
با وقوع انقلاب اسلامی ایران تحولات عظیمی در تمامی زمینه ها ازجمله سیاست خارجی ایجاد شد. بر این اساس از همان روزهای اول انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در شعار “نه شرقی، نه غربی” اعلان نمود. از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون شاهد طرح دیدگاه ها و گفتمان های مختلفی در عرصه ی سیاست خارجی هستیم که هر یک در شرایط تاریخی مشخصی بر شکل گیری ماهیت آن تاثیر گذاشته اند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ ، گفتمان ملی گرایی لیبرال بر سیاست خارجی دولت موقت حاکمیت داشت. پس از استعفای دولت موقت و بر کناری بنی صدردر خرداد ماه ۱۳۶۰، ابر گفتمان اسلام گرایی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم شد که تا کنون نیز استمرار دارد. ولی گفتمان کلام اسلام گرایی در طول تقریباَ سه دهه ی گذشته دستخوش دگرگونی و دگردیسی گردیده است. حاصل این تحول درون گفتمانی شکل گیری و ظهور چهار خورده گفتمان مختلف از بطن اسلام گرایی بوده است. ( دهقانی سید جلال، ۱۳۸۶، ۶۷) این خرده گفتمان ها عبارتند از:
۲-۱۳-۱ دوره ی اول، دوران محافظه کاری با خط و مشی لیبرالیسم:
در این دوره روش اجرایی و مکانیسم ارتباط با دولت ها در دستور کار قرار داشت و ما بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ را شامل می شود. این دوره که مصادف با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و دوره حاکمیت دولت موقت است، اصولاً به خاطر حاکم بودن شرایط نابسامان ناشی از وقوع انقلاب، حفظ انقلاب و کشور از تجزیه و فروپاشی مجدد در دستور کار دولتمردان قرار گرفت. برخی معتقدند که در این دوران سیاست خارجی کشور در واقع تداوم و استمرار سیاست خارجی دوران قبل از انقلاب است با این تفاوت که رهبر انقلاب بر اصول اساسی و سیاست نه شرقی نه غربی تاکید کرده بود (بخشایشی اردستانی، ۱۳۷۵، ۷۶). عده ای از این مسأله غافل اند که یک پدیده ی عظیم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در کشور به نام انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته بود که ذهن همه ی دولتمردان را به حفظ آن و تلاش در تثبیت آن مشغول نموده بود. در این راستا دو دیدگاه کاملاً متضاد در سطح سیاست خارجی و داخلی شکل گرفت. دیدگاه نخست که دولت موقت آن را نمایندگی می کرد، معتقد بود که حفظ و تثبیت نظام اسلامی تازه تاسیس منوط به حفظ و گسترش روابط با کشورهای غربی خصوصاً ایالات متحده آمریکا است. این دیدگاه معتقد بود که منافع ملی باید بر منافع و مصالح اسلامی رجحان داشته باشد. دیدگاه دوم که نمایندگی آن را رهبری انقلاب و جمعی از روحانیون بر عهده داشتند، معتقد بودند که حفظ و تثبیت نظام اسلامی تازه تاسیس منوط به استقلال اش از هر قدرت خارجی است. آنها معتقد بودند که انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است و به همین خاطر باید منافع و مصالح اسلامی را در دستور کار خود قرار دهیم. در همین راستا به طرح سیاست نه شرقی و نه غربی در سطح سیاست خارجی و ضدیت با قدرت های خارجی از جمله ایالات متحده آمریکا و اسرائیل پرداختند. (رمضانی، ۱۳۸۶ ، ۶۰) سیاست خارجی دولت بازرگان را می توان به طور خلاصه این گونه مطرح کرد: دولت موقت فاقد یک استراتژی مشخص برای سیاست خارجی بود ودرک روشنی ازسیاست نه شرقی نه غربی نداشت و آن را موازنه ی منفی قلمداد می کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تمایل به ترمیم رابطه با ایالات متحده با توجه به دیدگاه نخست وزیر و وزیر امور خارجه در حوزه ی سیاست خارجی که در نهایت به استعفای دولت موقت گردید. دربین اعضای دولت موقت هم در مورد تصمیم گیری در سیاست خارجی اختلاف نظر عمیقی وجود داشت. دولت موقت فاقد پایگاه مردمی برای پیشبرد دید گاه ها ی خود درعرصه سیاست خارجی بود. تعارض دیدگاه های مذکور با اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) به سود دیدگاه دوم پایان یافت. با سقوط دولت موقت و روی کار آمدن سید حسن بنی صدر دوره ی حاکمیت لیبرال ها بر سیاست خارجی وارد مرحله تازه ای شد. در این مرحله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت شعاع سه مسئله بود: گروگان های آمریکایی که توسط دانشجویان پیرو خط امام نگهداری می شدند. حمله شوروی به افغانستان واشغال این کشور. حمله عراق به ایران وآغاز جنگ تحمیلی. روند سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دراین شامل دو مرحله بود که ابتدا دوره ی ابهام وآشفتگی و پس ار آن دوره ی اصول گرایی را شامل می شود. در دوره ابهام که در دوران بنی صدر بود ایران از سوی ایالات متحده برای آزادی گروگان ها تلاش هایی را با ارعاب و تهدید و تطمیع آغاز کرد. با فرار بنی صدر از کشور قدرت به نیروهای انقلابی منتقل گشت و سیاست خارجی دچار تحول عمده و انقلابی شد. درواقع سکان سیاست خارجی دراین دوران در دست امام خمینی قرار گرفت. دراین مقطع سیاست خارجی ایران براساس الگوی تقابل گرای/محدودیت محور بود.
۲-۱۳-۲ دوره دوم، دوره ی ارزش محور یا آرمانگرای امت محور:
در این دوره خط و مشی ارتباط بیشتر با مردم و ملت ها و تأکید کمتر بر روابط دولت با دولت ها در دستور کار قرار داشت و ما بین سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ را شامل می شود. تأکید بر اتخاذ دیپلماسی مستقل از وابستگی به قدرت های استکباری، نفی نظام بین المللی حاکم و تلاش در برقراری نظام عادلانه بین المللی به همراه تأکید بر برداشتی اخلاقی از دولت و وظایفش در کنار اهتمام به بحث صدور انقلاب سبب گردید که در این دوره سیاست خارجی کشور جنبه مکتبی به خود گیرد. گفتمان آرمان گرایی بسط محور با تاکید بر بسط و گسترش بخشی به ایدئولوژی رهایی بخش اسلامی و صدور انقلاب به کشورهای تحت ستم، بسط افکار و پیام ها و شعارهای انقلابی و جایگزین کردن مرزهای ایدئولوژیک به جای مرزهای جغرافیایی را در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره قرار داد. (رمضانی، ۱۳۸۶ ، ۶۴)
۲-۱۳-۳ دوره ی سوم، دوره ی منفعت محور_اصلاح طلبی اقتصادی (عملگرا):
در این دوره در پی عادی سازی رفتار خارجی (سیاست خارجی) با خط و مشی رابطه بیشتر دولت با دولت ها و رابطه کمتر ملت با ملت ها در دستور کار قرار داشت و ما بین سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ را شامل می شود.
زندگی هرگز بدون فشار و استرس نیست و انسان از بدو تولد تا پایان عمر با مشکلات فراوانی روبه رو است که به طور روزمره با تغییرات کمّی و کیفی و به گونه های خاص خود و در مراحل مختلف، زندگی انسان را تحت تاثیر قرار مى دهند. استرس عبارت است از: مجموعه واکنش هاى عمومى انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیش بینى نشده داخلى و خارجى، بدان گونه که هر گاه تعادل و سازگارى فرد به علت عوامل خارجى و داخلى از میان برود، استرس پدید مى آید(افروز و صالح، ۱۳۸۷). استرس به عنوان واکنشی برای سازش با عامل یا شرایطی که فشار روانی یا فیزیکی بر فرد وارد می نماید، تعریف شده است. در این وضعیت، فرد تحت تأثیر محر کهای بیرونی استرس زا از وضعیت عادی خارج می گردد و ناخودآگاه برای تطبیق خود با محرک های یاد شده تلاش می کند. واکنش های برآمده از این تلاش به صورت استرس نمایان می شوند. استرس با علایم و نشانه های فیزیولوژیک، روانی و رفتاری مانند احساس تپش قلب، عصبانیت و بی خوابی همراه است(وتن[۲۳۰] و کامرون[۲۳۱]، ۲۰۰۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کونتی[۲۳۲] و همکاران (۲۰۰۶) استرس را به عنوان واکنشهای فیزیولوژیکی و روانشناسی میداند و زمانی رخ میدهد که افراد با تهدیدات و تغییراتی مواجه میشود که کمتر از توان و استعداد آنها میباشد. استرس حالتی فیزیولوژیکی یا روان شناختی ناخوشایند است که در پاسخ به محرکهای تنش زا ایجاد میشود. (کلینر[۲۳۳] و همکاران ۲۰۰۳). محمد اسماعیل[۲۳۴] (۲۰۰۵) استرس راعامل تاثیر گذار بر تعادل روحی و فیزیولوژیکی بدن در اثر فشارهای وارده تعریف می کند. استرس، فشار یا تنش فیزیکی، روانی و هیجانی است که بر اثر الزامات و مطالبات محیطی، موقعیتی، یا فردی ایجاد می شود. زنی که برای حضور بر سر کار خود دیر کرده، وقتی با فشار ترافیک روبرو می شود، احساس تنش یا اضطراب می کند. چون حضور او الزامی است، برای آنکه به موقع برسد، با حالتی عصبی تمام راه را می پیماید. (رایس، ۱۳۸۷؛ ترجمه ی فروغان، ۱۳۸۷). تحقیق بر روی استرس به تنهایی مفهوم خاصی ندارد، بلکه عوامل تاثیر گزار بر استرس مساله مهمی است. به طور کلی در فرهنگهای گوناگون تعریفهای متفاوتی از استرس آوردهاند. (کریس، کیریاکو؛ ترجمه احمد زاده، ۱۳۸۴). استرس عبارت است از واکنشهای جسمی- ذهنی و عاطفی که در نتیجه تغییرات و نیازهای زندگی فرد تجربه میشود، تغییرات میتواند بزرگ و یا کوچک باشد و پاسخ افراد به این تغییرات متفاوت است، بر خلاف تصور بسیاری از افراد، استرس تنها مربوط به محیطهای کاری نیست، گذر از هر مرحله زندگی که کار هم جزئی از آن محسوب میشود استرس و فشارهای خاص خود را به همراه دارد، استرس از بدو تولد و حتی بیش از تولد همراه انسان است و در دورههای مختلف زندگی به شکلهای گوناگون بروز میکند، در دوران نوزادی و کودکی و نوجوانی و میانسالی و کهولت. (به نقل از نیکوکار،۱۳۹۰) . استرس، شرایطی است که در نتیجه ی تعامل میان فرد و محیط بوجود می اید و موجب ایجاد ناهماهنگی- چه واقعی و چه غیر واقعی- میان ملزومات یک موقعیت و منابع زیستی، روانی و اجتماعی فرد می شود.(سارافینو، ۱۳۸۷؛ ترجمه ی میرزایی و همکاران، ۱۳۸۷). از نظر سلیه محرک یا علل استرس در همه حال چنین واکنشهایی را در ار گانیسم بر میانگیزد و علت هر چه باشد، معلول همواره یکسان است، فرایند استرس، سلیه این فرایند را سندرم سازگاری عمومی (Gas) نامید و برای آن سه مرحله (هشدار، مقاومت، از پا درآمدن) در نظر گرفت. سلیه معقتد بود که استرس آثار و عارضههایی را در بدن به وجود میآورد که ممکن است به بیماریهای گوناگون در افراد منجر شود، بیماریهایی چون فشار خون، ناراحتی قلبی- عروقی وافسردگی، سلیه این بیماریها را بیماریهای سازگاری نامیده به ویژه شباهتهای بسیاری میان ساز و کارهای بیوشیمیایی در استرس و افسردگی به این نظریه منجر شده است که در واقع استرس نوعی بیماری سازگاری است. (رندال آ ر.اس، ۱۹۸۰؛ ترجمه خواجه پور، ۱۳۸۶). به طور کلی هنگامی که صحبت از فشار روانی یا استرس به میان می آید که شخص با رویدادی مواجه شود که خودش آن را برای سلامت جسمش یا روانش مخاطره آمیز بداند. این قبیل رویدادها را معمولا رویدادهای تنش زا یا استرس زا و واکنش های مردم را به آنها پاسخهای تنش زا می نامند. هنگامی که بتوان از فشار روانی دور شد یا به آن حمله برد چنین واکنشی به آن سازگارانه است اما وقتی فشار روانی مستمر یا غیر قابل کنترل باشد، این واکنش ممکن است، ناسازگارانه بشود. فشار روانی، هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم بر سلامت اثر می گذارد.(اتکینسون و همکاران؛ به تقل از براهنی و همکاران، ۱۳۸۵). استرس روانی با سه مفهوم در نظر گرفته شده است.(باوم، ۱۹۹۰، کوین و هالروید[۲۳۵]، ۱۹۸۱؛ هابفول[۲۳۶]، ۱۹۸۹؛ به نقل از سارافینو[۲۳۷]، ۱۳۸۷؛ ترجمه ی میرزایی و همکاران، ۱۳۸۷). بر یک رویکرد متمرکز بر محیط معطوف است و استرس به عنوان محرک توصیف شده ست که شامل واقعه یا رشته ای از شرایط ویژه می شود.مانند زمانی که فرد می گوید«شغل من بسیار پر استرس است». در این رویکرد استرس به عنوان پاسخ در نظر گرفته شده است. و تمرکز آن بر واکنش مردم به عوامل استرس زا است. از این دیدگاه مردم به تنشی که احساس می کنند استرس می گویند. در رویکرد سوم، استرس را فرایندی می دانند که در عین آنکه در بر گیرنده ی استرس زا ها و فرسایش ها است، اما بعد مهم دیگری را به آن می افزایند؛ و آن رابطه میان فرد و محیط است.( فالکمن، ۱۹۸۴).این فرایند شامل تعامل ها و تطابق های دایم میان فرد ومحیط است که هر یک بر دیگری اثر می گذارد و از دیگری اثر می پذیرد. تعامل هایی که منجر می شود واقعه ای را پر استرس بخوانیم، ارزیابی شناختی نامیده می شود.(لازاروس و فالکمن، ۱۹۸۴). ارزیابی شناختی فرایندی روانی است که به وسیله ی آن افراد دو عامل را ارزیابی می کنند: آیا ملزومات موقعیت، سلامتشان را تهدید می کند؛ و منابعی که برای تامین نیازها در اختیار دارند. این دو عامل تفاوت میان دو نوع ارزیابی را نشان می دهد.( همان منبع). ۲-۱-۳-۴ رویدادهای استرس زا در برابر رویدادهای آسیب زا بسیاری از مردم رشته واکنشهای روانشناختی معینی دارند ( هوروویتز[۲۳۸]، ۱۹۸۶). خوشبختانه بیشتر مردم، هرگز خودشان دچار رویدادهای آسیبی نمی شوند بلکه رویدادهای معمولی تر است که در آنان ایجاد تنش می کند.سه ویژگی می تواند باعث تنش زا به شمار آمدن رویدادها شود: ۱- مهار شدنی بودن ۲- پیش بینی پذیری ۳- میزان فراخوانی نهایت تواناییها و خودپنداره ی شخص. میزان تنش زایی هر رویداد معین برای آدمهای گوناگون یکسان نیست، به این معنا که مردم از لحاظ ویژگیهای سه گانه ی یادشده در رویدادها با یکدیگر تفاوت دارند و عمدتا همین ارزیابی هاست که رویدادها را تنش زا می سازد ( لازاروس[۲۳۹] و فالکمن، ۱۹۸۴). هر چند رویدادهای مثبت نیز غالبا سازگاریهایی را می طلبند و در نتیجه گاهی تنش زا هستند با این حال غالب پژوهش ها حاکی از آن است که رویدادهای منفی، بسیار بیشتر از رویدادهای مثبت بر سلامت جسم و روان آدمی تاثیر می گذارند. علاوه بر این چگونگی تاثیر گیری مردم از رویدادها، تفاوت های فراوان دارد. برخی از این تفاوت ها برخاسته از فرهنگ و استرس هستند (ماسودا[۲۴۰] و هولمز[۲۴۱]، ۱۹۷۸). ۲-۱-۳-۵ نظریههای فشار روانی ۲-۱-۳-۵-۱ استرس به عنوان پاسخ درونی این نگرش استرس را به عنوان متغیری وابسته در نظر میگیرد هانس سلیه را میتوان نخستین شخصی دانست که در سال ۱۹۵۶ استرس را به عنوان پدیده تازهایی در نوع خود به طور کامل شرح داده است. سلیه توجه خود را به پاسخ بدن در برابر خواستههایی که بر آن وارد میشود متمرکز کرده بود، وی در سال ۱۹۶۳ مفهوم بیماریهای مرتبط با استرس را در غالب «سندرم سازگاری عمومی» (GAS) ارائه نمود. منظور او از این اصطلاح آن است که خواستههایی که بدن با آن روبرو میشود، خواه درونی و خواه بیرونی، هر چه باشند پس فردی که در معرض استرس قرار میگیرد، از الگوی عام و یکسانی پیروی میکند، رخوت و افسردگی عمومی با ویژگیهای چون کاهش انگیزه، کاهش اشتها، وزن و انرژی شناخته میشوند (کوپر، ۲۰۰۱) ۲-۱-۳-۵-۲ استرس به عنوان تعامل رویکرد تعاملی برای تعریف استرس به تعامل میان محرک و پاسخ تمرکز و توجه دارد در این رویکرد (که معمولاً با عناوین رویکرد «ساختاری و کمی» نیز شناخته میشوند) رابطهای معمولاً همبستگی، بین محرک و پاسخ فرض میگیرد و این رویکرد اساساً ایستا بوده هر گونه توجهی به فرایند محدود به توضیحات استنباطی میشود. تعریفی نظیر این تعریف که فقط بر تعامل میان دو متغیر توجه دارد، بدین معنی است که تلاش برای تشریح پیچیدگی رابطهایی، محدود به «دست کاری ساختاری ما نظیر تاثیر یک متغیر ثابت» (تعدیل کننده) میشود. گفتههای بالا بدین معنی نیست که تجزیه و تحلیل متغیر تعدیل کننده فاقد ارزش است بلکه پژوهشهای انجام شده روی استرس شغلی، طیف وسیعی استرس زا، متغیرهای تعدیل کننده را در بر گرفته است. اکنون این نکته مهم است که استرس شغلی به عنوان یک تعامل (رابطهای مداوم میان فرد و محیط) در نظر گرفته میشود که رویکرد تعاملی محدود به شناسایی راههای علمی در این رابطه میباشد. (کوپر، ۲۰۰۱) ۲-۱-۳-۵-۳ استرس به عنوان یک تبادل این نگرش متوجه پویاییها و مکانیسمهای سازگاری و شناختی هست و تا فرد رویداد، وضعیت یا خواست معینی را که با آن رو به رو شده است ارزیابی میکند این ارزیابی اولیه[۲۴۲] نامیده میشود و گویای آن است که رویداد یا وضعیت پیش آمده ممکن است پیامدهای ناخوشایندی به بار آورد. ارزیابی از آسیب وقتی صورت میگیرد که آسیبی تا به حال وارد شده باشد در صورتی که ارزیابی از تهدید[۲۴۳] به این معنی است که احتمال دارد در آینده آسیبی وارد شود. اما ارزیابی ثانویه، که در پی ارزیابی اولیه میآید عبارت از این است که فرد با امکان انتخابی که دارد میکوشد راههای ممکن برای برخورد با مشکل (آسیب، تهدید و چالش) را مشخص و انتخاب و در جای خود به کاربرد راههای انتخابی ممکن است درونی یا بیرونی باشد، یعنی راهی را که در پیش گرفته میشود با بهره گرفتن از منابع در دسترس ممکن میشود، یا پاسخی است که فرد در برابر مشکل از خودش نشان میدهد و در واقع از درون او منشاء میگیرد در مقابلهایی که با تاکید بر منابع موجود صورت میگیرد، امکانات مادی، برای برطرف کردن مشکل (مانند خطر بدهکاری) ممکن است پولی باشد که از خویشاوندی قرض گرفته میشود، اما مقابلهایی که به شکل پاسخ به مشکل صورت میگیرد، مثلاً ممکن است این باشد که فرد در معرض بیکاری در پی یافتن کار دیگری بر آید (محمد زاده، ۱۳۸۷). ۲-۱-۳-۶ مراحل فشار روانی از لحاظ سازگاری هنگامی که فرد از یک سو خود را تابع الزاماتی میبیند و از سوی دیگر دارای ظرفیتهای است که منطبق با نیازها و خواستههایش عمل میکند، اگر هیچ گونه ارتباطی بین آنها مشاهده نکند، دچار ناهماهنگی خواهد شد که این ناهماهنگی به طریق مختلف منجر به بروز فشار روانی میگردد و تنها راه غلبه بر برقراری نوعی سازگاری و تجانس میباشد. (ابراهیمی، ۱۳۸۷) هانس سلیه میگوید «امروز ما دریافتهایم که بسیاری از بیماریهای رایج، بیشتر به نبود سازگاری در برابر استرس مربوط میشود، تا به حوادث ناشی از میکروبها و ویروسها. سلیه مراحل فشار عصبی (استرس) را به سر مرحله هشدار، مقاومت و فرسودگی تقسیم می کند.» مرحله اول: (هشدار- خطا): ترشح هورمونها افزایش مییابد. بدن در حالت آمادگی نسبی قرار میگیرد. علائم فیزیولوژیکی مانند ضربان قلب و فشار خون رویت میشود. مرحله دوم (مقاومت): ترشح هورمونها به بالاترین حد خود رسیده است، بدن در حالت آمادگی کامل به سر میبرد. مرحله سوم (افسردگی): بدن در حالت استراحت و تجدید قوا قرار میگیرد، قدرت دفاعی در برابر بیماریها تضعیف میگردئد و فرد منفعل و فرسوده میشود. ۲-۱-۳-۷ پژوهشهای انجام گرفته درباره استرس استرس شدید و بلند مدت نظیر تغییرات زندگی (هارکنیس و لوتر[۲۴۴]، ۲۰۰۱) می تواند توانایی سازگاری فرد را تحت تاثیر قرار دهد، موجب افسردگی شود و ضمن آسیب به بدن، لذت زندگی را از بین ببرد (کی کولت- گلاسر[۲۴۵]، ۲۰۰۲). از نظر وایت[۲۴۶] (۲۰۰۰)زمانی که افراد تحت استرس هستند، باید مهارتهای مقابله ای لازم را داشته باشند تا بتوانند، اثر استرس را کاهش دهند. چنانچه استرس، مدیریت شود و مهارتهای مقابله ای موثر فراهم شود، فرد قادر خواهد بود تا با نیازها و چالش های زندگی خود به شیوه ی بهتری کنار آید. پژوهش ها نیز نشان می دهد، آنان که انتظار خودکارآمدی بیشتری دارند( ماسی جفسکی[۲۴۷] ،۲۰۰۰) از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند (هک هاوزن[۲۴۸] ، ۲۰۰۱) در زندگی خود تعهد، چالش و کنترل بیشتری اعمال می کنند، شوخ طبع هستند (گادفری[۲۴۹] ،۲۰۰۴)از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند (هاوی[۲۵۰] ،۲۰۰۰) مقاومت بیشتری در مقابل آن نشان می دهند و به اصطلاح دیرتر ، پریشان می شوند و در مقابل پریشانی، مقاوم ترند. تحقیقات مرتبط نشان می دهد که بین کیفیت زندگی و متغیرهای روانشناختی مثل استرس، سرمایه اجتماعی، عزت نفس و … ارتباط وجود دارد(اسدی، صادقی آذر و همکاران، ۲۰۰۶؛ پسندیده، ۱۳۸۶؛ چن و همکاران، ۲۰۰۷؛به نقل از قاسمی زاد و همکاران، ۱۳۸۹). برخورد با موقعیت های استرس زا اغلب باعث پریشانی و کاهش امنیت و سلامت فرد و خانواده و افت سطح کیفیت زندگی می شود(لوکر و گرگسون، ۲۰۰۳، ترجمه رضایی، ۱۳۸۵). در قرن حاضر، استرس یکی از علل عمده ی بسیاری از بیماریها به شمار می آید و اختلالات روانی، بیماری قلبی، سرطان، ناراحتی های گوارشی، پوستی و مانند اینها، همگی می توانند با فشار روانی پیوند داشته باشد. بر پایه ی برآورد پزشکان، ۷۵ درصد از شکایت های پزشکی، استرس است(کیه کولت و همکاران[۲۵۱]، ۱۹۸۶). استرس یا فشار روانی از جمله مسایل همه گیری است که همه انسان ها متناسب با حرفه و موقعیت خود با آن درگیر هستند و دامنه نفوذ آن در زندگی فردی و زندگی سازمانی بسیار گسترده می باشد(استورا[۲۵۲]، ۱۹۹۹). ۲-۱-۳-۸ سبک های مقابله با استرس
نظری، فرهاد. سوری، ابوذر. عیدی، حسین، ( ۱۳۹۴)، پیش بینی تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی استان کرمانشاه از طریق امنیت شغلی و مولفه های آن، پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی، سال یازدهم، شماره ۲۱، صص۱۷۵-۱۸۴٫ نوروز زاده، رضا. جوادی پور، محمد. مهدی زاده، احسان، (۱۳۹۱)، نقش آموزش در افزایش بهره وری کارکنان کتابخانه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ شناخت نیازهای آموزشی، فصلنامه راهبرد اجتماعی و فرهنگی، سال اول، شماره ۴، صص ۱۰۳-۱۳۱٫ نیازآذری، کیومرث. عنایتی،ترانه. بهنام فر، رضا. کهرودی، زهرا، ( ۱۳۹۳)، رابطه اخلاق حرفهای و تعهد سازمانی، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران، دوره ۲۷، شماره۸۷، صص ۳۴-۴۲٫ الوانی، سیّد مهدی. مقیمی، سیّد محمّد. حفیظی، روح الله. حمیدی زاده، علی، (۱۳۸۸)، سنجش و کیفیت خدمات در شعب بانک ملی شهر اصفهان با بهره گرفتن از مقیاس سیستمی- مبادله ای کیفیت خدمات بانکی، مجله مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفتم، شماره ۲۰، ص ص ۲۷-۵٫ ودادی، احمد. رضایی زاده، محمود. نجفی، حسین علی، (۱۳۹۰)، تعهد سازمانی و ترک خدمت کارکنان، فصلنامه مدیریت کسب و کار، شماره ۹، سال دوم، صص ۲۶۰-۲۸۳٫ وظیفه دوست، حسین. امیدزاده، رضوان، (۱۳۹۲)، بررسی تاثیر کیفیت خدمات اتوماتیک بر تعهد مشتریان در صنعت بانکداری، مجله مدیریت بازاریابی، شماره ۲۰، صص ۶۷-۸۳٫ ویسی، مصلح، (۱۳۹۱)، بررسی رابطه بین هوش عاطفی و تعهد سازمانی ( مطالعه موردی شعب بانک ملی، صادرات، سپه و اقتصاد نوین استان کردستان)، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج. هادیزاده مقدم، اکرم. شاهدی، کریم، (۱۳۸۷)، بررسی تطبیقی کیفیت خدمات بانکداری دولتی و خصوصی، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی مدیریت، سال هشتم،شماره ۴،ص ص ۱۴۶-۱۲۶٫ یوسفی، سجاد. مرادی، مرتضی. تیشه ورز دائم، محمد کاظم، (۱۳۸۹)، نقش تعهد سازمانی کارکنان در تسهیم دانش، دو ماهنامه توسعه انسانی پلیس، سال هفتم، شماره ۳۰، صص ۲۴-۳۶٫ منابع انگلیسی: Ashill Nicholas J. etal.,(2008)” The Effect of Management Commitment to Service Quality on Frontline Employees’ Job Attitudes, Turnover Intentions and Service Recovery Performance in a New Public Management Context ” Journal of Strategic Marketing Vol. 16, No. 5, pp: 437–۴۶۲٫ Asiedu, Michael et al.,(2014) ” ORGANISATIONAL COMMITMENT AND CITIZENSHIP BEHAVIOUR: TOOLS TO IMPROVE EMPLOYEE PERFORMANCE; AN INTERNAL MARKETING APPROACH ” European Scientific Journal , vol.10, No.4.pp:288-305. Athanassopoulos,A.D(2000),Customer satisfaction cues to support market segmentation and explain switching behavior,Journal of Business Research 47(3),pp191–۲۰۷٫ Bernardin, H. J. (2003). Human Resource Management: an Experiential Approach. 3th ed. United States: McGrawe – Hill Higher Edition. Cairncross ,Grant et al.,(2008)” Training and service quality: a case study analysis of regional Australian restaurants ” Southern Cross University, ePublications@SCU . Caro Jose, A.M., Garcia Loura, M., (2007), “Developing multidimensional and hierachial service quality model for the travel agency industry”, Tourism management. Chieh Lee ,Chung, Jen Chen Chih (2013)” The Relationship between Employee Commitment and Job Attitude and Its Effect on Service Quality in the Tourism Industry ” American Journal of Industrial and Business Management, 3, pp:196-208. Daniel , C.N. , & Berinyuy, L.P. , (2010) , ” Using the SERVQUAL Model to assess Service Quality and Customer Satisfaction” , Master thesis , Umea School of Business. Dursan, Tolga. Oskayba, Kader. GÖKMEN, Cansu, ( 2013), The Quality Of Service Of The Distance Education, Procedia – Social and Behavioral Sciences 103, 1133 – ۱۱۵۱٫ Egan, T. M., Yang, B., Bartlett, K. R. (2004). The effects of organizational learning culture and job satisfaction on motivation to transfer of learning and turnover intention. Human Resource Development Quarterly, 15(3), 279-301. Ganguli, S. & Roy, S. K. (2010). “Service quality dimensions of hybrid services”, Managing Service Quality, 20 (5), pp. 404-424. Ghazizade, M., Besheli, A.S., and Talebi,V., (2010). “Assessing of bank customers retention and loyalty: A case study of stateowend Band is Tehran” , Europen Journal of Social Scienc, 17, 274-287. Gounaris,S.P. (2005).”Trust andcommitment influencesoncustomer retention: insights from business-to-business services”. Journal of Business Research, 58(2),126-140. Greenberg.J. & Baron, R.A.(2000). “Behaviore in organization”, Prentice hall Inc, 7th edition. Hosseini M, Mehdizadeh Ashrafi A. Management Journal. 2010; 7(18): 9-16. Persian. Howard J. Klein, Heeman Park, (2015), ” Organizational Commitment “, International Encyclopedia of the Social & Behavioral Sciences (Second Edition), P 334–۳۴۰٫ Karim, M. R. & Nayam, A. (2011). “The impact of service quality in customer satisfaction”, Master Thesis, University of Skovde, Sweden. Kassim, N. & Abdullah, N. A. (2010). “The effect of perceived service quality dimensions on customer satisfaction, trust, and loyalty in e-commerce settings”, Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics, 22 (3), pp. 351-371. Khalid Bhatti, Komal. Nawab, Samina. Samina, Aisha. (2011), Effect of Direct Participation on Organizational Commitment, International Journal of Business and Social Science, Vol. 2 No. 9 . Khanfar, Salim Mohammad et al.,(2011)” Impact of Training on Improving Hotelling Service Quality”Journal of Business Studies Quarterly, Vol. 2, No. 3, pp. 84-93. Kim, S. (2007). “Learning Goal Orientation, Formal Mentoring, and Leadership Competence in HRD”: A Conceptual Model. Journal of European Industrial Training. Vol. 31 No. 3. pp. 181-194.
|
|