آرایههای ادبی: زبان استعاره از تارهای بربط. دهان در مصراع دوم استعاره از سوراخهای نی است. زبان بی دهان و دهان بی زبان نوعی از آرایهی قلب ایجاد کرده است. هوا دارای ایهام تناسب است یکی به معنی عشق و شیفتگی و دیگری به معنی هوایی که تنفس میشود که با دم زدن متناسب است.
۳۵ – چنبر دف شـود فلک، مطرب بـزم شـاه را
مـاه دوتـا سبو کشـد، زهره سه تـای نـو زنـد
واژگان: دف: چنبری باشد که پوستی بر آن چسبانند و قوالان نوازند. (برهان) سبو: آوندی سفالین و دستهدار که در آن آب و شراب و جز آن ریزند. (معین) سه تا: طنبوری را گویند که بدان سه تار بسته باشند. (برهان)
معنی و مفهوم: در بزم شاه اخستان، آسمان چنبر دف مطرب بزم خواهد شد و دیگر اجرام آسمانی نیز در این بزم شریک خواهند شد؛ به گونهای که ماه دو سبوی شراب بنوشد و زهره سه تاری با نوای تازه بنوازد.
توضیح: در نسخه بدلها آمده، ماه دو تا به برکشد. اگر اینگونه بخوانیم، معنای مصراع دوم چنین میشود، ماه دو تار در بر میگیرد و شروع به نواختن میکند و زهره با سه تار، نغمهی تازهای میسراید.
توضیحات :
زهره: ستارهای است معروف که آن را خنیاگر چرخ و مطربهی فلک میخوانند. نام دیگر آن ناهید است و دومینِ منظومهی شمسی است که خواهر توأمان زمین نیز به آن میگویند، زیرا نزدیکترین سیّاره به زمین است و از نظر اندازه نیز به زمین نزدیک میباشد، بعد از خورشید و ماه، درخشانترین جرم آسمانی است. (دهخدا)
۳۶ – شاه خزر گشای را هند و خزر شرف نهند
بر پسر سبکتـگین، هندگشـای راستین
معنی و مفهوم: هندوستان و خزر، شاه اخستان، فاتح و گشایندهی سرزمین خزر را بر سلطان محمود غزنوی که فاتح حقیقی هندوستان میباشد شرف و برتری مینهند.
آرایههای ادبی: واج آرایی در حرف «ش» .
توضیحات :
پسر سبکتگین: ابوالقاسم ملقّب به عین الدوله، فرزند ارشد سبکتگین، سومین و مقتدرترین شاه سلسلهی غزنوی است. در سال ۳۸۷ پس از شکست دادن برادرش اسماعیل به تخت نشست. در سال ۳۸۹ پس از شکست دادن عبدالملک بن نوح سامانی، بر خراسان مستولی شد … دوازده بار به هندوستان لشکر کشید و در سال ۳۹۶ ﻫ . ق مولتان را فتح کرد و در سوم ربیع الاول ۴۲۱ چشم از دنیا بربست. (فرهنگ اعلام معین)
بند چهارم:
کلمات قافیه: نوای، صفای، قفای و …
حروف اصلی قافیه: ا
حرف روی: ا
حروف الحاقی: ی
ردیف: زندگی
۳۷ – جام و تنوره بین به هم، بــاغسـرای زندگی
زآتـش و مـی بهار و گـل، زاده برای زنـدگــی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژگان: تنوره: منقل. (غیاث)
معنی و مفهوم: جام شراب و تنورهی آتش را نگاه کن که با هم باغ و خانهای برای زیستن بوجود آوردهاند و از آتش و شراب، برای زندگی ما گل و باغ زاییدهاند.
آرایههای ادبی: جام و تنورهی آتش به باغ و خانه و هم چنین به گل و بهار در طراوت و زیبایی مانند شده است و نوعی لف و نشر نیز میتواند باشد .
۳۸ – بـر دَرَج خـط قـدح، وز افـق تنـوره بیـن
عکـس دو آفتــاب را، نـور فــزای زنـدگــی
واژگان: دَرَج: پایهها و مراتب. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: بر درجههای (خطوط) روی قدح شراب و بالای تنورهی آتش نگاه کن و عکس دو آفتاب (شراب و آتش) را بنگر که هر دو موجب روشنایی و رونق زندگی میشوند.
آرایههای ادبی: دو آفتاب استعاره از شراب و آتش است .
۳۹ – حجرهی آهنیـن نگر، حقّـهی آبگیـنه بیـن
لعـل در این و زر در آن، کیسه گشای زنـدگـی
واژگان: حقّه: ظرف کوچکی که در آن جواهر یا اشیای دیگر گذارند. (معین)
معنی و مفهوم: به آتش دان (حجرهی آهنین) و جام شراب (حقّهی آبگینه) نگاه کن که شراب سرخ لعل فام در جام و آتش زرد زرّین در تنوره، هر دو کیسه گشای زندگی هستند.
آرایههای ادبی: بیت دارای آرایهی تقسیم است. لعل در این، اشاره به جام (حقّهی آبگینه) و زر در آن، اشاره به تنوره (حجرهی آهنین) دارد. کیسهگشا کنایه از هزینه کردن، خرج کردن.
۴۰ – جان پری در آهن اسـت، از همه طرفهتر ولی
نقـش پـری به شیشه بین، سحر نمای زنـدگـی
واژگان: طرفه: چیز تازه، نو. (معین)
معنی و مفهوم: با آن که پریان از آهن گریزانند؛ امّا جان پری (آتش) در آهن (آتش دان) قرار گرفته است و از طرف دیگر نقش پری (شراب لطیف) در شیشهی جام آشکار شده است و این سحر و جادویی است که به زندگی نمایانده میشود.
آرایههای ادبی: جان پری استعاره است از آتش به خاطر لطافت آن. نقش پری استعاره از شراب است که در زیبایی به پری مانند شده است. آتش در مصراع اوّل مجاز از آتش دان است به علاقهی جنس. بیت تلمیح دارد به این باور کهن، که پری از آهن میگریزد. مصراع دوم دارای ایهام است، یک معنی شراب سرخ در جام است و در معنای دور آن به این موضوع اشاره دارد که نقش پریان را معمولاً در آینهها میبینند.
۴۱ – دایـرهی تنـوره بیـن، ریختـه نقطـههای زر
کرده چـو سطح آسـمان، خـط سرای زنـدگـی
معنی و مفهوم: به سوراخهای دایرهای شکل آتشدان نگاه کن که چگونه جرقههای زرّین آتش از آن بیرون میجهد و مانند ستارگانی که سطح آسمان را پوشانیدهاند، این جرقههای زرّین نیز سطح خانه را روشن کردهاند.
آرایههای ادبی: نقطههای زر استعاره از جرقههای آتشینی است که از سوراخهای آتشدان بیرون میپرد. نقطههای آتش به ستارگان آسمان تشبیه شدهاند. دایره، خط، نقطه و سطح که اصطلاحات هندسی است با هم تناسب دارند.
۴۲ – شبـه سـپید باز بیـن، بر سـر کـوه بر، طُـله