کشور ما به دلیل تکیه بر کشاورزی فاریاب برای تولید محصولات کشاورزی به شدت در معرض شورشدن اراضی است. تقریباً ۹۰ درصد از مساحت کشور دارای اقلیم خشک و نیمهخشک است. آمارها نشان می دهند که سطح زیر کشت در ایران حدود ۲/۱۸ میلیون هکتار است که هم شامل زمینهای قابل کشت و هم مناطق زیر کشت گیاهان دائمی است. از کل زمینهای قابل کشت کشور تنها حدود ۵/۸ میلیون هکتار فاریاب هستند که از این سطح نیز ۲/۲ میلیون هکتار آن آیش است. سیستم اصلی تولید محصول در ایران بر اساس کشاورزی فاریاب است و حدود ۵۰ درصد از اراضی تحت تأثیر انواع اثرات شوری قرار دارند. اکثر مناطق زراعی ایران مستعد شوری هستند و بزرگترین مناطق مستعد شوری در مرکز ایران قرار دارند. بنابراین، با توجه به غالبیت کشاورزی فاریاب، این منابع آبی و خاکی با گذشت زمان در معرض کاهش کیفیت هستند. تخمین زده شده که در مناطق شور موجود، میانگین کاهش عملکرد به بیشتر از ۵۰ درصد برسد (Qureshi et al., 2007).
شوری زمانی ایجاد می شود که نمکهای محلول بیش از حد در منطقه توسعه ریشه تجمع مییابد و این عمل موجب کاهش عملکرد می شود. در اراضی آبی دنیا این نمکها از آب آبیاری و یا سطح ایستابی بالا ناشی میشوند. کاهش عملکرد زمانی رخ میدهد که افزایش میزان نمک از جذب آب توسط گیاه ممناعت می کند و گیاه علائمی همانند تنش خشکی، پژمردگی، برگهای تیره، ضخیم و برگهای با کوتیکول ضخیم را نشان میدهد، این علائم به مراحل رشدی بستگی دارد (Hanson et al., 1999).
با توجه به روند افزاینده جمعیت، نیاز به تولید غذا روز به روز بیشتر احساس میگردد و این امر وابسته به جوانهزدن هر دانهای است که در خاک کاشته می شود. سهم بذر در تأمین احتیاجات بشر در مقایسه با سایر اعضای گیاهی از اهمیت خاصی برخوردار است، مثلاً بیش از ۵۰ درصد انرژی مورد نیاز بدن انسان را بذور غلات تأمین مینماید (تاجبخش، ۱۳۷۵). بذرها علاوه بر آن که عامل اساسی تکثیر برای بسیاری از گیاهان زراعی محسوب میشوند، میتوانند محصول نهایی گیاه زراعی نیز باشند (رحیمیان، ۱۳۷۵).
یکی از مشکلات تولید گیاهان، جوانهزنی و استقرار گیاهچههای آنها میباشد. این مسئله به ویژه در تولید گیاهان دارویی از اهمیّت بیشتری برخوردار است، زیرا بذور این گیاهان با درجات متفاوتی دارای خواب هستند و همچنین به دلیل کارهای اهلیسازی کمتری که روی آنها انجام شده، سبزشدن و استقرار گیاهچههای این گیاهان معمولاً به کندی انجام می شود. استفاده از تکنیک پرایمینگ بذر یکی از روشهای مؤثر برای غلبه بر این مشکل میباشد. جوانهزنی یکی از مراحل حساس در چرخه رشدی گیاهان به حساب می آید، زیرا جوانهزنی نقش عمدهای را در تعیین تراکم نهایی گیاه از خود به جای می گذارد. در شرایط تنش رطوبتی و شوری، جوانهزنی گیاه در تعیین تراکم نهایی از اهمیت زیادی برخوردار است. عواملی مثل کنترل ژنی، اندازه دانه، پوست دانه، قوه نامیه، کشت و کار عمیق، رطوبت خاک، غلظت اکسیژن و دما، جوانهزنی و ظهور گیاهچه را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین درجه حرارت پایین خاک، رطوبت پایین و پوست سخت بذر از عواملی هستند که جوانهزنی، ظهور و توان گیاهچهها را کاهش می دهند. آزمایشات متعدد در ارتباط با گیاهان مختلف بیانگر این مطلب است که جوانهزنی در اغلب گیاهان به تنش شوری و خشکی حساس است. هر گیاهی که بتواند در مرحله جوانهزنی مقاومت بیشتری نشان دهد، خواهد توانست دوره اول رویش را موفقتر طی کند. برای استقرار موفقیتآمیز گیاهان، بهتر است جوانهزنی به سرعت و در حد قابل قبولی همزمان صورت پذیرد. استفاده از برخی مواد شیمیایی، نیل به این هدف را آسان مینماید. منابع بسیاری موجود است که در آنها به تحریک و تسریع جوانهزنی بذر از طریق کاربرد یک ماده شیمیایی اشاره شده است. پرایمینگ بذر به فرآیندی گفته می شود که بذر طی آن آب جذب می کند و فعل و انفعالات اولیه لازم برای جوانهزنی رخ میدهد، ولی جذب آب به حدی نیست که اجازه خروج به ریشهچه داده شود. تحقیقات بسیار مفیدی روی اهمیت پرایمینگ بذر و عوامل مؤثر بر موفقیت آن انجام شده است (Copland & Mcdonald, 1995).
سالیسیلیک اسید یا اورتوهیدروکسی بنزوئیک اسید، یک تنظیمکننده رشد درونی از گروه ترکیبات فنلی طبیعی میباشد که در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه نقش دارد. القای گلدهی، رشد و نمو، سنتز اتیلن، تأثیر در باز و بستهشدن روزنهها و تنفس از نقشهای مهم سالیسیلیک اسید به شمار میرود (Raskin, 1992). به طورکلی سالیسیلیک اسید اثرات کلیدی در گیاهان از جمله تأثیر در جذب عناصر غذایی (Glass, 1975)، پایداری غشاء (Glass & Dunlop, 1974)، روابط آبی، عملکرد روزنهها، بازدارندگی سنتز اتیلن و افزایش رشد (Rajasekaran & Blake, 1999; Glass, 1975) دارد.
نیترات پتاسیم (KNO3) پرمصرفترین ماده شیمیایی برای افزایش جوانهزنی بذرها است. استفاده از محلول ۱/۰ تا ۲/۰ درصد نیترات نیترات پتاسیم در آزمایشهای جوانهزنی معمولی عمومیت دارد و توسط انجمنهای متخصصان رسمی بذر (ASOA) و انجمن بین المللی آزمونهای بذر (ISTA) برای آزمایشهای جوانهزنی بسیاری از گونه ها توصیه شده است. نیترات پتاسیم، خواب بذور نیازمند به نور را در تاریکی برطرف میسازد و به عنوان یک عامل مؤثر در کاهش نیاز نوری و افزایش جوانهزنی شناخته می شود. همچنین این ماده در پاسخ به فرآیندهای متابولیکی بذور، مفید است. این ترکیب ممکن است باعث بیوسنتز اکسین شده و باعث شروع رویش جنین گردد (Copland & Mcdonald, 1995).
۱-۲- اهداف تحقیق
-
- بررسی اثر سطوح مختلف سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر ماریتیغال در شرایط شور
-
- بررسی اثر سطوح مختلف نیترات پتاسیم بر خصوصیات جوانهزنی بذر ماریتیغال در شرایط شور
-
- تعیین بهترین سطح موثر فاکتورهای مورد بررسی جهت بهبود جوانهزنی در گیاه ماریتیغال
-
- توصیه مناسبترین ماده در پرایمینگ بذر ماریتیغال در بین مواد اسید سالیسیلیک و نیترات پتاسیم برای افزایش جوانهزنی در گیاه ماریتیغال تحت شرایط استرس شوری
۱-۳- کلیاتی در رابطه با گیاهان دارویی
گیاه دارویی به گیاهی گفته می شود که دارای مواد مؤثر مشخصی است، در درمان بیماری یا جهت پیشگیری از بروز آن مورد استفاده قرار میگیرد و نام آن در یکی از فارماکوپههای معتبر بینالمللی ذکر شده باشد. تهیۀ فهرست گیاهان دارویی هر کشور از قوانین و مقررات، پیشرفتهای علمی و فرهنگ ملی آن کشور که همگی در تدوین فارماکوپه مدنظر قرار میگیرند، تأثیر میپذیرند (مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶).
اندامهای برخی گیاهان، مانند برگهای درخت گردو، کاکل ذرت، پوست میوۀ لوبیا و دُم گیلاس دارای مواد مؤثریاند که برای مداوای برخی بیماریها کاربرد دارند. برخی بر این باورند چون این گیاهان فقط برای تولید مواد مؤثر آنها کشت و کار نمیشوند، بنابراین گیاه دارویی محسوب نخواهند شد. در واقع گیاهانی که حداقل دارای صفات زیر باشند، گیاه دارویی نامیده میشوند (مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶) :
۱- در پیکر این گیاهان مواد ویژهای به عنوان مواد مؤثر یا متابولیتهای ثانویه ساخته و ذخیره میشوند که برای مداوای برخی از بیماریها مورد استفاده قرار میگیرند. مواد مذکور طی فرآیندهای ویژه و پیچیدۀ بیوشیمیایی و به مقدار بسیار کم (به طور معمول کمتر از یک درصد وزن خشک گیاه)، ساخته میشوند و چون آنها را در تولید گیاهان دارویی به کار میبرند، تولید متابولیستی گفته می شود.
۲- اغلب ممکن است اندام ویژهای چون ریشه، برگها، ساقه، گل، میوه و غیره بیشترین مواد مؤثر را داشته باشند، بنابراین همیشه نمی توان کل اندامهای گیاه را منبع ماده دارویی ویژهای دانست.
۳- اندامهای گیاهی برداشتشده، آماده سازی و فرآوری میشوند، یعنی آنها تحت تأثیر عملیات ویژهای مانند جداسازی، خردشدن، خشککردن، تخمیر و غیره قرار گرفته و سپس استفاده میشوند. به طور معمول این اندامها به صورت سنتی و فقط با خشک کردن با عنوان “کالای عطاری” عرضه میشوند.
به طور کلی، گیاهان دارویی دارای انواع یکساله، دو ساله، چند ساله، علفی، خشبی، درختچهای یا درختی هستند. جمعآوری آنها اغلب با دست امکان پذیر است، ولی پس از برداشت، محصول جمعآوری شده باید تحت تأثیر عملیات مناسب (خشککردن، پالودگی، استخراج ماده مؤثر، بستهبندی و غیره) قرار گیرد، تا قابل مصرف شود؛ از این رو تولید گیاهان دارویی، مستلزم به کارگیری نیروی کارگری زیادتری نسبت به سایر محصولات کشاورزی است (مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶).
۱-۴- تاریخچۀ استفاده از گیاهان دارویی
استفاده از گیاهان برای درمان بیماریها با تاریخ بشر همزمان بوده است (Simonetti, 1991). در حفاریهای ۶۰۰۰۰ هزار ساله در عراق شواهدی یافت شده که انسان از هشت گیاه دارویی، از جمله گیاهان افدرا (Ephedra sinica) و ختمی (Althea rosae L.) استفاده میکرده است. گیاهان دارویی در فرهنگهای مختلف، مانند فرهنگ یونان به عنوان روح یا روان و در فرهنگ هندوها به عنوان گیاه مقدس محسوب میشدند. به طورکلی، نیاکان ما گیاهان دارویی بسیار زیادی در اختیار داشته اند و به تجربه با خوردن و مشاهدۀ تأثیرات آنها و یا با مشاهدۀ حیوانات به هنگام خوردن این گونه گیاهان و یا مالش دادن خود به آنها با فوائد و آثار درمانی برخی از آنها آشنا شده اند (Hill, 1989).
۱-۵- کلیاتی در رابطه با تیره کاسنی
تیره کاسنی (Asteraceae) یا گل ستاره (مرکبان)، شامل بیش از ۹۰۰ جنس و ۲۰۰۰ گونه است که در نقاط مختلف کره زمین پراکندهاند. بیشترین انتشار این تیره در نواحی معتدل و سرد کره زمین دیده می شود. گیاهان تیره کاسنی علفی، یکساله یا چند سالهاند که در موارد نادری به صورت درختچههای کوچک میرویند. برگهای این گیاهان بسیار متنوع اغلب، متناوب (گاهی متقابل)، ساده و بندرت مرکب از برگچههای شانهای یا پنجهای است. این برگها فاقد گوشوارک میباشند (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
گلها به صورت گلآذین در بالای ساقه و روی نهنج پهن و مشترکی قرار میگیرند. در پای این نهنج، براکتههایی در یک یا دو ردیف دیده می شود. جام گل همواره پیوسته و از گلچههای زبانهای و لولهای تشکیل شده است. گلچههای زبانهای در خارج و گلچههای لولهای در داخل قرار میگیرند. مادگی این گلها دو برچهای است. میوه فندقه و اغلب دارای تارهای بلند میباشد. مواد مؤثره گیاهان این تیره در صنایع دارویی اهمیت خاصی دارند. این مواد متفاوتند و شامل اسانس، روغن، مواد تلخ، گلیکوزید، آلکالوئید، کائوچو، مواد موسیلاژی، مومها و غیره میباشند. از بین گیاهان دارویی تیره کاسنی میتوان به ترخون، افسنطین، خار مقدس، همیشه بهار، گلرنگ، بومادران، ماریتیغال و لوزارنگ اشاره نمود (امیدبیگی، ۱۳۷۹).
۱-۶- ماریتیغال
مردم در گذشته برای مداوای بیماریهای صفراوی و بیماریهای مربوط به دستگاه گوارش، از برگهای گیاه ماریتیغال استفاده میکردند. اکنون از مواد مؤثره میوههای رسیده این گیاه برای معالجه بیماریهای کبدی (سیروز و مسمویتهای کبدی) و پیشگیری از سرطان کبد استفاده می شود. لگالون، دورا سیلیمارین، هگریمارین و مارین دیستل، داروهایی هستند که از مواد مؤثره ماریتیغال برای مداوای بیماریهای کبدی تهیه شده اند. تحقیقات اخیر نشان میدهد مصرف مواد مؤثره این گیاه توسط افراد شاغل در صنایع رنگسازی و شیمیایی، نقش عمدهای در عدم ابتلای آنها به مسمویتهای کبدی دارد. به لحاظ استفاده روزافزون صنایع داروسازی از مواد مؤثره این گیاه، ماریتیغال از ۲۰ سال پیش در تعدادی از کشورها در مقیاس وسیعی کشت می شود. در اکثر کشورهای غربی (بخصوص آلمان، اتریش و رومانی) و در تعدادی از کشورهای جنوب آمریکا و جنوب آفریقا، همهساله زمینهای زراعی وسیعی برای کشت ماریتیغال اختصاص مییابد (امیدبیگی، ۱۳۸۴؛ مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶).
۱-۶-۱- مشخصات گیاه
ماریتیغال (Silybum marianum L.)، گیاهی است یکساله، مدیترانهای و در جلگههای هموار با آب و هوای گرم و در خاکهای سبک شنی میروید. این گیاه در کشورهای اروپایی که آب و هوای مدیترانهای دارند، در استرالیا و جنوب آمریکا، میروید. ریشه این گیاه مستقیم، به رنگ روشن و دارای انشعابهای زیادی میباشد. ساقه آن نیز مستقیم است و انشعابهای زیادی دارد. ارتفاع ساقه متفاوت بوده و بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ سانتیمتر است. برگها پهن و شکنندهاند و اوایل رویش به شکل روزت روی زمین قرار میگیرند. وجود لکههای سبز رنگ کلروفیلدار و سفید رنگ که بر اثر ایجاد فاصله بین غشاء و سلولهای کلروفیلدار مزوفیل ایجاد شده به ظاهر برگ حالتی شبیه به سنگ مرمر میدهد. حاشیه برگها خاردار بوده و کاپیتولها به شکل بیضی و تا حدودی تخم مرغی شکل هستند. قطر آنها بین ۵ تا ۸ سانتیمتر است. گلها به رنگ بنفش تیره بوده و به ندرت سفید رنگ میباشند. میوه (دانه) به شکل تخم مرغ، به طول ۸ میلیمتر و به ضخامت ۴ میلیمتر است. رنگ آن عموماً قهوهای تیره است، اما قسمت تحتانی آن به رنگ قهوهای روشن مشاهده می شود. وزن هزار دانه ۲۳ تا ۳۱ گرم است. در میوههای ماریتیغال، فلانوئیدهای مختلفی ساخته و ذخیره می شود که مقدار آنها متفاوت است و به شرایط اقلیمی محل رویش و نوع گیاه بستگی دارد و بین ۲ تا ۵ درصد میباشد (امیدبیگی، ۱۳۸۴؛ مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶).
مهمترین فلانوئیدهای میوه ماریتیغال عبارتند از: سیلیبین، سیلیکریستین و سیلیدیانین که مجموعه آنها تحت عنوان سیلیمارین شناخته میشوند. سیلیمارین در آب غیرمحلول و در الکل، محلول است. این فلانوئید ضد مسمویتهای کبدی است و در مقابل عوامل مسمومکننده نیز محافظ کبد میباشد. سیلیمارین، خنثیکننده اثرهای سوء سموم آلفا–آمانتین و فلوئیدین بر روی کبد است. میوه این گیاه علاوه بر ترکیبات فلانوئیدی، حاوی ماده تلخی است که منشأ آن ترکیبات رزینی و ترکیبات روغنی است. مقدار روغن در میوه، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. مهمترین اجزای آن عبارتند از : اسید لینولئیک (۵۰ تا ۶۰ درصد)، اسید اولئیک (۲۰ تا ۳۵ درصد) و غیره (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
دوره رویشی ماریتیغال، بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ روز است. چنانچه بذرها اوایل بهار کاشته شوند، پس از ۸ تا ۱۰ روز جوانه میزنند. در ایران، اولین گلها ۷۵ تا ۸۵ روز پس از سبزشدن دانه یعنی اواخر بهار ظاهر میشوند. ۷۰ تا ۸۰ درصد کاپیتولها روی شاخه های فرعی این گیاه به وجود میآیند (Hornok, 1988).
۱-۶-۲- نیازهای اکولوژیکی
ماریتیغال، گیاهی است مدیترانهای که در طول رویش به هوای گرم و آفتاب فراوان نیاز دارد. بذرها در دمای ۸ تا ۱۰ درجه سانتی گراد جوانه میزنند، ولی درجه حرارت مطلوب برای جوانهزنی بذر، بین ۱۸ تا ۲۰ درجه سانتی گراد است. ماریتیغال را تقریباً در هر نوع خاک می توان کشت کرد. خاکهای کاملاً شنی و تهی از مواد و عناصر غذایی، برای کشت این گیاه مناسب نیستند و باعث کاهش عملکرد میشوند (امیدبیگی و همکاران، ۱۳۸۲).
۱-۶-۳- تناوب کشت
اگرچه ماریتیغال را میتوان با بیشتر گیاهان به تناوب کشت کرد، ولی گیاهان وجینی برای این کار مناسبتر هستند. این گیاهان، نه تنها خاک را فقیر نمیسازند، بلکه چنانچه بقایای گیاهی آنها به خاک برگردانده شود، مقدار زیادی مواد آلی به خاک افزوده می شود. مزرعه پس از برداشت گیاهان وجینی معمولاً عاری از علفهای هرز می شود و چون ماریتیغال به اکثر علفکشها حساس است، نیازی به مبارزه شیمیایی با علفهای هرز نخواهد بود. همچنین، پس از برداشت گیاهان وجینی، برای آمادهساختن زمین فرصت کافی خواهد بود. باقیماندن ماریتیغال برای مدت نسبتاً طولانی در زمینهایی که در آنها کشت میگردد، آن را به علفهرز منطقه مبدل می کند. این گیاه را حداکثر میتوان ۲ تا ۳ سال در یک زمین کاشت (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
۱-۶-۴- مواد و عناصر غذایی مورد نیاز
فصل پاییز، به هنگام آماده ساختن خاک، باید ۴۰ تا ۵۰ کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر و ۸۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار اکسید پتاس به خاک اضافه نمود. تحقیقات انجام شده در ایران (اطراف تهران) نشان میدهد، ازت فراوان سبب کاهش مواد مؤثره ماریتیغال میگردد. از اینرو، چنانچه زمین تهی از ازت باشد، توصیه می شود ۲۵ تا ۳۰ کیلوگرم در هکتار ازت به عنوان سرک در اختیار گیاهان قرار گیرد (Omidbaigi & Nobakht, 2001).
۱-۶-۵- آماده سازی خاک
زمین را در اولین فرصت پس از برداشت محصول قبل، شخم عمیقی میزنند. پس از خردکردن کلوخهها با دیسک و افزودن کودهای شیمیایی مورد نیاز، زمین را تسطیح می کنند. اواخر زمستان، بستر خاک را برای کاشت آماده می کنند. پس از کاشت بذرها، برای ایجاد تراکم در بستر خارجی خاک و به منظور هماهنگی در رویش آنها، زمین را غلتک مناسبی میزنند (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
۱-۶-۶- تاریخ و فواصل کاشت
ماریتیغال در مناطق سردسیر در فصل بهار و در مناطق گرمسیر، به صورت یک محصول پاییزه کشت می شود. زمان مناسب برای کاشت بهاره ماریتیغال، اوایل بهار است. تأخیر در کاشت مناسب نیست، زیرا گیاه به ساقه نمیرود و عملکرد به شدت کاهش مییابد. تحقیقات نشان میدهد زمان مناسب برای کاشت پاییزه ماریتیغال در اطراف تهران، اواخر تابستان (۲۰ شهریور) و فاصله ردیفهای کاشت ۵۰ سانتیمتر و فاصله دو بوته در طول ردیف ۳۰ سانتیمتر مناسب است. عمق بذر ماریتیغال موقع کشت، باید ۲ تا ۳ سانتیمتر باشد (Omidbaigi & Nobakht, 2001).
۱-۶-۷- روش کاشت
کاشت ماریتیغال از طریق بذر و به صورت ردیفی در زمین اصلی انجام میگیرد. برای هر هکتار زمین، ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم بذر نیاز است. تعداد ۱۰ تا ۱۲ بذر در هر متر مربع طولی مناسب است. برای سهولت در برداشت مکانیکی، بهتر است گیاهان به صورت نواری کشت شوند؛ یعنی پس از هر ۴ تا ۵ ردیف در فاصلهای به اندازه ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر خالی بماند و در تمام زمین به همین شکل عمل شود. پس از کشت، انجام غلتک مناسب و آبیاری کافی، باعث تسریع و هماهنگی در رویش بذر می شود (امیدبیگی، ۱۳۸۴).
۱-۶-۸- مراقبت و نگهداری
بذرها پس از ۸ تا ۱۰ روز سبز میشوند. وقتی گیاهان ۴ تا ۵ برگی شدند، علفهای هرز بین ردیفها و گیاهان را باید با دست یا به وسیله ماشین (کولتیواتور) وجین کرد. وقتی ارتفاع گیاهان به ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر رسید، باید وجین علفهای هرز را تکرار کرد و پس از ۳ تا ۴ هفته سومین و آخرین برداشت علفهای هرز را انجام داد. چنانکه گفته شد، ماریتیغال به بسیاری از علفکشها حساس است، از اینرو مبارزه شیمیایی با علفهای هرز این گیاه باید با دقت کامل انجام گیرد و در انتخاب نوع علفکش، غلظت و زمان کاربرد آن، باید دقت نمود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که استفاده از علفکش اولیترف به مقدار ۵/۲ تا ۴ لیتر در هکتار و فلوبالکس به مقدار ۵/۲ تا ۳ کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت بذر، نتایج مطلوبی در از بین بردن علفهای هرز دارد. پس از کاشت و قبل از رویش آنها نیز میتوان از علفکش بوویلان به مقدار ۳ تا ۴ لیتر در هکتار استفاده کرد. این علف کشها را به هیچ عنوان نباید پس از رویش گیاه به کار برد (امیدبیگی و همکاران، ۱۳۸۲). آفات در طول رویش گیاهان ممکن است صدمات زیادی به محصول وارد کنند. از این آفات میتوان از نوعی سرخرطومی گرده خوار نام برد. برای از بین بردن این آفت، میتوان از آفتکش وفاتوکس به مقدار ۳ تا ۵/۳ کیلوگرم در هکتار استفاده نمود (Heeger, 1956). سفیدک سطحی یا پودری، از بیماریهایی است که در آن قارچ عامل سفیدک به صورت لکههای سفید رنگی در سطح ساقه و برگ ظاهر می شود و اواخر فصل به صورت لکههای قهوهای دیده می شود. میوه گیاهان مبتلا به این قارچ، پوک میشوند. میتوان از قارچکش سولفوره یا قارچکشهای مناسب مانند آفاگون یا تریفمین در زمان مناسب، بر ضد این بیماری استفاده نمود (امیدبیگی و همکاران، ۱۳۸۲).
۱-۶-۹- برداشت محصول
تحقیقات انجام شده در ایران، نشان میدهد در کشت بهاره میوه ها از اوایل تابستان به تدریج میرسند. هنگام رسیدن میوه ها، گلچهها خشک میشوند و تارهای بلند و سفید رنگ (پاپلوسها) ظاهر میگردند. رنگ میوههای رسیده، قهوهای و براق است. میوههای رسیده به سهولت از گیاه جدا و به اطراف پراکنده میشوند. کاپیتولها معمولاً در یک مرحله برداشت میشوند. اواخر تیر – اوایل مرداد، زمان مناسبی برای برداشت محصول است. چون ماریتیغال برگهای بزرگ و انبوهی دارد و اطراف برگها را تیغهای فراوانی پوشانده است، کار برداشت کاپیتولها با دست، بسیار مشکلساز است. در سطح کوچک، کاپیتولها را میتوان با داس برداشت کرد، اما در سطوح وسیع کشت، برداشت محصول فقط با ماشینهای مخصوص امکان پذیر میباشد. پس از جمعآوری میوه، آنها را خشک و تمیز و در مکان مناسب نگهداری می کنند. عملکرد بذر متفاوت است و به عوامل مختلف (شرایط اقلیمی و روش برداشت محصول) بستگی دارد و بین ۲/۱ تا ۲ تن در هکتار است (امیدبیگی، ۱۳۸۴؛ مجنونحسینی و دوازدهامامی، ۱۳۸۶).
۱-۷- تنش شوری