حرکت قیمتی: به تغییر قیمت سهام روی تابلو معاملات بورس نسبت به دوره های قبل می گویند.
مدل LSV :مدلی که در سال ۱۹۹۲ برای اولین بار توسط لاکونیشوک، اشلیفر و ویشنی ارائه شد و بعد از آن توسط سایر محققان بازار سرمایه تکمیل گردید،در این مدل با بهره گرفتن از قدر مطلق مقطعی انحراف از میانگین Pi,tها، به شناسایی و اندازه گیری و همچنین تشخیص نوع رفتار توده وار از لحاظ عمدی غیر عمدی در بازار می پردازد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۱۴ خلاصه فصل
در این فصل از تحقیق که کلیات تحقیق گفته می شود رفتار توده وار بطور اجمالی و خلاصه بیان شده و چارچوب کلی تحقیق مشخص می شود برای این منظور این فصل شامل بیان مسئله ، ادبیات تحقیق ، تعاریفی از رفتار توده وار و انواع رفتار های توده وار ، تاریخچه رفتار توده وار ، قلمرو تحقیق و برخی اصطلاحات بکار رفته در پدیده رفتار توده وار است.
این فصل از تحقیق به خواننده یک دیدگاه کلی و سطحی و در باره پدیده رفتار توده وار ارائه می دهد. قابل ذکر است که در این فصل از تحقیق رفتار توده وار بصورت کیفی بیان شده و در مورد نحوه محاسبه (روش های کمی)آن هیچگونه اطلاعاتی ذکر نشده است.
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱- مقدمه
هر تحقیق و پژوهش علمی را می توان حلقه اتصالی بین تحقیقات گذشته و آینده بحساب آورد. بعبارت دیگر یک تحقیق علمی ضمن مبتنی بودن بر مطالعات گذشته، مقدمه و پایه ای برای مطالعات آینده نیز بحساب می آید.بدهی است که هرچه ارتباط یک تحقیق با تحقیقات قبلی و تئوریهای موجود بیشتر باشد، براعتبار و ارزش نتایج نیز افزوده شده و نتایج حاصل از آن تحقیق نیز بهتر قابلیت پیوند با دانش موجود را دارا خواهند بود(خاکی،۱۳۸۶)
مطالعه و بررسی نتایج تحقیقات گذشته به عنوان اساس و بستر هر پژوهش، از ابعاد مختلفی حائز اهمیت و بر بخشهای مختلف یک تحقیق بصورت زیر می تواند تاثیر گذار باشد:
مرور ادبیات گذشته و واکاوی مطالعات گذشته می تواند مسیر و جهت حرکت محقق در فرایند انجام تحقیق را مشخص نماید. بهبارت دیگر با بررسی ادبیات تحقیق محقق می تواند ابعاد ناشناخته مساله را که تحقیق و مطالعه راجع به آن صورت نگرفته ،شناسایی و تحقیق خود را در این راستا جهت دهی نماید.
با مطالعه ادبیات تحقیق محقق می تواند فرضیه های تحقیق خود را به شکل علمی تر و در راستای اهداف تحقیق استخراج نماید.
مطالعه و بررسی تحقیقات گذشته باعث می شود تا محقق بهتر بتواند متغیرهای مورد نیازخود را شناسایی ویا استخراج نماید.
مطالعه تحقیقات گذشته، محقق را در انتخاب مدل مناسب جهت انجام تحقیق کمک می نماید.
در این فصل از تحقیق ابتدا به تشریح و تبیین مبانی نظری و تئوریک مربوط به نظریه مالی رفتاری، ارکان تشکیل دهنده آن و نیز مصادیقی از موضوعات مالی رفتاری و اثرات آنبر بخشهای مختلف بازار به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند. و درادامه این فصل به بررسی مطالعات صورت گرفته در خصوص پدیده رفتار توده وار در بازار رمایه بعنوان یکی از موضوعات مورد بحث در پارادایم مالی رفتاری اختصاص دارد.
۲-۲- مالی رفتاری
در طی دهه های اخیر اندیشمندان مالی سعی در تبیین و یافتن علل موارد خاص ، با کمک از سایر علوم ؛ همانند روانشناسی ، علوم اجتماعی و فیزیک بوده اند . از اینرو حوزه های میان رشته ای تحت عناوین اقتصاد مالی ، اقتصاد سنجی مالی ، ریاضیات مالی و نظریه تصمیم گیری شکل گرفته است .
یکی از مطالعاتی که در این زمینه به سرعت گسترش یافت و تا حدودی توانست پدیده های مذکور را تبیین نماید ، ادغام نظریه های اقتصادی با نظریه های رایج روانشناسی بود که تحت عنوان «مالیه رفتاری» مطرح شد.از بنیانگذاران این حوزه ازدانش مالی روانشناس مشهور دانیل کاهنمن است که در سال ۲۰۰۱ به خاطر ارائه مدلهایی جهت تبیین رفتار سرمایه گذاران تحت شرایط عدم اطمینان به دریافت جایزه نوبل اقتصادی نائل شد .
در الگوی اقتصادی مالی سنتی فرض میشود که تصمیم گیرندگان کاملا عقلایی عمل میکنند و همیشه به دنبال بیشینه کردن مطلوبیت مورد انتظار هستند به عبارت دیگر دو پایه اصلی در پارادایم سنتی مالی ، عقلانیت کامل عوامل و تصمیم گیری های مبتنی بر بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار است .
در حالی که در مالیه رفتاری عنوان می شود که برخی پدیده های مالی را احتمالا می توان با به بکارگیری مدل هایی که در آنها برخی عوامل موجود در اقتصاد کاملا عقلایی نیستند ، درک کرد . در برخی از مدلهای مالیه رفتاری ، عوامل اعتقاداتی دارند که به طورکامل صحیح نیستند . در برخی مدلها نیز ، عوامل اعتقادات درستی دارند ، ولی انتخاب هایی انجام می دهند که با بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار سازگار نیست .
مدلهای رفتاری ، مدلهایی هستند که در آن ها فرض عقلانیت کامل سرمایه گذاران کنار گذاشته می شود . اقتصاددانان رفتاری برای اطلاع از رفتارهای غیر عقلایی سرمایه گذاران به نتایج تحقیقات آزمایشی روانشناسان شناختی رجوع می کنند ،که در آنها انواع تورش های رفتاری مورد بررسی قرار گرفته اند.
۲-۲-۱- تعریف مالی رفتاری
رفتار مالی، به عنوان نوعی نظریه مطرح است که مباحث و مسائل مالی را با کمک گرفتن از نظریات روانشناسی شناختی تشریح می کند. این نظریه نه تنها پیش بینی های نظریه های مدرن مالی نظیر بازارهای کارا را مورد تردید قرار می د هد بلکه در سطح خرد نیز در مورد نظریاتی مانند: بیشینه سازی مورد انتظار و انتظارات عقلایی تردید دارد.
تعاریفی مختلفی از مالی رفتاری توسط صاحبنظران ارائه شده است که علی رغم وجود تفاوتهای ظاهری در برخی از این تعاریف ، همگی آنها بر یک اصل کلی که همان نقش ویژگیهای روانی افراد در فرایند تصمیم گیری های مالی می باشد تاکید دارند. لینتنر مالی رفتاری را مطالعه چگونگی تفسیر و عکس العمل افراد نسبت به اطلاعات به منظور اخذ تصمیمات آگاهانه تعریف می کند. تالر مالی رفتاری را نوعی نوعی مالی روشنفکرانه می داند که مدعی است در برخی مواقع جهت یافتن راه حلهایی برای معماهای تجربی، لازم است این احتمال را بدهیم که برخی عوامل در اقتصاد به شکل کاملا عقلائی عمل نمی کنند. السن معتقد است به اینکه مالی رفتاری به دنبال شناسائی تاثیر فرایندهای شناختی در تصمیم گیری های فردی می باشد (تلنگی،۱۳۸۳). شفرین مالی رفتاری را مطالعه چگونگی تاثیر گذاری پدیده های رفتاری و روانشناختی بر تصمیمات اقتصادی افراد تعریف می کند(راعی، فلاح پور، ۱۳۸۳).
۲-۲-۲- تاریخچه مالی رفتاری
دیدگاه سنتی مالی فرض میکند که افراد برای حداکثر کردن ثروت در سطح معینی از ریسک یا حداقل کردن ریسک در سطح معینی از ثروت، تصمیمهای منطقی میگیرند. چنین رویکردی را که بیان میکند «مردم چگونه باید رفتار کنند» هنجاری مینامند. این دیدگاه ابزار لازم را برای توسعه تئوری پرتفوی، مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای، تئوری آربیتراژ و تئوری اختیار قیمتگذاری ارائه کرده است. در مقابل این دیدگاه سنتی، تامین مالی براساس رویکرد رفتاری، خطاهای اداراکی و هیجانهایی که اغلب بر تصمیم گیرندگان مالی تاثیر میگذارند و باعث میشوند که آنها تصمیمهای نامطلوبی بگیرند را شناسایی میکند. تاکید این رویکرد بر توصیف مثبت رفتار انسانی است و اینکه بهطور عینی در یک زمینه مالی «مردم چگونه رفتار میکـنند» را مورد بررسی و مطالعه قرار میدهـد (Hirschey & Nofsinger, 2008).
شیلر[۲۲] ( ۲۰۰۶) معتقد است که تاریخ تئوری مالی در نیمقرن اخیر بر حسب دو انقلاب مجزا خلاصه شده است: اولین، انقلاب نئوکلاسیکها در مالی است که با مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و تئوری بازارهای کارا در دهه ۱۹۶۰ و مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای شرطی و تئوری قیمتگذاری آربیتراژ در دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است.
دومین انقلاب در حوزه مالی با سئوالهایی در باره منابع نوسان در بازارهای مالی، کشف تعـدادی از بیقاعدگیهای بازار و تلاش کاهنمـان و تورسـکی[۲۳] ( ۱۹۷۹) در ارائه مالی رفتاری درقالب تئوری سوداگری و سایر تئوریهایی که از روانشناسی سرچشمه گرفتهاند از دهه ۱۹۸۰ آغاز شده است.
تامین مالی براساس رویکرد رفتاری که بهعنوان اقتصاد رفتاری نیز شناخته میشود، اقتصاد و روانشناسی را بهمنظور تجزیهوتحلیل این که سرمایهگذاران چگونه و چرا تصمیمهای مالی خود را میگیرند، با هم ترکیب میکند. رشته مالی رفتاری که بیشتر با رشته روانشناسی شناختی مشترک است، برخی اوقات بهطور نظری اقدامات و تصمیمهای غیرمنطقی یا احساسی سرمایهگذاران را توصیف میکند (Salsbury, 2004). با وجود نقطهنظر اقتصاددانان کلاسیک که میگویند بازار کاراست و تصمیمهای سرمایهگذاران عقلایی است، رفتار سرمایهگذاران و رفتار بازار میتواند بهطور وسیعی غیرعقلایی و متناقض باشد. بر اساس روانشناسی افراد سرمایهگذار، سهام ممکن است به اشتباه قیمتگذاری شود و بازارها نیز ممکن است ناکارامد باشند (Flynn, 2008).
رشته علمی مالی رفتاری در سال ۱۹۷۹ آغاز شد، زمانی که روانشناس دانیل کاهنمان و آموس تورسکی، تئوری سوداگری۸ را ارائه کردند. تئوری سوداگری بهعنوان موضوعی برای درک چگونگی چارچوب اثر ریسک در تصمیمات اقتصادی معرفی شده است. تورسکی و کاهنمان رشته مالیرفتاری را در زمینه روانشناسی ریسک گسترش دادند. کار آنان و اقتصاد رفتاری در کل به چالش کشیدن مفروضات اصلی و عقلانیت ذاتی در مدل تصمیمگیری اقتصاد کلاسیک بود. در این ارتباط تورسکی و کاهنمان سه حوزه اصلی را بررسی و مطالعه کردند: نگرشهای ریسک، حسابداری ذهنی و اطمینان بیش از حد (Litner, 1998).
نگرشهای ریسک: در حالی که تئوری اقتصادی کلاسیکها میگوید سرمایهگذاران ریسکگریز هستند، مالیرفتاری معتقد است که سرمایهگذاران تناقضها را به معرض نمایش میگذارند و اغلب نگرشهای متضادی درباره ریسک مالی دارند. تورسکی و کاهنمان دریافتند که سرمایهگذاران یک نقطه مبنای فردی در مورد ریسک دارند و بیشتر اوقات هنگامی که نقطه مبنا بهدست میآید آنها نسبت به ریسک حساسیت بیشتری خواهند داشت.
حسابداری ذهنی: در حالیکه تئوری اقتصادی ادعا میکند که پول قابلیت معاوضه و مبادله را دارد، مالی رفتاری معتقد است که پول بهطور کامل برای بیشتر مردم قابلیت معاوضه ندارد. تورسکی و کاهنمان این ایده را از حسابداری ذهنی فردی برای بیان این که چرا پول بهطور کامل برای بیشتر مردم قابلیت معاوضه ندارد، توسعه دادند. حسابداری ذهنی، یک شکل کاملا شهودی از حسابداری است که منابع مالی را برای استفاده اشخاص در برمیگیرد و اغلب بدون دلایل منطقی به آسانی نقلوانتقالپذیر نیستند. خیلی از سرمایهگذاران از حسابداری ذهنی برای نگهداری پیشنهادهای سرمایهگذاری استفاده میکنند. همانگونه که سیستمهای حسابداری جریان پول را طبقهبندی و ردیابی میکنند، افراد نیز از مغز خود بهعنوان یک سیستم حسابداری ذهنی استفاده میکنند که مشابه یک قفسه بایگانی است. هر سرمایهگذار مالک قفسه خود است و از فعلوانفعالات سهام در پروندههای مختلف استفاده میشود.
اطمینان بیش از حد: در حالیکه تئوری اقتصادی مدعی است که سرمایهگذاران، تصمیم گیرندگان عقلایی هستند و به اطلاعات مالی که وجود دارد دسترسی دارند، مالی رفتاری معتقد است سرمایهگذاران به اطمینان بیش از حد و تصمیمهای جانبدارانه متمایلاند. تورسکی و کاهنمان دریافتند که سرمایهگذاران اغلب در مورد تصمیمهای سرمایهگذاری کاملاً خوشبین هستند و شانس موفقیتشان در مسائل مالی بیشتر پیشبینی میشود. اطمینان بیش از حد باعث میشود معرفت افراد در سرمایهگذاری بیشتر شود و مخاطرات سرمایهگذاری کاهش یابد و توانایی آنها روی کنترل رویدادها اغراقآمیز گردد.
۲-۲-۳ تئوری سوداگری
کاهنمن و تورسکی تصمیمگیری افراد بر اساس تئوری سوداگری را ارائه کردند که پیشرفتهترین تئوری در تامین مالی بر اساس رویکرد رفتاری است. سوداگری در شکل کلاسیک مدعی این دیدگاه است که فرد باید به گونهای عمل کند که منافع خود را به حداکثر برساند. به بیان دیگر، توجه به منافع دیگران بخشی از منافع شخص را تشکیل میدهد.
تئوری سوداگری بیان میکند که تصمیمهای افراد چگونه در شرایط نبود اطمینان شکل میگیرند. سرمایهگذاران اغلب پیشنهادها را برحسب سودوزیان بالقوه مربوط به یک نقطه مبدا خاصی شکل میدهند. سرمایهگذاران همچنین تمایل دارند سودوزیان را طبق تابع اس شکل (S-shaped) که در شکل بالا نشان داده شده است، ارزیابی کنند. تابع مذکور برای سودها مقعر و برای زیانها محدب است. این بدان معنی است که هرگاه زیانی روی دهد، سرمایهگذاران وضعیت بد را اعلام میکنند؛ اما دو مرتبه که زیانی بهوجود نمیآید، آنها همان احساس وضعیت بد را دارند. آنها همچنین وقتی به سبب سرمایهگذاری مجدد با سود مواجه شوند، همان احساس خوب قبلی را ندارند. در زمینه تصمیمهای مالی، نقطه مبدا، قیمت خرید و افزایش (کاهش) در ارزش دارایی است.
چند موضوع در مورد تابع ارزش فوق درخور ذکر است. نخست، تابع برای سودها مقعر است. سرمایهگذاران هنگامی که سود آنها ۱۰۰۰ دلار میشود، احساس بهتری دارند (یعنی مطلوبیت بالاتری دارند). سطح مطلوبیت یا رضایت شخص در این سطح با مقدارx نشان داده شده است. هنگامی که سطح سود به ۲۰۰۰ دلار میرسد، سرمایهگذاران احساس بهتری دارند و در این سطح مطلوبیت y است. اما، هنگامی که سود از ۱۰۰۰ دلار به ۲۰۰۰ دلار میرسد، سطح مطلوبیت y دوبرابر سطح مطلوبیت x نمیشود. به عبارت دیگر، دوبرابر شدن ثروت معمولاً منجر به دوبرابر شدن رفاه سرمایهگذار نمیگردد. دوم، هنگامی که سرمایهگذار با زیان روبرو میشود منحنی محدب می شود. این بدان معنی است که احساس سرمایهگذار بد میشود. اما هنگامی که سرمایهگذار دو برابر پولش را از دست میدهد، معمولاً به اندازه دو برابر احساس بدی نمیکند. سرانجام باید توجه شود که تابع ثروت ـ مطلوبیت برای زیانهای سرمایهگذاری نسبت به سودهای سرمایهگذاری دارای شیب تنـدتـری اسـت. هنگامی که سرمایهگذار در موقعیتهای برنده یا بازنده قرار میگیرد، بیتقـارنـی بین سودوزیانها موجب واکنشـهای متفـاوت او میشود. میـزان واکنـش رفـاه سرمایهگذار به ۱۰۰۰ دلار زیـان بیشتر از میـزان واکنـش رفاه سرمـایه گـذار در ۱۰۰۰ دلار سـود اسـت. این موضـوع به خصوص موجـب بیـزاری سرمایهگـذاران از زیانهای سـرمـایهگـذاری میشود. در نتیجـه، سـرمـایهگـذاران بعضی اوقـات موقعیتـهای زیان را نگهـداری میکنند، زیرا پوشش دادن مجدد زیان بر حسـب مطلوبیـت سرمایهگـذار با ارزشتـر از موقعـی اسـت که سـود مشـابـهی در اوراق بهادار دیـگر ایـجـاد شـود (Hirschey & Nofsinger, 2008).
۲-۲-۳-۱ ویژگیهای تئوری سوداگری
از دیدگاه کاهنمن و تورسکی ویژگیهای تئوری سوداگری عبارتند از:
سرمایهگذاران به جای تصمیمگیری بر اساس ثروت کل، تصمیمگیری بر مبنای تغییر ثروت را انجام میدهند که این بر خلاف آن چیزی است که تئوری مطلوبیت مورد انتظار از آن دفاع میکند. لازم به ذکر است که موضوع تغییر ثروت از سال ۱۹۵۲ (تئوری پرتفوی) مطرح شده است.
۲- سرمایهگذاران تابع ارزش مورد انتظار خود یعنیV(X)را حداکثر میکنند، که درآن x تغییرثروت (بهجای تغییر کل ثروت) است. به شکل اس(S) است:یعنی برای همه xهای مخالف صفر (x=0)، مشتق اولV(x) بزرگتـر از صفـر اسـت(>0(X)V) و برای تمام xهای کوچکتر از صفر (x<0)، مشتق دوم) V(x بزرگتر از صفر(V”(X)>0)و برای تمام xهای بزرگتر از صفر(V”(X)<0) است. متغیرهای تابع ارزش ممکن است با ثروت، تغییر کنند (از اینرو برخی اوقات، ایده) Vw(x استفاده شده است (که در آن w به ثروت اشاره دارد) اما خاصیت نمودار اس شکل تابع ارزش، برای سطوح اولیه ثروت تعمیمپذیری دارد.
۳- سرمایهگذاران بهطور ذهنی احتمالات را تحریف میکنند. آنها بر اساس توزیع تجمعی ذهنی F که برابر با F*= T(F) است، تصمیمگیری میکنند؛F به توزیع تجمعی ذهنی و T به تبدیلهای ذهنی کم اشاره دارد بهطوری کهT(0)<0 و T(0)=0 و T(1)=1 (در مقایسه با تئوری سوداگری، این تغییر عمده تئوری سوداگری تجمعی است).
۴- چارچوب راهحلهای دیگر ممکن است قویاً بر گزینههای ذهنی تاثیر بگذارند (Levy & Levy, 2002).
لی و یانگ[۲۴] ( ۲۰۰۸) مـدلی را بـه نـام مـدل تعادل کامـل۲۸ ارائه کردنـد که کاربـردهای تابع ارزش اس شـکل تئوری سوداگری را برای معاملات اشخاص، قیمتهای اوراق بهادار و حجم معاملات بیان میکند. آنها در این مدل به توضیح اثر ناهنجاری قیمتها و تاثیر آن در تئوری سوداگری پرداختند. اثر ناهنجاری قیمتها حقیقتی است که سرمایهگذاران با آن روبهرو هستند. اثر ناهنجاری قیمتها یعنی تمایل سرمایهگذاران به فروش داراییهایی که با افزایش قیمت روبهرو هستند و نگهداری و خرید داراییهایی که با کاهش قیمت مواجهند. این وضعیت هم در بازارهای مالی و هم در بازارهای سرمایه دیده میشـود. مطالعـات تجـربـی اخـیـر نشـان میدهـد کـه اثـر ناهنجـاری قیمتـها مـیتوانـد از تغییر در بـازده سهـام (Grinblatt and Han, 2005; Shumway and Wu, 2007) تـهـیـیــج اعــلان ســودهــای گــذشتــه(Frazzini, 2006) و اثر حجم معامله (Statman et al., 2006) پدید آید.
۲-۲-۴ چالش بین تئوری اقتصاد نئوکلاسیک و مالی رفتاری
رشته مالی رفتاری از قرن بیستم تئوری اقتصاد نئوکلاسیک مسلط را به چالش کشیده است. تئوری اقتصاد نئوکلاسیک و تئوری پرتفوی مدرن بیان میکنند که رفتار سرمایهگذاران، منطقی و عاری از تعصب است. تئوری اقتصاد نئوکلاسیک بر رشد بهرهوری، عرضه و تقاضا، سرمایهگذاران منطقی و بازارهای کارا متمرکز است. این رشته همچنین بر این باور است که سیستمهای بازار براطمینان توزیع عادلانه درامدها و منابع تاکید دارند. بهعلاوه، بازار به مقررات عرضه وتقاضا، تخصیص تولید و بهینه کردن سازمانهای اجتماعی معتقد است (Brinkman, 2001). تئوری پرتفوی مدرن و فرضیه بازار کارا ابزاری هستند که برای تجزیهوتحلیل و درک این که چگونه اوراق بهادار در بازار ارزشگذاری میشوند، بهکار میروند. تئوری اقتصاد نئوکلاسیک معتقد است سرمایهگذاران منطقی، پیشبینیپذیر و عاری از تعصباند و بازار نیز کاراست. تئوری پرتفوی مدرن بیان میکند که سرمایهگذاران ریسکگریز پرتفوی خود را با بهینه نمودن بازده مورد انتظار بر اساس سطح پذیرفتنی و شناخته شده از ریسک بازار میسازند. پرتفوی بهینه شامل ارزشیابی اوراق بهادار، تخصیص داراییها، بهینهسازی سرمایهگذاریها و اندازهگیری عملکرد است. فرضیه بازار کارا بیان میکند که بازار کاراست، زیرا قیمت سهام هر آنچه را که سرمایهگذاران در باره سهام در یک زمان معین میدانند، منعکس میکند (Flynn, 2008).
تئوریهای اقتصاد سنتی، از قبیل تئوری پرتفوی مدرن و فرضیه بازار کارا، جانبداریهای سرمایهگذاران و بیقاعدگیهای بازار را توضیح نمیدهند. برای مثال، حداقل پنج حوزه عمده وجود دارد که تئوری اقتصاد نئوکلاسیک قادر به توضیح نتایج بازار و رفتار واقعی سرمایهگذاران نیست. این پنج حوزه شامل حجم مبادلات۱۲، نوسان در بازار سرمایه۱۳، سود سهام۱۴، معمای صرف سهام۱۵ و پیشبینیپذیری۱۶ است که در ادامه تشریح خواهند شد (Thaler, 1999).
-
- حجم مبادلات: حجم مبادلات در بازارهای سرمایه بهقاعده از آنچه تئوری اقتصاد نئوکلاسیک فرض کرده، بیشتر است. اقتصاد نئوکلاسیک فرض کرده که اگر سرمایهگذاران و بازرگانان منطقی باشند، بهجای تکرار در میزان خریدوفروش، سرمایهگذاری خود را برای زمان طولانی حفظ میکنند. در عمل، سرمایهگذاران و بازرگانان ضمن تمایل به حجم بالای مبادلات، تعادل در نقدینگی و نیازمندیها را بهعنوان نتیجه در نظر میگیرند.
- نوسان در بازار سرمایه: نوسان در بازارهای سرمایه بهقاعده ازآنچه تئوری اقتصاد نئوکلاسیک فرض کرده، بیشتر است. تئوری اقتصاد نئوکلاسیک بیان میکند که قیمتها تنها زمانی تغییر میکنند که اخبار جدیدی دریافت شود. در عمل، قیمت اوراق قرضه و سهام نوسانیتر از چیزی است که در بازار کارا و منطقی وجود دارد.