|
|
- پژوهشی توسط آقایان مجاهد و بیرشک(۱۳۸۷) با عنوان “وضعیت رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین در خانوادههای همسری” صورت گرفته شده است. در این پژوهش ۶۵ خانواده چند همسر و ۶۵ خانواده تک همسر بر پایه ملاکهایی چون داشتن فرزند مدرسهای و محل سکونت باهم همتا بودند، بررسی شدند.۴۰۲ نفر کودکان سن دبستان و راهنمایی این خانوادهها به کمک پرسشنامه راتر و ۳۲۵ نفر پدران و مادران آنها با بهرهگیری از پرسشنامه ۲۴-GHQ و پرسشنامه بیمار یابی داوپدیان مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها به کمک تحلیل واریانس تحلیل گردید. یافتههای این تحقیق نشان داد که نمرههای راتر کودکان، در هیچ یک از متغیرهای نوع خانواده:جنس، سن، سن پدر و جمعیت خانواده در دو گروه تفاوت معناداری ندارد. مقایسه نمرههای دو پرسشنامه یادشده در خانوادههای تک همسر و چند همسر نشان داد که زنان خانوادههای چندهمسری در حد معنیداری از سلامت روانی کمتری نسبت به شوهران خود و هم چنین نسبت به زنان و مردان خانوادههای تک همسر برخوردارند. (مجاهد و بیرشک،۱۳۸۷).
- پژوهشی که توسط صفری و یزدان پناه(۱۳۸۶) با عنوان” چندهمسری و برخی عوامل مرتبط با آن در خانوادههای استان کهکیلویه و بویراحمد” صورت گرفته شده است. این پژوهش مطالعه توصیفی تحلیلی است که در سالهای ۸۲ و ۸۳ به اجرا درآمده و هدف از آن تعیین میزان چندهمسری و برخی عوامل مرتبط با آن در جهت شناخت بیشتر این پدیده است. شهرستان محل سکونت خانوار میانگین سن ازدواج زن اول، نسبت جنس فرزندان و میزان استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری از جمله عوامل مرتبط با پدیده چندهمسری در این پژوهش بوده است. (صفری، یزدان پناه،۱۳۸۶).
-
- پژوهشی توسط ناستی زایی (۱۳۸۵) با عنوان “عوامل موثر در تعدد زوجات از دیدگاه دانشجویان بلوچ” صورت گرفته شده است. که هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه دانشجویان راجع به نقش ثروتمند بودن مردان، مرگومیر مردان، عادی بودن چندهمسری، مشکلات جسمانی و رفتاری زنان، الگو قرار دادن پیامبر (ص) و کاهش فساد اخلاقی در مسئله تعدد زوجات و ارائه راهکارهای مناسب در این زمینه هست. این پژوهش از نوع زمینهای بوده و جامعه آماری آن دانشجویان بلوچ مشغول به تحصیل در نیمسال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ دانشگاه سیستان و بلوچستان بودهاند. به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی تعداد ۲۵۴ نفر به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادهاند و برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مجذور خی ۲ تک متغیره) استفاده شده است. یافتهها نشان داد با وجود این که دانشجویان معتقد بودند که عوامل ثروتمند بودن مردان، عادی بودن چندهمسری، مشکلات جسمانی و رفتاری زنان، الگو قرار دادن پیامبر و کاهش فساد اخلاقی در تعدد زوجات موثر است؛ اما آزمودنیها مخالف با تعدد زوجات هستند. در توجیه این یافته با توجه به اینکه آزمودنیها دانشجو بودهاند میتوان گفت احتمالاً میزان تحصیلات مردان و زنان با افزایش مسئله تعدد زوجات رابطه معکوسی دارد. (ناستی زایی،۱۳۸۵).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- پژوهشی توسط رمضان نرگسی (۱۳۸۴) با عنوان «بازتاب چند همسری در جامعه» صورت گرفته شده است. نگارنده در این نوشتار ضمن تعریف چند زنی، وجود این پدیده در بین اقوام و ادیان و نظریات و علل آن را بررسی کرده است. به اعتقاد نگارنده تجدید فراش مرد موجب میشود که زن به آسیبهایی نظیر احساس شکست در زندگی، احساس تنهایی، بیاعتمادی و مشکلات اقتصادی و خانوادگی گرفتار شود، البته آمارها نشان میدهد که گرایش به چندهمسری در حال کاهش است و مطابق نظرسنجیها مخالفت با چندهمسری بیش از موافقت با آن میباشد. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت کاهش این پدیده و اثرات آن ارائه گردیده است. (رمضان نرگسی ۱۳۸۴).
- پژوهشی توسط آقایان عارف نظری و مظاهری (۱۳۸۴) به عنوان” سبکهای دلبستگی و شیوه همسرگزینی ( چندهمسری- تک همسری)”صورت گرفته شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی و شیوه همسرگزینی ( چندهمسری- تک همسری)نمونهای شامل ۲۴۵مرد متأهل انتخاب گردید. از میان ۴۵ آزمودنی چندهمسری و ۲۰۰ آزمودنی تک همسر در نظر گرفته شد. پیش از این، رابطه بین سبکهای دلبستگی و الگوهای رفتاری بزرگسالان، علیالخصوص نقش تأثیرگذار آن بر روابط عاشقانه و سازگاری زناشویی در پژوهشهای زیادی گزارش شده بود. در این پژوهش ملاک چندهمسری بر اساس تاریخچه زندگی زناشویی و سبکهای دلبستگی نیز بر اساس آزمون سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور(۱۹۸۷) مشخص شد سپس از طریق آزمون خی دو بر تفاوت معنادار میان سبکهای دلبستگی در مردان چندهمسر و تک همسر تاکید شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد هیچ تفاوت معناداری میان این دو گروه ملاحظه نشده است. بنابراین نتیجه به دست آمده نشان میدهد الگوی دلبستگی ناایمن و چارچوبهای رشدی نابهنجار عاملی برای چندهمسری محسوب نمیشود؛ زیرا تمایل زنان به انتخاب مردانی که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارند، زیاد است. بنابراین صرفنظر از وضعیت تأهل یا تجرد مرد، میزان دلبستگی زوجه به مردان چند زن متنفذ به لحاظ اجتماعی و اقتصادی در سطح بالایی قرار دارد. (عارف نظری و مظاهری،۱۳۸۴).
- پژوهشی توسط رفیعی(۱۳۷۶)با عنوان “بررسی جامعهشناختی – حقوقی تک همسری در ایران “صورت گرفته شد.که در آن تک همسری به عنوان طبیعیترین شکل نهاد اجتماعی –حقوقی ازدواج که تاریخی هم پای تاریخ آغازین حیات بشری دارد از دو منظر قابل تأمل است :الف)منظر جامعهشناختی به این دلیل که چندهمسری یک پدیده اجتماعی ناشی از زمینهها، آیینها و سنتهای شکلگرفته در طول زمان است امری است تاریخی و نه دینی ب)منظر حقوقی به این دلیل که در حقوق اسلام و به پیروی از آن در حقوق ایران اصل، تک همسری است اما برخی واقعیتهای اجتماعی، اسلام را به چندهمسری به عنوان یک ضرورت و استثنا پیوند میدهد. مطالعه و بررسی انگیزههای تک همسر گریزی و پیامدهای آن در قلمرو جامعهشناختی از یک سو و بررسی اصل تک همسری در حقوق موضوعه ایران در قلمرو حقوقی از سوی دیگر به روشنی متقن بودن اصل تک همسری و استثنا بودن چند همسرگزینی را ثابت میکند. (رفیعی،۱۳۷۶).
- حجازی در کتاب ازدواج در اسلام “یکی از علل زوال چند زنی را قوانین مشروطیت و قانونگذاران آن میداند. وی معتقد است :قانونگذاران مشروطیت از قانونهای شرع آنچه حقوق آنها را تأمین میکرده گرفتهاند ولی آنچه تکالیف آنها یعنی حق زن بوده را رها میکردند. حجازی عامل دیگر زوال تعدد زوجات را حیله مردان برای فرار از مسئولیتهای ازدواج میداند وی معتقد است چون ازدواج و مقررات ناشی از آن برای مرد مشکل و دارای زحمت است لذا مرد به تمام حیلههای ممکن متوسل میشود و میکوشد تا خود را از مشکل نجات دهد. هوسرانی و شهوتپرستی بسیاری از مردان موجب شده است درصدد یافتن مجراهایی باشند که از راه سهلالوصولتری به میل جنس خود پاسخ دهند؛ لذا بسیاری از مخالفتهایی که از سوی زنان با تعدد زوجات میشود حرفهایی است که مردان به طور غیرمستقیم در ظاهر به خاطر دلسوزی و لیکن برای منفعت خویش در گوش زنان فروکردهاند. در انتها علت اساسی زوال تعدد زوجات روند هنجاری است که به خصوص در زمان ناصرالدینشاه شروع و در عصر رضاخان اوج گرفت. علاوه بر آن جاری شدن هنجار مدرنیسم و گسترش آن در جامعه عامل دیگری است و گر نه تعدد زوجه عامل مناسبی است برای ممانعت از فحشا، فساد و ممانعت از انزوای زنان و… “(حجازی،۱۳۷۵).
۲-۱-۲ پژوهشهای انجامشده در خارج از کشور
- پژوهشی توسط استفانی(۲۰۰۷)تحت عنوان “بررسی میزان رضایت زناشویی در خانوادههای چند همسر در شهر ابوظبی امارات متحده عربی” انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد رضایت زناشویی در خانوادههای چند زن کمتر از خانوادههای تک همسر است. اگرچه میزان رضایتمندی با افزایش تعداد فرزندان پسر خانواده افزایش پیدا میکند، اما میزان کشمکش بین هووها در این شرایط افزایش مییابد. زیرا داشتن فرزند پسر به عنوان یکی از منابع ارزشمند امکان کشمکش در روابط خانوادگی را فراهم میکند (استفانی۱،۲۰۰۷).
- دورانت در کتاب تاریخ تمدن آورده است «در آیین زردشت تعدد زوجات و انتخاب و اختیاری همخوابگان و کنیزکان آزاد بوده و این به خاطر تشویق برای افزایش جمعیت بوده است. علاوه بر آیین زردشت، در هندو گرایی، بودا گرایی، یهودیت، مسیحیت و اسلام نیز چند زنی مجاز داشته شده است. او مینویسد به تدریج که ثروت نزد یک فرد به مقدار زیاد جمع میشد و از آن نگرانی پیدا میکرد که چون ثروتش به قسمتهای زیادی منقسم شود و سهم هر یک از فرزندان کم خواهد شد، این فرد به فکر میافتاد که میان زن اصلی و سوگلی و همخوابه های خود فرق بگذارد تا میراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود. این جمله میرساند که تبعیض میان زنان و فرزندان آنها در دنیای قدیم امر رایج بوده است (دورانت۲۲۸،۱۳۷۹) ولی عجیب این است که ویل دورانت سپس به سخنان خود این چنین ادامه میدهد:تا نسل معاصر تقریباً زناشویی در قاره آسیا بدین ترتیب بوده است، که زن اصلی مقام زن منحصر به فرد را پیدا میکرد و زنان دیگر یا محبوبههای سری مرد میشدند یا اصلاً از میان میرفتند. دورانت میگوید:اگر مرد توانگر بود میتوانست چند زن را برای خود انتخاب کند و اگر زن نازا بود به شوهر خویش اجازه میداد تا برای خود همخوابه برگزیند. از همه این آداب و سنن مقصود آن بوده نسل زیاد شود. دورانت همچنین در صحبت از پارسیان به موضوع دیگری اشاره میکند و ان این که در یک اجتماع، که اساس آن بر سپاهیگری و نیروی نظامی قرار دارد کشور به نیروی نظامی قوی نیازمند است که لازمه آن تعداد فراوان سرباز است و از اوستا نقل میکند:مردی که زن دارد بر آن که چنین نیست فضیلت دارد و مردی که پسران فراوان دارد بر آن که چنین نیست فضیلت دارد. دورانت در جایی دیگر درباره پارسها میگوید: فرزند داشتن نیز مانند ازدواج از موجبات بزرگی و آبرومندی بود. (همان:۲۳۲)».
- براساس پژوهش مرداک “چند زنی در بیش از ۷۵ درصد از جوامع فعلی یافت شده است. علیالخصوص در کشورهای عربستان سعودی و مصر و در میان فرقه مورمون ها (شاخهای از مسیحیت پروتستان) در ایالت متحده آمریکا بسیار رایج است(مورداک۲۱۴،۱۹۹۲). رهبر فرقه مورمون ۲۰ زن دارد و در میان فرقههای دیگر مسیحیت همانند فرقه «الانا تفتستس» در آلمان چند زنی رواج کامل دارد. همچنین مبلغان مسیحی که به تایلند و اندونزی و آفریقای مرکزی رفتهاند در آنجا با رواج شدید چند زنی مواجه شدند. برای رواج دین مسیح در آنجا اقدام به تبلیغ چند زنی بیحد و مرز در دین مسیحیت نمودند.نتایج مطالعات مردمشناسان در میان اقوام ابتدایی نشان میدهد که چند زنی در اغلب جوامع ابتدایی شیوع دارد و میتوان ادعا کرد که اجتماعات اولیه بشری به طرف چند زنی متمایل بودهاند. یک بررسی قوم نگارانه از ۸۴۹ جامعه ابتدایی در سرتاسر جهان نشان داده است که از این تعداد ۷۰۸ جامعه چند زنی (بیش از یک زن) و ۴ جامعه چند شوهری (بیش از یک شوهر) و ۱۳۷ جامعه تک همسر بودهاند. از طرف دیگر شواهد روانشناختی نیز نشان میدهد که مردان معمولاً به دنبال تنوع جنسی بوده و جذب شاخصهای فیزیکی زن نظیر جوانی، تندرستی، شادابی میشوند و درحالیکه مادهها به سمت ثروت یا امکان کسب ثروت در مردان از جمله قدرت کشیده میشوند” (سگالن،۹۷:۱۳۸۷).
۲-۱-۳ نقد و بررسی مطالعات پیشین رضا رمضان نرگسی پژوهش خود را در سطح گستردهای در ۲۸ استان کشور انجام داده که نتیجه این پژوهش بسیار قابل توجه است و دقیقاً متضاد با نوشتههای حجازی در کتابش است. رمضان نرگسی در تحقیق خود به این نتیجه میرسد که تجدید فراش مرد میتواند موجب شود که به زن آسیبهایی نظیر احساس شکست در زندگی، احساس تنهایی، بیاعتمادی گرفتار شود. اما پژوهش رمضان نرگسی به بحث درباره علل گرایش به چندهمسری نپرداخته است. به داغی نیز در پژوهش خود به مطالعه قانونهای مربوط به جواز یا ممنوع کردن چندهمسری کشورهای اسلامی پرداخته است. از نتایج قابلتوجه پژوهش ایشان این است که با این که آیین و احکام اسلامی یکی است ولی در کشورهای اسلامی گوناگون قانونهای کاملاً متفاوتی درباره این پدیده وضع و اجرا میشود. بررسی علتهای این پدیده در حوزه این پژوهش قرار نمیگیرد. شیخی و محمدی نیز به بررسی شدت کشمکش در خانوادههای چند همسر و تک همسری میپردازند. در این پژوهش به مطالعه کشمکش و سطوح آن پرداخته میشود ولی علل گرایش به چندهمسری مطالعه نمیشود. در پژوهشی که توسط بیرشک و مجاهد صورت گرفته میتوان اینگونه نتیجه گرفت که سلامت روان زنان خانوادههای چند همسر پایینتر از خانوادههای تک همسر است. این پژوهش به طور کل میتواند نقضکننده ادعای حجازی در ازدواج در اسلام باشد که چندهمسری مردان را به نفع زنان میداند. رفیعی در پژوهش خود متقن بودن اصل تک همسری و استثنا بودن چند همسرگزینی را با دلایل جامعهشناختی و حقوقی ثابت میکند. این پژوهش به بررسی علتهای گرایش به چندهمسری نمیپردازد. خمامی زاده نیز در پژوهش خود به شناسایی تعدد زوجات در کشورهای اسلامی پرداخته است که این تحقیق از جهاتی مشابه تحقیق به داغی است. در این پژوهش نیز این ۱ دیده قابل ملاحظه است که در کشورهای با یک آیین (اسلام) به دلیل وجود فرهنگها و سنتها و عرفهای متفاوت دارای قانونهای متفاوتی درباره یک پدیده واحد هستند. پژوهش صفری و یزدان پناه به بررسی عوامل مرتبط با چندهمسری در استان کهکیلویه میپردازد. امّا این عوامل را دستهبندی نمیکند و به طور کلی شیوه سکونت، بعد خانوار، نسبت جنسی فرزندان و…را از عوامل موثر بر چندهمسری میداند. دورانت در کتاب خود تشویق برای افزایش جمعیت را علت چندهمسری در آیین زردشت میداند. دومین دلیل او برای چندهمسری در کشورهای آسیایی جمع کردن نیرو برای سپاه گیری و نیروی نظامی بود. مورداک نیز تحقیقاتش بیشتر نوعی تحقیقات مردم نگارانه است و به توصیف چندهمسری در جوامع میپردازد. در سایر تحقیقات نیز که توسط سایر افراد صورت گرفته است به بررسی عواملی که میتواند در چندهمسری موثر باشد پرداخته شده است. همچنین در اکثر پژوهشهای انجامشده در زمینه سرمایههای فرهنگی اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران به فقط از دیدگاه زنان به بررسی مسائل انجامشده پرداختهاند و دیدگاه مردان را مورد بررسی قرار ندادهاند که این مسئله میتواند در جامعیت نداشتن پژوهشها موثر واقع گردد. همچنین برخی از نگارندهها نیز به بررسی این مسئله پرداختهاند که خود پدیده چندهمسری چه تأثیری میتواند بر اعضای خانوادههای چند همسر داشته باشد، اما همان طور که میدانیم هیچ یک از تحقیقات صورت گرفته تأثیر مسئله سرمایههای فرهنگی را بر نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات را مدنظر قرار ندادهاند، بنابراین ما با کمک سایر پژوهشها در اینجا میخواهیم این مسئله را بسط دهیم تا ببینیم که آیا سرمایههای فرهنگی میتواند نگرش افراد را نسبت به مسئله تعدد زوجات تحت تأثیر قرار دهد یا خیر؟
۲-۲ مبانی نظری
«تئوری (نظریه) در لغت به معنای «اندیشیدن و تحقیق» آمده که از «تئوریای» یونان گرفته شده است» (توسلی۲۴،۱۳۷۹). نظریه به عنوان یک مقوله معنا بخش ضروری کاربرد علمی و در نتیجه ضرورت دارد نظریه جامعهشناسی رابطه صریح و روشنی با عمل اجتماعی داشته باشد. «بدین ترتیب نظریه اجتماعی امری ضروری است که نمیتوان از آن غفلت کرد» (همان،۲۷). «درباره کاربرد تئوری در تحقیق تاکنون کم صحبت نشده است؛ چون هیچ تحقیقی در حوزه علم نمیتواند بینیاز از تئوری باشد. این الزام برای تحقیقات علمی با توجه به این امر که منطق غالب در علم، منطق قیاس است از ویژگیهای واقعی علم است. بنابراین، تحقیقی که در آن، سهم تئوری در لحاظ نگردد، کمکی به پیشرفت علم نمیکند» (پوپر۷۷،۱۳۷۹). «در واقع چارچوب نظری دو کارکرد دارد:۱- اجازه نمیدهد پرسش آغازی را از نو فرمولبندی یا به صورت دقیقتر بیان کرد. ۲- به عنوان مثال شالوده برای فرضیههایی به کار میرود که به اعتبار آنها محقق پاسخ منسجمی به این پرسش آغازی خواهد داد» (کیوی و دیگران۸۸،۱۳۷۰).
۲-۲-۱ دیدگاههای جامعهشناختی تعدد زوجات
۲-۲-۱-۱ دیدگاه کارکردگرایی
«کارکردگرایی به عنوان نظریهای جا افتاده در جامعهشناسی قرن بیستم مشهور است و از نظر سوابق تاریخی تقریباً از اندیشههای تمامی بنیانگذاران متفکر اجتماعی مغرب زمین بهره گرفته است. بنیانگذار کارکردگرایی بر این واقعیت استوار است که کلیه سنن و مناسبات و نهادهای اجتماعی دوام و بقایشان به کار یا وظیفهای بستگی دارد که در نظام یعنی کل بر عهدهدارند» (توسلی۱۱،۱۳۸۰). کارکردگرایی بینشی است در انسانشناسی و جامعهشناسی معاصر غرب که پدیده اجتماعی را با توجه به کارکرد و عمل آنها مطالعه میکند و بدین وسیله سودمندی و وظیفه آنها را نشان میدهد. این مکتب جامعه را در یک واحد کل تلقی میکند و وظیفه و نقش هر یک از اجزا با عناصر تشکیل دهنده کل را در بقاء یا ادامه حیات و انطباق آن با کل مورد مطالعه قرار میدهد و کارکردگرایی بر این اصل مبتنی است که جامعه با یک ارگانیسم زنده که عناصر مختلف آن همگی در تأمین حیات مجموعاً سهیماند قابل مقایسه است. «مجموع نقشهای افراد، نهادها و گروهها را تشکیل میدهند. کارکردگرایی به تعادل اجتماعی معتقد است و به لحظه معینی از وضع سازمان و کارکرد جامعه و نهادهای اجتماعی مانند خانواده و خویشاوندی و ازدواج توجه نشان میدهند و عامل زمان و دگرگونیهای اجتماعی را نادیده میگیرند» (تقوی۲۰،۱۳۷۶). «خانواده از دیدگاه کارکردگرایی پدیده و نهاد ویژهای است که وجود آن همچون نهادها و پدیدههای دیگر جامعه ضروری است (ضرورت کارکردی) در این مکتب اهمیت خاص مفهوم خانواده را باید در وظیفه متعادل کننده آن در اجتماع وسیعتر جستجو کرد (تعادل اجتماعی) خانواده فرد را به ساخت اجتماعی بزرگتر ربط میدهد و اجتماع زمانی میتواند به حیات خود ادامه دهد که خواستهها و نیازهای آن مانند نیاز به «جا مانده است» به تولید و توزیع غذا حمایت جوانان و پیران و ضعفا و زنان، پذیرش قانون اجتماعی کردن کودکان و… برآورده شود و انگیزه افرادش تأمین احتیاجات جامعه باشد» (همان،۲۱) اصول موضوعه کارکردگرایی «- وحدت کارکردی: که عبارت از یکپارچگی و هماهنگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی که اختلاف همیشگی را کنار میگذارند زیرا که حل آنها ناممکن است. – عمومیت کارکردی :یعنی نه فقط همه چیز در کل به خوبی کار میکند، بلکه عموم چیزها در داخل این کل کاری به عهده دارند، یعنی همه چیز در داخل نظام جامعه کارکردی است. – ضرورت کارکردی:معنای این نیاز نظام به تمام کارکردهایی است که توسط عناصر متشکله آن انجام میشود و نمیتوان از آن صرف نظر کرد چون هر کارکردی در رابطه با سایر کارکردها به حفظ وضع موجود کمک میکند» (توسلی۲۱،۱۳۸۰).
- تطبیق دیدگاه کارکردگرایی با چند همسری
کارکردهای پنهان و مناسب ازدواج از دیدگاه اسلام: محبوبیت ازدواج نزد خداوند ازدواج پیمانی مقدس است ازدواج فضیلت بخش عبادتها و اعمال ازدواج مایه برکت و موجب خیر ازدواج سیره عمل انبیاء و اولیای دین
- کارکردهای آشکار و نامناسب تعدد زوجات
از نظر روحی: روابط زناشویی منجر به امور مادی (تماسهای بدنی و حمایتهای مالی) نیست. بلکه آنچه عمده و اساس امور معنوی (عشق، عاطفه، احساسات) میباشد و عشق هم تجربه بردار نیست و یکه شناس است و شریک نمیپذیرد ولی با تعدد زوجات از نظر روحی و عاطفی و احساسی زن اول دچار کمبود عاطفی از طرف شوهر میشود. از نظر تربیتی: برای زن دشمنی بالاتر از «هوو» وجود ندارد. چند همسری زنان را به قیام و اقدام علیه یکدیگر و احیاناً علیه شوهر وا میدارد. محیط خانواده را که باید محیط صفا و صمیمیت باشد، به میدان جنگ و کانون انتقام و کینه تبدیل میکند. این دشمنی از مادر به فرزندان نیز سرایت میکند و محیط خانواده را که باید الهام بخش مهربانی به کودکان باشد، درس آموز نفاق میگردد.
با تسریع رشد فولیکول در پی بزرگشدن اووسیت و احاطه شدن آن توسط یک غشا (زونا پلوسیدا[۶۰]) فولیکول وارد مرحله پیش انترال میگردد. سلولهای گرانولوزا تکثیر شده و چند لایه را به وجود میآورند. در همین حین، لایهی تکا بهتدریج از استرومای اطراف شکل میگیرد. این رشد وابسته به گنادوتروپینها بوده و با افزایش تولید استروژن ارتباط دارد. مطالعات مولکولی نشان میدهند که تمام سلولهای گرانولوزای فولیکولهای بالغ از سه سلول پیشساز مشتق میشوند (Hillier, 1991). سلولهای گرانولوزای فولیکولهای پیش انترال این قابلیت را دارند که هر سه گروه استروئیدها را سنتز کنند؛ با این حال تولید استروژنها توسط این سلولها به نحو قابل توجهی بیش از تولید آندروژنها یا پروژستین[۶۱]هاست. یک سیستم آنزیمی آروماتاز[۶۲]، آندروژنها را به استروژنها تبدیل میکند؛ این سیستم، یک عامل محدودکنندهی تولید استروژن توسط تخمدانهاست. آروماتیزاسیون[۶۳] توسط FSH القا یا فعال میگردد. اتصال FSH به گیرندهی خود و فعال ساختن آدنیلات سیکلاز[۶۴] به بیان mRNAهای مختلف منجر میگردد. این mRNAها پروتئینهای مسئول تکثیر، تمایز و فعالیتهای سلولی را رمزگردانی میکنند. به این ترتیب FSH، هم آغازگر استروئیدوژنز در سلولهای گرانولوزا بوده و هم رشد سلولهای گرانولوزا را تحریک میکند (Sasano et al., 1989). تا مرحلهی پیش انترال، گیرندههای اختصاصی FSH بر روی سلولهای گرانولوزا قابل تشخیص نیستند. فولیکولهای پیش انترال برای آروماتیزه کردن آندروژنها و تولید محیط استروژنی خود نیازمند حضور FSH هستند. به این ترتیب تولید استروژن توسط تعداد گیرندههای FSH محدود میگردد. تجویز FSH غلظت گیرندههای آن را بر روی سلولهای گرانولوزا افزایش و کاهش خواهد داد (تنظیم افزایشی (Up-rgulation) و تنظیم کاهشی (Down-regulation)). این اثر، تحت تنظیم فاکتورهای رشد است. گیرندههای FSH به سرعت به غلظتی حدود ۱۵۰۰ گیرنده به ازای هر سلول گرانولوزا میرسند (Schipper et al., 1998).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
FSH از طریق سیستم G پروتئینی آدنیلات سیکلاز عمل میکند. این سیستم در معرض تنظیم کاهشی و کنترل توسط فاکتورهای زیادی است، از جمله سیستم میانجی کلسیم ـ کالمودولین[۶۵]، هر چند استروئیدوژنز در فولیکولهای تخمدان عمدتاً تحت تنظیم گنادوتروپینهاست، اما چندین مسیر پیامرسانی وجود دارد که به جز گنادوتروپینها به فاکتورهای دیگر نیز واکنش نشان میدهند. به جز سیستم آنزیمی آدنیلات سیکلاز، این مسیرها عبارتند از: کانالهای یونی، گیرندههای تیروزین کینازی[۶۶] و سیستم فسفولیپازی[۶۷] پیامبرهای ثانویه. این مسیرها توسط فاکتورهای زیادی تنظیم میگردند. از جمله: فاکتورهای رشد، اکسید نیتریک[۶۸]، پروستاگلاندینها[۶۹] و پپتیدهایی مانند GnRH، آنژیوتانسین II[70]، α-TNF[71] و VIP (پپتید وازواکتیو[۷۲] رودهای). اتصال LH به گیرنده خود در تخمدان نیز با فعال شدن مسیر آدنیلات سیکلاز – AMP حلقوی از طریق مکانیسم G پروتئین همراه است (Ling et al., 1986؛ Xiao et al., 1992). FSH در کنار استروژن به طور سینرژیستیک[۷۳]، یک اثر میتوژنیک[۷۴] را (حداقل در غیر نخستیها) بر روی سلولهای گرانولوزا اعمال کرده و باعث تکثیر این سلولها میشوند. FSH و استروژن در کنار هم موجب افزایش سریع تعداد گیرندههای FSH میشوند؛ این امر تا حدی ناشی از افزایش تعداد سلولهای گرانولوزا میباشد. حضور اولیهی استروژن در داخل فولیکول، این امکان را فراهم میکند تا فولیکول به غلظتهای به نسبت پایین FSH پاسخ دهد. این پدیده، یکی از عملکردهای اتوکرین استروژن در داخل فولیکول است. با ادامهی رشد فولیکول، سلولهای گرانولوزا به جمعیتهای سلولی مختلفی تمایز مییابند. به نظر میسد چگونگی تمایز توسط موقعیت سلولها نسبت به اووسیت تعیین میشود (Urban et al., 1991). نوعی سیستم ارتباطی در داخل فولیکول وجود دارد. لازم نیست که تمام سلولها دارای گیرندههای گنادوتروپین باشند، سلولهایی که دارای گیرنده گنادوتروپین هستند میتوانند پیام را از طریق پیوندگاههای شکافدار منتقل کنند. این امر باعث فعال شدن پروتئین کیناز در سلولهایی میشود که فاقد گیرنده هستند. به این ترتیب علیرغم آن که تنها بخشی از سلولها به هورمون متصل میشوند، اثر هورمون میتواند در سراسر فولیکول اعمال شود. این سیستم ارتباطی باعث عملکرد هماهنگ و همنوا در سراسر فولیکول میشود؛ فعالیت این سیستم در جسم زرد نیز ادامه مییابد (Zambrano et al., 1995). نقش آندروژنها در رشد و نمو اولیه فولیکولها پیچیده است. گیرندههای اختصاصی آندروژنها نه تنها به عنوان سوبسترای آروماتیزاسیون وابسته به FSH عمل میکنند، بلکه در غلظتهای پایین میتوانند باعث تقویت بیش از پیش فعالیت آروماتاز شوند. زمانی که سلولهای گرانولوزا پیش انترال در یک محیط غنی از آندروژن قرار گیرند، بیشتر در راستای تبدیل آندروژنها به آندروژنهای قویتری که در موقعیت ۵-α احیا شوند و در واقع، فعالیت آروماتاز را مهار میکنند. این آندروژنها، اثر FSH را نیز در القای تشکیل گیرندههای LH مهار میکنند؛ این امر یکی دیگر از گامهای اساسی در رشد و نمو فولیکول است (Sasano, 1994). سرنوشت فولیکول پیش انترال در موازنهای ظریف است. آندوروژنها در غلظتهای پایین، آروماتیزاسیون خود را تقویت کرده و در تولید استروژن شرکت میکنند. در غلظتهای بالاتر، ظرفیت محدود آروماتیزاسیون اشباع شده و فولیکول، آندروژنیک و نهایتاً دچار آترزی میشود. رشد و نمو فولیکول تنها در صورتی پیشرفت میکند که هنگام ظهور آن، سطح FSH بالا و سطح LH پایین باشد. فولیکولهایی که در انتهای فاز لوتئال یا اوایل چرخه بعد ظاهر میشوند از بخت خوبی برخوردار هستند، زیرا در این محیط، آروماتیزاسیون در سلولهای گرانولوزا میتواند فرایند غالب باشد. موفقیت فولیکول در گرو قابلیت آن در تبدیل یک محیط آندروژن ـ غالب به یک محیط استروژن ـ غالب است (Bicsak et al., 1986).
تحت اثر سینرژیستیک استروژن و FSH، تولید مایع فولیکولی افزایش مییابد. این مایع در فضای بین سلولهای گرانولوزا تجمع پیدا میکند. در نهایت این فضاها به هم پیوسته و یک حفره را تشکیل میدهند. این امر به موازات انتقال تدریجی فولیکول به مرحله انترال صورت میگیرد. تجمع مایع فولیکولی، ابزاری را فراهم میکند که اووسیت و سلولهای گرانولوزای پیرامون آن میتواند از طریق آن در یک محیط اندوکرین اختصاصی پرورش یابند. در این هنگام، سلولهای گرانولوزای احاطهکنندهی اووسیت، کومولوس اووفروس[۷۵] خوانده میشوند. تصور میشود تمایز این سلولها، پاسخی در برابر سیگنالهای نشأت گرفته از اووسیت باشد. مایع فولیکولی، غنی از هورمونها، فاکتورهای رشد و سیتوکینها[۷۶] بوده و محیطی را فراهم میآورد که برای رشد و بلوغ منظم اووسیت و سلولهای اطراف آن ضروری است (Richards et al., 1987). در حضور FSH، استروژن تبدیل به مادهی غالب در مایع فولیکولی میشود. برعکس، در غیاب FSH، غلبه با آندروژنهاست. بهطور طبیعی، LH تا اواسط چرخه در مایع فولیکولی وجود ندارد. چنانچه سطح LH پیش از موعد در پلاسما و مایع انترال افزایش یابد، فعالیت میتوزی سلولهای گرانولوزا کاهش یافته، تغییرات دژنراتیو[۷۷] به وقوع پیوسته و سطح آندروژنها در داخل فولیکول افزایش مییابد. به این ترتیب، غلبه FSH و استروژن برای برقرار ماندن جمعیت سلولهای گرانولوزا و ادامهی رشد فولیکول ضروری است. آن دسته از فولیکولهای انترال که دارای بالاترین میزان تکثیر سلولهای گرانولوزا هستند، دارای بالاترین غلظتهای استروژن و پایینترین نسبتهای آندروژن به استروژن هستند. احتمال این که این دسته از فولیکولها میزبان یک اووسیت سالم باشند، بیشتر است. محیط آندروژنی، تکثیر سلولهای گرانولوزا (در اثر القای استروژن) را آنتاگونیزه[۷۸] میکند و چنانچه این محیط، پایدار بماند تغییرات دژنراتیو در اووسیت شروع خواهد شد (Xia et al., 1992). غلظت استروئیدهای موجود در مایع فولیکولی هزاران برابر پلاسما میباشد؛ این مسئله نشاندهندهی ظرفیت عملکردی سلولهای گرانولوزا و تکای پیرامون اووسیت است. سنتز هورمونهای استروئیدی در داخل فولیکول، به لحاظ عملکردی در دو بخش جداگانه صورت میگیرد که اصطلاحاً سیستم دو سلولی نامیده میشود (Wildt et al., 1981).
-
-
-
-
- اندازهگیری هورمون پرولاکتین در سرم
قبل از شروع آزمایش اطمینان حاصل میکنیم که کلیهی استانداردها، معرفها و نمونهها، به دمای اتاق (۲۸ -۲۲ درجه سانتیگراد) رسیدهاند. کلیهی استانداردها را با سرو ته کردن بهآرامی مخلوط میکنیم .
-
- تعداد چاهکهای مورد نیاز برای انجام آزمایش را برداشته و بقیه چاهکها را با چسب پلیت میپوشانیم و همراه رطوبتگیر در کیسهی آلومینیومی قرار داده، در آن را بسته و در دمای ۸-۲ درجهی سانتیگراد نگهداری میکنیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- ۲۵ میکرولیتر از استاندارد و نمونه را در چاهکهای مورد نظر می ریزیم. بهتر است که از هر نمونه یا استاندارد به صورت دوتایی در چاهکها ریخته شود.
توجه: حتماً چاهک اول به عنوان بلانک در نظر گرفته شود. در این چاهک نمونه و یا استاندارد نمیریزیم. بقیهی مراحل با سایر چاهکها یکسان میباشد.
- ۱۰۰ میکرولیتر از محلول آنزیم کونژوگه را به هر چاهک اضافه میکنیم و برای مدت ۳۰ ثانیه پلیت را روی سطح میز بهآرامی تکان میدهیم.
- چاهکها را با برچسب مخصوص میپوشانیم و مدت ۶۰ دقیقه (±۱۰ دقیقه) در دمای اتاق انکوبه مینماییم.
- محتویات چاهکها را با وارونه کردن پلیت یا آسپیره کردن خارج میکنیم. سپس چاهکها را ۵ مرتبه و هر مرتبه با ۳۰۰ میکرولیتر محلول شستشو میدهیم. اگر شستشو به صورت دستی انجام شود، در انتهای شستشو بهآرامی پلیت را بر روی دستمال رطوبتگیر میزنیم.
- مقدار ۱۰۰ میکرولیتر از محلول آماده بهکار رنگزا درون تمام چاهکها میریزیم. (اطمینان حاصل میکنیم که سر سمپلر آلوده نباشد).
- مدت ۱۵ دقیقه در دمای اتاق و تاریکی پلیت را انکوبه میکنیم.
- ۵۰ میکرولیتر از محلول متوقفکنندهی واکنش به کلیهی چاهکها اضافه میکنیم و به مدت ۲۰ ثانیه بهآرامی پلیت را تکان میدهیم تا تمام رنگ آبی تبدیل به زرد شود.
- مقدار جذب نور را برای هر چاهک در طول موج ۴۵۰ نانومتر (از طول موج رفرانس ۶۳۰-۶۲۰ نانومتر استفاده میکنیم) با بهره گرفتن از روش Point to Point حداکثر تا ۱۵ دقیقه بعد از متوقف کردن واکنش میخوانیم.
جدول ۳-۵- مقادیر مورد انتظار برای سیستم تست پرولاکتین به روش ELISA
Normal Range
۱٫۹-۲۷ mlu/ml
Postmenopasual Female
۱٫۸-۱۹٫۵ mlu/ml
Postmenopasual Female
۱٫۹-۱۸٫۳ mlu/ml
Adults Male
واکسن سویه ی Rev.۱ نیز پس از کشف اولیه ی آن به وسیله ی البرگ در ۱۹۵۵ به طور وسیع در گوسفند و بز مورد استفاده قرار گرفته است. این واکسن نیز از دهه ی ۱۳۴۰ به بعد در بره و بزغاله، و طی سال های اخیر در گوسفند و بز بالغ درایران مصرف گردیده است. سویه ی ۱۹ بروسلا آبورتوس درحال طبیعی به شکل صاف (Smooth) بوده و از نظر ساختار آنتی ژنی در لیپوپلی ساکارید آن هوموپلیمر پروزامین به صورت جزء زنجیره O وجود دارد. پروزامین زنجیره O آنتی ژن غالب بوده و بخش اصلی پاسخ آنتی بادی در مقابل این آنتی ژن اتفاق می افتد. از این رو، آنتی بادی های آگلوتینین کننده در آزمایش های سرولوژی استاندارد بروسلوز تقریباً به طور انحصاری برای پروزامین زنجیره O لیپوپلی ساکارید سویه های اسموس اختصاصی می باشند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تردیدی نیست که این پاسخ ایمنی در مقابل زنجیره O مشکلاتی را در تشخیص سرولوژی بروسلوز موجب خواهد شد. بخشی از گاوهای واکسینه با واکسن زنده S.۱۹ تیترهای آنتی بادی راحفظ نموده و تمایز آشکار عفونت طبیعی را از تیتر واکسن در بررسی سرولوژی مانع می گردند. در ساختار آنتی ژنی لیپو پلی ساکارید سویه های خشن (Rough) بروسلا زنجیره O و بالطبع پروزآمین وجود نداشته یا مقادیر بسیار جزئی وجود دارد. از این رو، استفاده از واریانت راف بروسلا آبورتوس با فقدان کامل زنجیره ی پروزامین و قابلیت تولید ایمنی مناسب، ضمن عدم تولید آنتی بادی مداخله کننده در تشخیص سرولوژی طی سال ها مورد توجه پژوهندگان بوده است. سویه ی ۲۰/۴۵ بروسلا آبورتوس به عنوان سویه ی راف به بهترین وجهی مورد ارزیابی قرارگرفته و از واکسن زنده و کشته تولید شده ی این سویه استفاده شده است.اما این سویه در شکل زنده قابلیت برگشت پذیری به حالت اسموس داشته و واکسن سویه ی کشته به مکمل روغنی و ایمن سازی یادآور داشته و روی هم رفته نتایج بررسی ها در گاو کاملاً رضایت بخش نبوده است. علاوه بر آن، بررسی های آزمایشگاهی نشان داد که سویه ی ۲۰/۴۵ به طور کامل عاری از زنجیره ی پروزامین در لیپوپلی ساکارید نبوده است. در سال ۱۹۸۲ سویه ی جهش یافته (موتانت) راف تحت نام RB۵۱ از سویه ی زهرآگین (حاد) ۲۳۰۸ اسموس بروسلا آبورتوس به وسیله ی دکتر گرهاردشوریگ از دانشگاه پلی تکنیک ویرجینیا تولید گردیده و پس از آن توسط پژوهندگان بسیاری مورد بررسی قرار گرفت. از کشت سویه ی ۲۳۰۸ بروسلا آبورتوس پس از ۳ پاساژ در محیط جامد حاوی غلظت های مختلف ریفامپین، پرگنه هایی با خصوصیات مورفولوژی راف ظاهر شده که رنگ کریستال ویوله را جذب نموده و با آکریفلاوین آگلوتینه شد. یکی از این پرگنه ها RB (بروسلا راف) نامگذاری شده و پاساژ های بیشتری روی محیط های حاوی غلظت های مختلف ریفامپین و پنی سیلین داده شد. نتیجتاً دریک مرحله ی سویه یی با شماره RB۱۹ باعدم قابلیت جذب آنتی بادی مونوکلونال اختصاصی پروزامین زنجیره O لیپوپلی ساکارید بروسلا آبورتوس به ظهور رسید. به منظور تعیین ثبات سویه ی جهش یافته، این سویه چندین بار روی محیط بدون آنتی بیوتیک پاساژ داده شده و در پاساژ نهایی مرتبه ی ۵۱ سویه ی RB ۵۱ به دست آمد. این سویه به ریفامپین و پنی سیلین مقاوم بوده و از نظر ساختار آنتی ژنی فاقد پروزامین در لیپوپلی ساکارید خود می باشد. از طرفی دیگر، پروتئین های دیواره ی سلولی سویه ی RB۵۱ مشابه سویه ی والد ۲۳۰۸ است. این سویه طی ۹۳ مرتبه پاساژ در محیط آزمایشگاه خارج از بدن موجود زنده (in vitro) و ۱۵ پاساژ روی موش(in vivo) پایدار باقی مانده و هیچگونه تغییر ماهیتی از نظر برگشت پذیری نشان نداده است. بی ضرری و قابلیت ایمنی زایی این سویه در حیوانات مختلف آزمایشگاهی سنجیده شده و سرانجام به عنوان سویه ی واکسن زنده جهت گاو مورد استفاده قرار گرفت. نظر به فقدان پروزامین درساختار آنتی ژنی سویه ی RB۵۱، هیچگونه آنتی بادی ناشی از واکسیناسیون در روش های متداول سرولوژی قابل شناسایی نبوده و بالطبع مشکلی در تشخیص سرمی به وجود نخواهد آورد. درآوریل سال ۱۹۹۶ مجوز تولید واکسن ازسویه یRB۵۱ جهت گاو به وسیله ی وزارت کشاورزی ایالات متحده ی آمریکا صادر شده و شرکت سرم سازی کلرادو مسئولیت تولید آن را به عهده گرفته است. از آن سال به بعد تدریجاً این واکسن جانشین واکسن S.۱۹ در بسیاری از کشورهای آمریکا شده است. این واکسن در ایران مورد ارزیابی وسیع قرار گرفته و در حال حاضر به دو شکل دوز کامل بامیزان جرم ۱۰۹x۳۴ ۱۰ در گوساله ها و دوز یک دهم آن در گاوهای بالغ مورد استفاده می باشد. در انسان نیز از واکسن های کشته و زنده ی بروسلوز، و همچنین فراکسیونهای آنتی ژنی بروسلا ها استفاده شده است. Eyre در ۱۹۰۶ برای اولین بار از واکسن کشته ی بروسلا برای واکسیناسیون ۵۱ سرباز در جزیره ی مالت استفاده نمود. در ۱۹۲۳ Nicolle و Conseil از واکسن کشته در اثر حرارت و در ۱۹۵۸ Live از واکسن کشته با اتر استفاده نمودند. Braude و همکاران در سال ۱۹۴۹ واکسن کشته در اثر حرارت را به طریق خوراکی به کار گرفتند. تمامی این واکسن ها اثر محافظتی چند ماهه داشته اند. در اتحاد جماهیر شوروی سابق واکسن زنده ی بروسلا از اوایل دهه ی ۱۹۵۰ مورد استفاده قرار گرفت. واکسن از بروسلا آبورتوس VA ۱۹ (واریته یی از بروسلا آبورتوس سویه ی ۱۹) تهیه شده و به میزان جرم یک میلیارد به طریق بین جلدی یا ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون جرم به روش زیر جلدی تجویز می گردید. ایمنی حاصله یک ساله بوده و نیاز به تزریق مجدد داشت. بین سال های ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۸ سه میلیون نفر واکسینه شده و میزان بروسلوز انسانی نزدیک به ۶۰% کاهش یافت. در برخی مناطق آلوده میزان بیماری از ۱۰۰ مورد در صد هزار نفر درسال ۱۹۵۲ به میزان صفر در ۱۹۶۵رسید. با وجود این، تلقیح مکرر واکسن زنده واکنش های آلرژیک را موجب شده و واکسیناسیون مجدد به افرادی با واکنش های سرولوژی و آلرژیک منفی محدود گردید. سویه ی ۸۴ C بروسلا آبورتوس نیز به طور محدود در شوروی سابق استفاده شد. در چین از سویه ی ۱۰۴ M بروسلا آبورتوس به روش بین جلدی، خوراکی و اسپری داخل بینی استفاده شده و تا حدی رضایت بخش بوده است. با وجود این، تزریق زیر جلدی واکسن مخاطره آمیز بوده وممکن است بروسلوز بالینی را موجب گردد. ظاهراً این واکسن به روش تلقیح خراش پوستی (بین جلدی) در نواحی روستایی هنوز استفاده می شود. اولیتزکی در سال ۱۹۶۰ از سویه ی ۱۹ D بروسلا آبورتوس (موتانت سویه ی ۱۹ بروسلا آبورتوس) واکسن تهیه نموده و در اسرائیل به طور محدود مورد استفاده قرار داد. همچنین اسپینک از هر دو سویه ی ۱۹ بروسلا آبورتوس و Rev.۱ بروسلاملی تنسیس برای واکسیناسیون انسان درآمریکا به شکل محدود استفاده نمود. تعدادی از فراکسیون های آنتی ژنی نیز جهت واکسیناسیون انسان مورد استفاده قرارگرفته اند. مهمترین این واکسن ها بهPI (Phenol Insoluble Fraction) معروف بوده که ابتدا از بروسلا ملی تنسیس سویه ی M۱۵ و بعد از بروسلا آبورتوس S.۱۹ تهیه می شود. هر دو عصاره از خواص بیولوژیک مشابهی برخوردار بوده و حاوی پروتئین ها، قندها و قندهای آمینی (عمدتاً هگزوآمین ها)، پپتید وگلیکان، لپیپد و مقادیر اندکی اسید نوکلئیک می باشد. در حال حاضر این واکسن به شکل تجاری موجود بوده و برای گروه های شغلی تجویز می گردد. واکسیناسیون هر دو سال یک بار و در صورت واکنش آلرژیک پوستی منفی تزریق می شود. واکسیناسیون با دو تزریق یک میلی گرمی PI به فاصله ی دو هفته انجام می پذیرد. اثر محافظتی واکسن پس از ۳۰ روز به حداکثر می رسد(هفته نامه پزشکی امروز). ۲-۹-۱٫ واکسن های کونژوگه و طراحی آن ها: افزایش ایمونوژنیسیته ی پلی ساکارید ها اولین بار در سال ۱۹۳۱ توسط آوری وگوبل کشف شد. پیوند کووالانسی بین پلی ساکارید و پروتئین حامل مناسب منجر به تشکیل شدن کونژوگه می شود. طراحی واکسن های کونژوگه، ۲ بخش اساسی را در بر دارد: انتخاب ترکیبات مناسب، پروتئین و پلی ساکارید، و انتخاب یک روش صحیح و مناسب در متصل کردن این دو ترکیب اصلی از طریق یک باند کووالان شیمی می باشد. برای تشکیل این پیوندهای شیمیایی بین پلی ساکارید و پروتئین به ماهیت گروه های عملکردی در دسترس موجود بر روی هر ترکیب و پایداری گروه های حساس عملکردی موجود بر روی پلی ساکارید یا پروتئین، تحت شرایط واکنش کونژوگاسیون بستگی دارد.در مقایسه با ایمونوژنیسیته ضعیف و محدود پلی ساکاریدها،کونژوگه های پروتئین –پلی ساکارید، تیترهای بالای آنتی بادی های اختصاصی پلی ساکارید را القاء می کنند، همچنین پاسخ آنتی بادی القاءشده ،پس ازدوزهای یادآور،افزایش قابل ملاحظه ای دارد. مثلا واکسن های کونژوگه آنفولانزا، قادر هستند تیتر بالایی از آنتی بادیهای اختصاصی پلی ساکارید را در نوزادان القاء کنند و آنها را از عفونت ناشی از هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b محافظت نمایند(۳، ۴، ،۲۷،۷). ۲-۹-۱-۱٫ انتخاب پلی ساکارید پلی ساکاریدهای باکتریایی، اگر به شکل اصلی خود جدا گردند، در محدوده هایی از اندازه های مولکولی وجود دارند، و برخلاف پروتئین ها، حتی پلی ساکاریدهای جدا شده از یک کشت باکتری، پراکندگی وزن مولکولی متفاوتی را نشان می دهند. با توجه به مطالعات، چنین به نظر می رسد که اندازه اپتیمم ساکارید، به ماهیت پلی ساکارید بستگی دارد و برای هر پلی ساکارید باید به شکل جدا مشخص گردد.تحقیقات گسترده نشان داده است که مولکول پلی ساکاریدی که برای کونژوگه استفاده میشود اگر خیلی کوتاه ویا خیلی بلند انتخاب شود معمولاً غیر ایمونوژن شده و قادر به تحریک سیستم ایمنی نخواهند بود. بنابراین انتخاب طول زنجیره مولکول پلی ساکارید برای کونژوگاسیون بسیار مهم بوده و باید با وسواس انتخاب گردد. اغلب توصیه میشود که مولکول هاپتن دارای حداقل بیش ازدو بار واحد تکراری پلی ساکارید باشد و نیز مولکولهای خیلی سنگین نیز به خوبی سیستم ایمنی را تحریک نمیکنند(۳، ۴، ۷، ۴۱). ۲-۹-۱-۲٫ انتخاب پروتئین حامل: برای اینکه یک پروتئین، به عنوان یک حامل قابل قبول در واکسن های کونژوگه مورد استفاده قرار گیرد، باید غیرتوکسیک بوده و اپی توپ های مناسبی برای برهمکنش با سلول های T داشته باشد. این معیارها، تعداد بیشماری از پروتئین ها را کاندید میکند، در حالی که در عمل، تنها گروهی از پروتئین های باکتریایی را می توان در واکسن های کونژوگه به کاربرد. ۲-۹-۱-۳٫ نسبت پلی ساکارید به پروتئین: فضا و چگالی پلی ساکارید بر پروتئین اثرات عمده ای بر توانایی کونژوگه برای القا پاسخ ایمنی دارد.اندازه گیری نسبت جفت شدگی آنتی ژن پلی ساکارید به پروتئین حامل بعضی از اطلاعات را درباره ی ساختار کونژوگه فراهم می کند و ضروری است که همه ی مواد آزاد ( جفت نشده ) از مخلوط نهایی واکنش حذف گردند. این عمل می تواند با اولترا فیلتراسیون ،کروماتوگرافی مایع، الکتروفورز یا ته نشینی افتراقی به دست آید(۷،۲۷، ۴۸) ۲-۹-۱-۴٫ تهیه ی کونژوگه های ایمونوژن هاپتن–حامل: ماهیت ایمنی تطبیقی به توانایی یک موجود زنده در واکنش به مواد بیگانه و تولید آنتی بادی و واکنش متقابل آنها و حفاظت از میزبان می باشد.یک آنتی ژن یا ایمونوژن ماده ای است که، توانایی تولید این نوع پاسخ ایمنی را دارد و قادر به واکنش با سلول های تحریک شده و آنتی بادی هایی تولید شده علیه آن ها است.سیستم ایمنی دو نوع پاسخ علیه چالش های ایجاد شده توسط مواد بیگانه را دارد : پاسخ ایمنی سلولی،که توسط لنفوسیت هایTایجاد می شود و پاسخ ایمنی همورال،که توسط لنفوسیت هایBتولید می گردد . نوعی از لنفوسیت های B که پروتئین های ترشحی به نام آنتی بادی تولید می کنند پلاسماسل نام دارند.کونژوگاسیون پلی ساکارید با پروتئین، پلی ساکارید را از فرم آنتی ژن غیروابسته به سلولT به آنتی ژن وابسته به سلول T تبدیل می کند، که سبب القاء تیترهای بالای پاسخ ایمنی در حیوانات می شود. آنتی ژن ها معمولا ماکرومولکول هایی هستند که شامل مکان های آنتی ژنی تشخیصی یا اپی توپ ها ی سازمان دهی شده می باشند که با اجزاء سیستم ایمنی واکنش متقابل دارند. آنتی ژن ها ممکن است مولکول هایی با ترکیبات آلی مانند : پروتئین، لیپوپروتئین،RNA ، DNA، پلی ساکارید ها و یا قسمت هایی از ساختارهای سلولی باکتریایی ،قارچ یا ویروس باشند.مولکول های کوچکی مانند پپتید های کوتاه که اغلب نمی توانند به تنهایی باعث ایجاد پاسخ ایمنی گردند را هاپتن گویند. این مولکول ها آنتی ژن های ناقصی هستند که به صورت ترکیب با مولکول حامل مناسب می تواند به عنوان ایمونوژن عمل کند. حامل ها معمولا مولکول هایی با وزن مولکولی بالا هستند. مولکول های هاپتن حاوی آلدهید با مولکول حامل توسط احیای آمیناسیون متصل می گردند(۴۳،۴۴، ۴۶). ۲-۹-۱-۵٫ پروتئین های حامل مناسب برای ایجاد کونژوگه های آنتی ژنیکی: متداول ترین حامل های مورد استفاده مولکول های بزرگی هستند که ایمنی زایی بالایی ایجاد می کنند و با مولکول هاپتن پیوند کووالانسی برقرار می کنند. یکی از مناسب ترین آن ها پروتئین ها می باشند اما حامل های دیگری مانند لیپید دو لایه ( لیپوزوم )، پلیمرهای طبیعی یا مصنوعی ( دکستران ، آگارز ، پلی–L- لیزین ) یا مولکول های طراحی شده نیز وجود دارند.اولین مولکول های حامل برای کونژوگاسیون ،پروتئین های ایمونوژن بودند.حامل های پروتئینی به فراوانی حل می شوند و داری گروه های عاملی بسیاری هستند که می توانند کونژوگاسیون با مولکول هاپتن را تسهیل کنند.متداول ترین حامل های پروتئینی که امروزه از آن ها استفاده می گردد به شرح زیر می باشند : KLH سرم آلبومین گاوی( BSA)، سرم آلبومین گاوی آمینواتیل دار ( یا کاتیونیزه( cBSA ، تیروگلوبولین، اوآلبومین(OVA) و انواع توکسوئید های پروتئینی مانند توکسین ها یا توکسوئید دیفتری، توکسین یا توکسوئید کزاز، موتانت های غیر توکسیک دیفتریCRM -197 ، اگزوتوکسینA سودوموناس، پنومو لیزین استرپتوکوکوس پنومونیه، فیلامنت هماگلوتینین(FHA) بوردتلا پرتوزیس، پیلی یا پیلین نایسریا گونوره آ، پیلی یا پیلین نایسریا مننژیتیدیس،OMP باکتریایی مثل کمپلکس OMP نایسریا مننژیتیدیس مثل ( پروتئین کلاس ۱ و کلاس ۳ غشای خارجی ) ، OMP نایسریا گونوره آ، پپتیدازC5A استرپتوکوکوس و پروتئین های سطحی موراکسلا کاتارالیس. دیگر پروتئین هایی که گاهی اوقات استفاده می شوند : میوگلوبین ، سرم آلبومین خرگوش،مولکول های ایمونوگلوبین ( به ویژهIgG )از سرم موشی یا گاوی، توبرکولین خالص شده و پلی پپتید های سنتزی مثل پلی–ال – لیزین و پلی–ال–گلوتامیک اسید می باشد. هر چند از توکسین های سم زدایی شده ی باکتریایی استفاده می شود با این حال داری اشکالاتی نیز می باشند زیرا مراحل سم زدایی شیمیایی تغییرات منطقه به منطقه ایجاد می کند. بنابراین، تغییر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی توکسین می تواند بر بازده کونژوگاسیون تأثیر گذار باشد.کونژوگاسیون این پروتئین ها با مقادیر زیادی از ساکارید ممکن است تأثیری روی ویژگی های ساختاری و غیر فعال کردن اپی توپ های سلولB/Tداشته باشدو این موضوع به مقدار ساکارید جفت شده به پروتئین بستگی دارد. پروتئین های حامل تهیه شده مثلCRM197آنالوگ غیر توکسیک توکسوئید دیفتری است( ۲۷،۲۹،۴۷) . ۲-۹-۱-۶٫ ادجوانت های مناسب در طراحی واکسن کونژوگه: آلومینیوم فسفات ،آلومینیوم هیدروکساید، مونوفسفوریل لیپیدA،۳– دی آسیل مونوفسفوریل لیپیدA،۲۱QS ،همچنین انواع پاک کننده ها ( دتر جنت ) : ( تریتون۱۰۰x، زوئیتر جنت و دزوکسی کولات ) در ترکیب با ترکیبات آلومینیومی . در کل، پاسخ آنتی بادی ها در حضور کونژوگه ی همراه ادجوانت در واکسن،افزایش مییابد. ۲-۹-۱-۷٫ جفت شدگی شیمیایی ( اتصال) : پلی ساکارید به هنگام اتصال به پروتئین حامل پیوند کووالان تشکیل می دهد.روش های زیادی برای کونژوگه کردن مولکول های آلی زیستی شامل ساکاریدها و پروتئین ها وجود دارد.اغلب این تکنیک ها وابسته به کروماتوگرافی هستند و در تحقیقات اولیه ی تهیه ی واکسن استفاده می شوند.این روش ها شامل واکنش هایی از قبیل : احیای آمیناسیون،آمیداسیون و اتریفیکاسیون هستند.همچنین شکلی از جفت شدگی ( کوپلینگ ) مانند دی سولفید،تیوکربامویل ، O – آلکالیزو اوره یا دیازو نیز وجود دارد. کونژوگاسیونی که توسط احیای آمیناسیون ،آمیداسیون،شکلی از یک پیوند تیواتریا ترکیبی از این قبیل را حاصل می شوند استحکام زیادی را نشان می دهند.به خاطر بعضی از ترکیبات ساکاریدی شرایط کوپلینگ باید آهسته و ملایم انجام گردد.براین اساس، پارامتر های واکنش مانندpH،دما،زمان واکنش و محلول های شیمیایی باید به دقت تنظیم شوند.هنگام کونژوگه کردن الیگوساکاریدها،اغلب ازSpacer( فضا دهنده ) استفاده می گردد مانند : آدپیک اسید دی هیدرازید( ADH )، دی آمینو بوتان یا۶–آمینو هگزانوئیک اسید.یک فضا دهنده می تواند با جلوگیری از احیای استری قسمت های فعال شده بازده کوپلینگ با پلی ساکارید ها را بالا ببرد.در واقع، فضا دهنده می تواند یک ساختار جدید آنتی ژنی ایجاد کند که امکان دارد بی ضرر یا سمی باشد یا منجر به تولید غیر ضروری مقادیر زیادی از آنتی بادی های غیر حفاظتی برای ایمنی زایی با کونژوگه گردد ( ۱۴، ۲۷، ۴۵، ۴۶). ۲-۹-۱-۸٫ EDC یا EDAC : محبوب ترین و متداول ترین کربو دی ایمید برای استفاده در کونژوگه ی مواد بیولوژیکیEDAC می باشد.به صورت محلول در آب و بدون استفاده از حلال های آلی قابل استفاده است.محلول های اضافی و ایزواوره های تشکیل شده مانند فراورده های واکنشی اتصال متقاطع که هر دو محلول در آب می باشند باید توسط دیالیز و ژل فیلتراسیون حذف شوند.این ماده به دلیل ناپایداری در برابر آب،باید در مکانی خشک و دمای ℃۲۰–نگهداری گردد و قبل از استفاده از آن باید در دمای اتاق گرم شود .در محلول های آبی هیدرولیز توسط آب صورت می گیرد که واکنش رقابتی اصلی می باشد. جدا شدن واسطه ی استری فعال، تشکیل ایزو اوره می دهد و کربوکسیل احیا می شود .هیدرولیز استر فعال درpH=4/7با کربودی ایمید EDAC محلول در آب انجام می گردد. ۲-۹-۱-۹٫ آدپیک اسید دی هیدرازید ( Adipic Acid Dihydrazide ) : محلول دی هیدرازید مشتق شده از آدپیک اسید،محبوب ترین و پرکاربرد ترین محلول هوموبی فانکشنال می باشد.آدپیک اسید دی هیدرازید ماده ای جامد است که قابل حل شدن در محلول های آبی می باشد.اما ممکن است نیاز به کمی گرما برای ایجاد محلول غلیظ باشد.ماده های حاوی آلدهید با این محلول پیوند هیدرازون تشکیل می دهند(۱۴، ۲۷، ۴۲). ۲-۹-۱-۱۰٫ کونژوگاسیون به شیوه آمیداسیون: بسیاری از پلی ساکاریدهای باکتریایی در حالت طبیعی فاقد گروههای شیمیایی فعال مانند گروههای آمینوو یا کربوکسیل هستند، به همین دلیل به طور مستقیم نمیتوانند به یک حامل پروتئینی با پیوند کووالان متصل شوند. در کونژوگاسیون به روش آمیداسیون که از بهترین روشهای موجود برای کونژوگه کردن ترکیبات پلی ساکاریدی به پروتئین میباشد از آدپیک اسید دی هیدرازید به عنوان یک مولکول فاصله گذارو EDAC در نقش عامل اتصال دهنده استفاده میشود. سیانوژن بروماید ابتدا سبب ایجاد گروههای آمینی در مولکول پلی ساکارید شده و در مرحله بعد ADH که یک مولکول نوکلئوفیل میباشدبه صورت کووالان به گروههای آمینی مولکول پلی ساکارید متصل میشود. EDACنیز در مرحله سوم سبب اتصال کووالان مشتق آدپیک هیدرازید-پلی ساکارید به حامل پروتئینی به صورت پیوند آمیدی بین هیدرازید پلی ساکارید با گروههای کربوکسیل پروتئین میشود.ممکن است واکنشهای جانبی دیگری بین گروههای آمین اسید آمینه لیزین و کربوکسیل مجاور در یک مولکول پروتئینی و یا در سایر مولکولهای پروتئینی به صورت اتصال متقاطع درون مولکولی یا خارج مولکولی صورت پذیرد. کونژوگاسیون با روش آمیداسیون سبب میشود در چندین محل، پلی ساکارید به مولکول حامل متصل شده و ساختار مشبکی ایجاد کند واین حالت را ساختار مشبک(Lattice structure) میگویند. بررسیهای محققان نشان داده که در روش آمیداسیون اگر عامل توکسوئید دیفتری به جای توکسوئید کزاز استفاده شود، میزان ایمونوژنیسیته واکسن کاهش پیدا میکند. از لحاظ پایداری نیز این روش یکی از پایدارترین نوع مولکولهای کونژوگه را ایجاد میکند. به طوریکه کونژوگههای پلی ساکاریدی با توکسوئید کزاز تهیه شده با این روش در حرارت۵۵ درجه سانتیگراد تا بیش از۵ هفته ایمنی زایی خود را حفظ میکنند( ۳، ۴، ۲۷، ۳۷، ۴۷، ۴۸). فصل سوم مواد و روش ها ۳-۱٫ تهیه میکروارگانیسم مورد نظر: باکتری های استاندارد بروسلا آبورتوس سویه RB51 جهت تهیه Omp و بروسلا آبررتوس سویه S99 جهت تهیه LPS از مرکز کلکسیون باکتری های استاندارد انستیتو پاستور ایران تهیه گردید. ۳-۲٫ باز کردن سوش لیوفریزه بروسلا آبورتوس مواد و وسایل: آمپول لیوفیلیزه سوش S99 و RB51،بوآت ،انکوباتور ۳۷ درجه، PBS(بافرفسفات نمکی) با PH= 6.4، لوله های تهیه بذر، سرنگ ۵ سی سی، محیط بروسلا براث و آگار (مرک).
عقیلی،وحید؛ جعفری،علی.۱۳۹۲٫ “بررسی اهداف آشکار و پنهان شبکههای اجتماعی”، همایش تخصصی بررسی ابعاد شبکه های اجتماعی، ۱۳۹۲٫ تهران. عزتی، میترا.۱۳۹۱٫ “بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد آموزشی گروههای آموزشی دانشگاهی: مطالعه کیفی”، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، سوم. ۶۵٫ فدایی، غلامرضا؛ حسن زاده کمند، هایده.۱۳۸۹٫ “بررسی تولیدات علمی اعضای هیأت علمی حوزه علوم انسانی دانشگاه تبریز طی سالهای ۱۳۸۱-۱۳۸۶” فصلنامه علمی- پژوهشی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، ۱۶(۲(۶۱))، ۱۵۷-۱۷۵٫ فهیمیان، مونا. ۱۳۸۱٫ “بررسی وضعیت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده فنی ومهندسی داشگاه تربیت مدرس از سال ۱۳۷۹ لغایت ۱۳۷۹“،پایان نامه کارشناسی ارشد.تهران: دانشگاه تربیت مدرس. قربانی، محمود؛ رامتی، احمدرضا؛ جعفریان راد، سید محمدجعفر.۱۳۸۱. ارزشیابی عملکرد کارکنان، پژوهش، چاپ اول، مشهد: توس. قهرمانی، محمد؛ عارفی، محبوبه؛ جمشیدی،لاله.”بررسی تأثیر ارزیابی پایان ترم بر عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی طی سالهای تحصیلی ۱۳۷۹-۸۰ تا ۱۳۸۴-۱۳۸۵”، علوم تربیتی: پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی. تابستان ۱۳۸۷٫ گرجی، محمدباقر. صیامی، سحر. ۱۳۸۷٫ “شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی”. فصلنامه مدیریت، سال پنجم، شماره ۱۱٫ محمدی، فاطمه. ۱۳۸۹٫ “تأثیر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی با کارنامه هوشمند بر بهبود عملکرد آنان”، فصلنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال اول. شماره اول. معروفی، یحیی.۱۳۹۰٫ “تعیین وزن مولفه های تدریس برای ارزشیابی عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور بر اساس مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)” ، دوفصلنامه انجمن آموزش عالی ایران، سال سوم، شماره ۴٫
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مولایی، محمد مهدی. ۱۳۸۹٫ “شبکههای اجتماعی فراتر از ابزارهای تکنولوژیکی“، هفته نامه خبری-تحلیلی پنجره، شماره ۵۹، صفحه ۵۸٫ میرسپاسی، ناصر.۱۳۷۹٫ مدیریت استراتژیک منابع انسانی و روابط کار، چاپ هجدهم، تهران: میر. هاشمی داران، حسن.۱۳۹۱٫ “بررسی عوامل تاثیرگذار بر عملکرد پژوهشی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن”، فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی. سال هفتم. شماره دوم. (مسلسل ۲۶) Aguinis, H.,2005. Performance Management. New Jersey: Pearson, Perentice Hall. Alhija,F.N.A, Fresko,B.2009,student evaluation of instruction: what can be learned from student’s written comments? Studies in educational Evaluation, 35(1), 37-44. Almousa,O.2011.Users’ classification and usage-pattern identification in academic social networks. Applied Electrical Engineering and Computing Technologies (AEECT), 2011 IEEE Jordan Conference on (pp. 1-6). IEEE. Anderson, P. 2007. What’s web 2.0? Ideas,technologies and implications for education. Available from: http://jisc.org.uk/media/documents/techwatch/tsw0701b.pdf ,. Aral,S.,Brynjolfsson, E. & Van Alstyne, M.W. 2008. What makes information workers production. MIT Sloan Management Review, Winter: 15-18. Arda, Z. 2012. Academicians on online social networks: Visibility of academic research and amplification of audience. Estudios sobre el mensaje periodístico, (18), 67-75. Aswani Kumar, C., Sumangali, K. 2012. Performance evaluation of employees of an organization using formal concept analysis. In Pattern Recognition, Informatics and Medical Engineering (PRIME), 2012 International Conference on (pp. 94-98). IEEE. Bawaskar, H. S. 2001. Researcher, clinician, or teacher?. The Lancet,358(9285), 921-922. Belsey, B. 2005. Cyberbullying: An emerging threat to the “always on” generation. Recuperado el, ۵. Betoret & Tomas. 2003,“Evaluation of the University Teaching/Learning Process for the Improvement of Quality in Higher Education”, Journal of Assessment & Evaluation in Higher Education, Vol. 28, No. 2, pp.165-178. Boyd, D. 2007. Why youth (heart) social network sites: The role of networked publics in teenage social life. MacArthur foundation series on digital learning–Youth, identity, and digital media volume, 119-142. Boyd, D.M. & Ellison, N.B.2007. Social network sites: definition, history and scholarship. Journal of Computer-mediated Communication, 13(1):210-230. Braskamp, L. A., Ory, J. C.1994. Assessing Faculty Work: Enhancing Individual and Institutional Performance. Jossey-Bass Higher and Adult Education Series. Jossey-Bass Inc., 350 Sansome Street, San Francisco, CA 94104. Bukvova, H., Kalb, H., & Schoop, E. 2010. What we blog: A qualitative analysis of researchers’ weblogs. In Publishing in the networked world: Transforming the nature of communication, ۱۴th international conference on electronic publishing, Helsinki, Finland. Bullinger, A.C., S.H Hallerstede., U. Renken, J.H Soeldner. and K.M. Moeslein. 2010. Towards Research Collaboration – a Taxonomy of Social Research Network Sites. AMCIS 2010 Proceedings. Paper 92. Available from: http://aisel.aisnet.org/amcis2010/92. . Burns, J.M., Durkin, L.A., Nicholas, J. 2008. ReachOut! The Internet as a setting for mental health promotion and prevention. Éisteach: Journal of the Irish Association of Counseling and Psychotherapy ۸(۱):۱۳-۱۹٫ Byars,L & Rue,L.W 2008. Human Resource Management: 9th edition. New York: MC Graw Hill. Carroll,M.2012. Social Networks: Producing Psychologically Positive People, Community: Onlie Conference on Networks & Communities ,Department of Internet Studies ,Curtin University, Australia. Cheong,C. 2002, E-learning—a provider’s prospective, internet and Higher Education, 4 (2002) 337–۳۵۲٫ Claburn,T. 2008. Security warning 2008: Top 11 malware threats to watch out for.Information Week. Available from: http://www.informationweek.com/security-warning-2008-top-11-malware-threats-to-watch-out-for/d/d-id/1064339? . Collin, P. 2010. Building and connecting to online communities for action: Young people, ICT and everyday politics. International Journal of E-Politics (IJEP), ۱(۳), ۱-۱۸٫ Collin, P., Rahilly, K., Richardson, I., & Third, A. 2011. The benefits of social networking services. Available from: http://www.uws.edu.au/__data/assets/pdf_file/0003/476337/The-Benefits-of-Social-Networking-Services.pdf. . Collins, E., & Hide, B. 2010. Use and relevance of web 2.0 resources for researchers. international conference on electronic publishing, Helsinki, Finland, 16–۱۸ June, 2010. Conner, R. F., Altman, D. G. & Jackson, C. 1984. Evaluation studies review annual. Beverly Hills, CA: Sage. Conole, G., Galley, R. And Culver, J. 2011. ‘Frameworks for Understanding the Nature of Interactions, Networking, and Community in a Social Networking Site for Academic Practice’, International Review of Research in Open and Distance Learning, vol.12, no. 3. Cullyer,H. &Walters, DJ. 2008. Priorities for the Scholarly Communications Program. 2008 annual report to the Mellon Foundation. Available at: ww.mellon.org/news_publications/annualreports-essays/presidents-essays/priorities-for-the-scholarly-communications-program . Czerniewicz,L.2013. Power and politics in a changing scholarly communication landscape. ۳۴th Conference of the International Association of Scientific and Technological University Libraries (IATUL), Cape Town, April 2013. Duke and Jordan Ltd. 2011. Social networking sites and their role in scholarly communications. Nottingham, UK: Centre for Research Communications. Ellison, N.B., Steinfield, C., and Lampe, C. 2007 ‘The Benefits of FaceBook “Friends:” Social Capital and College Students’ Use of Online Social Network Sites’, Journal of Computer-Mediated Communication, vol. 12, pp 1143–۱۱۶۸٫ ENISA. 2007. Position paper no.1 : Security issues and recommendations for Online Social Networks. Evans,J. 2013. Review of ResearchGate : Pros and cons and recommendations, Available from: http://blogs.exeter.ac.uk/openresearchexeter/2013/11/06/74/ . Ferreira.A.,2009. The effect of online social networking on employee productivity within a tertiary education institution, Management thesis. University of Johannesburg. Florida State University, 2007. Guide to Faculty Expectations, Annual Evaluation, and Promotion and Tenure in the Department of Urban and Regional Planning / Available from: https://www.acsp.org/sites/default/files/_doc/tenure-guidelines/FloridaStateUniversity_7_08.pdf [ accessed November 8,2014]. Giglia, E. 2011. Academic social networks: it’s time to change the way we do research. European journal of physical and rehabilitation medicine, ۴۷(۲), ۳۴۵-۳۴۹٫
|
|