۶۲/۱۹a
۹۴/۱b
۳۸/۲b
۸۲/۱۳ab
میانگین
کشاورزی آبی
۴۸/۰
۴۷/۰
۲۶/۰
۲۳/۰
CV
CV: ضریب تغییرات، میانگینهای دارای حروف مشابه در هر ستون، اختلاف معنیداری در سطح ۰۵/۰ (LSD) با هم ندارند.
همانطور که انتظار میرود، خاکهای منطقه زاگرس حاوی مقادیر زیاد کربنات کلسیم (CaCO3) میباشد. مقدار متوسط کربنات کلسیم در کاربریهای مرتع، مرتع تخریب شده، دیم و کشاورزی آبی به ترتیب ۶۱/۲۳، ۶۲/۱۵، ۲۳/۲۰ و ۶۲/۱۹ می باشد. اثر تغییر کاربری بر میزان کربنات کلسیم در سطح ۰۵/۰ درصد معنیدار نمی باشد.
مادهآلی در کاربریهای مرتع، مرتع تخریب شده، دیم و کشاورزی آبی به ترتیب مقادیر متوسط ۵۸/۲، ۶۰/۱، ۸۳/۱ و ۹۴/۱ درصد را به خود اختصاص داده است.
در مرتع نسبت به مرتع تخریب شده و اراضی کشاورزی، به دلیل پوشش گیاهی با تراکم بالاتر، مقدار ماده آلی خاک دارای مقدار میانگین بیشتری بوده است. به همین ترتیب مقادیر متوسط میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی در این منطقه ۷۸/۲، ۱۷/۲، ۳۴/۲، ۳۸/۲ و ۷۷/۱۴، ۴۱/۱۲، ۲۹/۱۲، ۸۲/۱۳ بودند.
مرتع شدیدا تحت تاثیر ماده آلی خاک میباشد؛ در نتیجه، مقادیر بالای میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی در کاربری مرتع، عمدتا به دلیل درصد بالای پوشش گیاهی درختچهای و همچنین چرای کم در این کاربری میباشد. در مقابل مقادیر کم ماده آلی، میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی در خاک مراتع تخریب شده ممکن است به علت چرای نابهنگام، چرای بیش از حد و سوزاندن درختچهها باشد. مرتع عمدتا دارای پوشش گیاهی گون و بروموس و همچنین در این کاربری چرا کم میباشد. اما پوشش گیاهی مرتع تخریب شده تنها گیاه بروموس میباشد که تقریبا تمامی این پوشش نیز توسط دامها تحت چرای فشرده از بین رفته است. در این وضعیت در مراتع مقدار گیاه بروموس بستر و بقایای اضافه شده آن به خاک مقدار ناچیزی است (در مرتع تخریب شده مقدار گیاه بروموس کم بوده و در نتیجه مادهآلی زیادی به خاک وارد نمیکند.) اما زمانی که مرتع تخریب شده به کشت کشاورزی تغییر کاربری دهد مقدار ماده آلی، میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی افزایش مییابد (جدول ۳-۴). زیرا مقدار اولیه مادهآلی در خاکهای مرتع تخریب شده بالا نیست، ولی در کشت کشاورزی پس از برداشت محصول، باقی ماندههای گندم (زراعت دیم) و شبدر (کشاورزی آبی) به خاک اضافه شده و باعث افزایش مادهآلی اولیه خاک شده اند. این نتیجه با یافتههای کلیشادی و همکاران مطابقت دارد(۲۰۱۴). آنها گزارش کردند که خاکورزی مرسوم بقایای با کیفیت بالا (با نسبت C/N کم) را در خاک کاهش میدهد. این بقایا در مزارع کشاورزی منطقه زاگرس سطوح کم یا زیاد مادهآلی خاک را تعیین می کنند (کلیشادی و همکاران ۲۰۱۴). گراندی و همکاران[۱۳۳](۲۰۰۲) معتقدند که تخریب ساختمان خاک بیشتر به دلیل کاهش مواد آلی در اثر کشت بیش از حد خاک اتفاق میافتد.
۳-۱-۴ تاثیر کاربری اراضی بر فرسایش پاشمانی خاک
تغییرات فرسایش پاشمانی در مرتع، مرتع تخریب شده، دیم و کشاورزی آبی، به ترتیب بین ۶۳/۴۳-۱۵/۲، ۱۲/۵۸- ۲۹/۴، ۰۸/۵۱-۸۲/۳ و ۳۵/۴۶-۹۳/۳ گرم بر مترمربع در دقیقه است.
در شرایط آزمایشی، نتایج ما نشان داد که فرسایش پاشمانی در منطقه زاگرس که دارای خاک آهکی میباشد بسیار شدید است. مرموت و همکاران(۱۹۹۷) نیز نشان دادند که پاشمان خاک در خاکهای آهکی بسیار بیشتر از خاکهای کم عمق کنار رودخانهای میباشد. ون دایک(۲۰۰۵) نشان داد که مقدار پاشمان و شستن ذرات در یک مقیاس وسیع، تحت تاثیر ویژگیهای خاک و خصوصیات باران متفاوت میباشد.
در شیب ۱۵درصد، مقدار متوسط فرسایش پاشمانی در شدت بارندگی ۵۰ و ۸۰ میلیمتر بر دقیقه برای مرتع، مرتع تخریب شده، دیم و کشاورزی آبی به ترتیب ۰۵/۴-۰۶/۲، ۶/۳- ۵۸/۱، ۹۲/۲-۵۹/۱ و ۹۲/۲-۶۲/۱ برابر بیشتر از مقادیر به دست آمده در شیب ۵ درصد بود. نتایج نشان داد که شیب تاثیر معنیداری بر فرسایش پاشمانی دارد که این نتیجه با نتایج ساعدی و همکاران (۱۳۹۲)، یوسفی و همکاران (۱۳۹۳) و فو و همکاران[۱۳۴](۲۰۱۱) مطابقت دارد. آنها نشان دادند که اجزای فرسایش پاشمانی با افزایش شیب افزایش یافته و پس از رسیدن به مقدار حداکثر کاهش مییابد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در شدت بارندگی۸۰ میلیمتر بر ساعت، مقدار متوسط فرسایش پاشمانی در شیب ۵ و ۱۵ درصد برای مرتع، مرتع تخریب شده، کشت دیم و کشاورزی آبی به ترتیب ۸۳/۹-۵، ۵۲/۸- ۷۵/۳، ۳۷/۸-۵۶/۴ و ۲۴/۷-۰۳/۴ برابر بیشتر از مقادیر به دست آمده در شدت بارندگی۵۰ میلیمتر بر ساعت بود. نتایج نشان داد که شدت بارندگی تاثیر معنیداری بر فرسایش پاشمانی دارد. نتایج نانکو و همکاران (۲۰۰۸) نیز نشان دادند که قطره باران مداوم و متمرکز در یک دوره کوتاه مدت باعث جدا شدن و پاشمان خاک کف جنگل شده است.
کاربری اراضی به طور معنیداری فرسایش پاشمانی را تحت تاثیر قرار میدهد (جدول ۴-۴). این نشان میدهد که فرسایش پاشمانی عمدتا تحت تاثیر کاربری اراضی و مستقل از بافت خاک منطقه میباشد. تقریبا همه ضریب تغییرات (CV ها) برای فرسایش پاشمانی بیشتر از ۳۶ درصد به دست آمدند که با توجه به طبقه بندی ویلدینگ (۱۹۸۵) نشان دهنده تغییرات مکانی نسبتا بالا میباشد (جدول ۴-۴).
فرسایش پاشمانی در کاربری مرتع تخریب شده نسبت به سایر کاربریها به طور معنیداری بیشتر بود. مقدار متوسط این پارامتر در مزارع کشاورزی (دیم و آبی) مشاهده شد که تفاوت معنیداری با کاربری مرتع نداشت (جدول ۴-۴). این روند با توجه به این که فرسایش پاشمانی خاک رابطه مثبتی با کربن آلی، مقاومت برشی سطحی و میانگین وزنی قطر دارد قابل توجیه میباشد.
وجود مقادیر کم مادهآلی، میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی در خاک مرتع تخریب شده منجر به فرسایش پاشمانی بیشتر شده است. کمترین مقدار فرسایش پاشمانی در مرتع مشاهده شد که این به دلیل وجود مقادیر زیادی از مادهآلی، میانگین وزنی قطر و مقاومت برشی سطحی در خاکهای مرتع میباشد (جدول ۳-۴). حضور کربن آلی (ون اوست و همکاران[۱۳۵]، ۲۰۰۹؛ کوهن و همکاران[۱۳۶]، ۲۰۰۹) و کودهای شیمیایی می تواند تاثیر زیادی بر اتصال ذرات (تراکم خشک) و تشکیل سله و در نتیجه افزایش مقاومت برشی سطحی داشته باشند (مائوزی و بوهادف، ۲۰۱۱). مائوزی و بوهادف[۱۳۷](۲۰۱۱) گزارش دادند که تداوم تراکم خاک در اثر تردد وسایل نقلیه در مزرعه در طول کشت (خاک فشرده شده توسط چرخ تراکتور) می تواند بر پاشمان و میزان فشردگی خاک خشک تاثیر بگذارد، که این به عنوان یک ویژگی خاص، می تواند مقاومت خاک به فرسایش پاشمانی را نشان دهد. آنها همچنین نشان دادند که تراکم مکانیکی خاک فضاهای خالی بین ذرات را کاهش داده و باعث افزایش مقاومت برشی سطحی می شود.
جدول۴- ۴ خلاصه آماری حالتهای مختلف فرسایش پاشمانی تحت تاثیر کاربری اراضی
۲R2S
۲R1S
۱R2S
۱R1S
خصوصیات آماری
کاربری اراضی
۵۰/۵۹
۱۰/۳۴
۸۲/۱۴
۰۲/۴
حداکثر
مرتع
۹۰/۲۳
۲۴/۷