براساس چهارچوب نظری پارسونز، میتوان گفت که سازمان سالم، سازمانی است که سطوح فنی، اداری و نهادی آن، هماهنگ وهمخوان عمل میکنند. سازمان سالم، هردو دسته نیازهای ابزاری ( انطباق وتحقق هدف ) و بیانی (یگانگی اجتماعی و یکپارچگی هنجاری) خود را ارضا و همچنین، نیروهای خود را در جهت مأموریتش رهبری و با موفقیت بر نیروهای مزاحم و مخرب خارجی غلبه می کنند. هشت دیدگاه گسترده پارسونز برای مفهوم پردازی سازه سلامت سازمانی زیر بنای نظری فراهم میسازد و به همین لحاظ چهارچوبی برای مطالعه و تحلیل کار سازمان بدست میدهد که برخلاف چهار چوبهای جو و فرهنگ، دارای حمایت و پشتوانه نظری کافی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با نگرش سیستمی به سازمان به عنوان یک موجود زنده، آنچه که به یک سازمان داده میشود، آنچه که از سازمان گرفته میشود و اثراتی که روی مواد خام گذاشته و درآنها تغییراتی ایجاد میشود و نتایجی که از این تبدیل و تحول گرفته میشود، ابعاد سازمان را تشکیل میدهد و در صورتی که این مکانیسم برابر با برنامه عمل کند و همه اجزاء آن علیرغم ایفای نقشهای متفاوت در راستای هدف سازمان فعالیت کنند، آنگاه سلامت آن سازمان بروز و ظهور پیدا میکند به عبارت دیگر اگر درونداد، برونداد و فرایند و بازخورد سازمان با وظایف و نقشهای متفاوت ، برای یک هدف تلاش کنند، سازمان سالم تجلی پیدا خواهد کرد .
۲-۲-۴) مدل سیستماتیک شاخص های سلامت سازمان:
این مدل میتواند به دسته بندی شاخصهایی که توسط صاحب نظران مطرح شده است ، کمک کند . همچنین پیروی از رویکرد سیستماتیک ، احتمال پوشش جامع تر شاخصهای سلامت سازمانی در این مدل را بالا می برد . با چنین رویکردی ، شاخص های سلامت سازمان را می توان تحت عنوان سه نگرش دسته بندی کرد :
١- نگرش شاخصهای ورودی[۲۰]
٢- نگرش شاخصهای فرآیندی[۲۱]
٣- نگرش شاخصهای خروجی[۲۲]
۲-۲-۴-۱)نگرش شاخص های ورودی
١– قابلیت جذب نیروی انسانی شایسته
قدرت یک سازمان در جذب نیروهای انسانی شایسته و توسعه یافته ، میتواند به عنوان یکی از شاخصهای ورودی سلامت سازمان مورد ارزیابی قرار گیرد.
٢– قابلیت جذب منابع مالی
به همین ترتیب ، چنانچه سازمانی قادر به جذب سرمایه از مؤسسات مالی و سرمایه گذاری معتبر مانند بانک های بزرگ باشد ، می تواند به عنوان یکی دیگر از شاخصهای سلامت آن تلقی شود .
٣– رضایت تأمین کنندگان[۲۳]
رضایت تأمین کنندگان مواد و ملزومات ، مؤسسات تدارکاتی و کلیه فراهم آورندگان خدمات و کالاهای مورد نیاز ، از عملکرد سازمان و تمایل آنان برای همکاری با سازمان ، یکی دیگر از شاخص های ورودی است .
۴– شبکه اطلاعاتی کارآمد[۲۴]
این شاخص در رابطه با قدرت ارتباطات و شبکه سازی سازمان است . داشتن گیرنده های اطلاعاتی لازم که جذب اطلاعاتی ضروری به سیستم را تضمین می دهند ، شاخص ورودی دیگری است .
۲-۲-۴-۲)نگرش شاخص های فرآیندی
١– نگرش بلندمدت در سازمان[۲۵]
دستیابی به منافع بزرگ و پایدار بعضاً نیازمند فداکردن منافع کوچک و آنی است . برای استفاده از فرصتهای محیطی و ایجاد مصونیت در مقابل تهدیدات، سازمان ها نیازمند داشتن یک نگرش دراز مدت هستند . در پرتو این نگرش ، تمامی آحاد سازمان و یا حداقل افراد کلیدی آن می دانند که به کجا می روند و چه راهی را در پیش رو دارند. این امر خود سبب وحدت نظر در ارکان مختلف سازمان شده و مجموعه واحدهای متشکله و همچنین افراد سازمان را از سر در گمی و ابهام می رهاند .
٢– انسجام[۲۶]
تحول یا توسعه در سازمان ها نیازمند ” شرایط توسعه “ است . شرایطی که در آن تمامی عوامل مهم در پدیدآوری توسعه می باید در کنار هم حضوری سازگار و هم سو داشته باشند . سازمان هایی که از انسجام در امور و نقشها برخوردارند ، شانس آن را یافته اند تا از پدیده هم افزایی (Synergy) امکانات و تلاش های خود بهره مند شوند . در این سازمان ها امور نه جدا و متعارض با یکدیگر ، بلکه هم سو و مولد هم هستند .
٣– تمرکز[۲۷]
منابع اصلی و کارآمد برای استفاده از فرصت های محیطی و پرداختن به اولویت ها ، در هر سازمانی محدود هستند . لذا سازمان هایی که با هوشیاری کافی ، اولویتهای اساسی خود را درک کرده و منافع اصلی خویش را صرف آنها می کنند از بهره وری بیشتری در استفاده از منابع خود برخوردارند .
۴– ظرفیت فراگیری[۲۸]
به دلیل شدت تغییرات محیطی و افزایش عدم قطعیت در روند این تغییرات ، اداره سازمان های امروز بیش از هر زمان دیگر پیچیدهتر شده است . سازمان های موفق آنهایی هستند که همواره در حال آموختن و توسعه قابلیت های خود برای رویارویی با شرایط محیطی جدید هستند .
۵– سطح نوآوری[۲۹]
در عصر تغییرات سریع ، نوآوری عاملی کلیدی برای بقاء و موفقیت سازمان ها به حساب می آید . نوآوری در محصول و روش های تولید محصول و همچنین نو اندیشی و نوبینی در تعریف موضوع ها و مسائل سازمان و راه حل های آنها یکی از قابلیت های اساسی در سازمان های سالم است .
۶– سطح فن آوری[۳۰]
عصر حاضر ،عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات است . تحولات فن آوری در عصر حاضر به حدی بوده است که پارادایم ( قاعده بازی ) جدیدی بر سازمان های امروز حاکم کرده است . اداره سازمان های حاضر جز با شناخت دقیق قواعد بازی و استفاده از فن آوری روز ، به ویژه در صحنه رقابت فشرده موجود امکان پذیر نیست .
٧– فضا و فرهنگ سازمانی[۳۱] ایجاد تحول مهمتر و اصیل تر از برنامه های تحول است . هر برنامه ای نهایتاً می باید توسط افراد سازمان به اجرا درآید . بنابراین میزان آمادگی ذهنی افراد برای پذیرش تغییرات و ایجاد تحول در سازمان ، یکی از شروط اساسی توسعه سازمان ها به حساب می آید .
۲-۲-۴-۳)نگرش شاخص های خروجی
١– سود یا ارزش افزوده[۳۲]
مهمترین شاخصی که معمولا در این گروه مطرح است ، شاخص سود و سودآوری سازمان است . چنانچه سازمانی به نسبت منابعی که به کار گرفته است از سودآوری مناسبی برخوردار باشد دلیلی بر سلامت آن سازمان می باشد .
۲- رضایت [۳۳]و وفاداری[۳۴] مشتریان (ارباب رجوع)
بررسی چگونگی رضایت و وفاداری مشتریان یکی از شاخصهای خروجی است که مکمل شاخص سوددهی می باشد.
٣– چرخش کادر[۳۵]
این شاخص نشانگر میزان عزل و نصب ها در سازمان است . هنگامی که میزان این چرخش بالاست ، نشانگر وجود عزل و نصب های متعدد در سازمان است . این یکی از عوامل هشدار دهنده به مدیران است که باید درصدد یافتن علت یا علل آن در سازمان باشند .
۴– نیروی انسانی توسعه یافته یا قدرت جایگزینی[۳۶]
این شاخص نیز یکی دیگر از شاخص های خروجی است آه نشانگر توانایی سازمان در جایگزین آردن پست های خالی توسط نیروهای داخلی است .
۵– کیفیت محصول(خدمات)
این شاخص به عنوان نشانه یا علامتی[۳۷] پیش بینی کننده رضایت آینده مشتریان است .
۶– ارزش سهام: ارزش سهام در بازار بر روی رضایت سهامداران یک مؤسسه مؤثر است . ارزش سهامی که بتواند رضایت سهامداران موجود را تأمین سازد و باعث جذب سهامداران جدید شود ، می تواند نشانگر سلامت سازمان باشد
٧– رضایت جامعه
یکی دیگر از مدعیان هر سازمانی ، جامعه ای است که آن سازمان در آن فعالیت می کند. رضایت جامعه از یک سازمان ، به عنوان شهروندی که الزامات یک شهروند خوب بودن را رعایت می کند ، می تواند یکی از شاخص های خروجی برای ارزیابی سلامت آن سازمان باشد (لطیفی و همکاران، ۱۳۷۸).
۲-۲-۵) ویژگی های سازمان سالم و ناسالم:
۲-۲-۵-۱)ویژگی های سازمان سالم:
سازمان سالم سازمانی است که برای ادامه حیات خود قادر است به هدفها و مقاصد انسانی خود دست یابد، موانعی را که در دستیابی به هدفهایش با آن مواجه میشود، بشناسد و این موانع را از پیش پای خود بردارد. سازمان سالم، سازمانی است که درباره خود و موقعیتی که در آن قرار گرفته است، واقع بین باشد، قابلیت انعطاف داشته و قادر باشد برای مقابله با هر مشکلی، بهترین منابع خود را به کار گیرد (ساعتچی، ۱۳۷۵). براساس ابعاد و ویژگیهایی که مایلز، بنیس، سرجیووانی، آرجریس، پارسونز و دیگران برای سازمانهای سالم قائلند، ساعتچی ویــژگیهای سازمان سالم را به شرح زیر بیان می کند:
اهداف موسسه برای اکثریت کارکنان سازمان روشن است و کلیه فعالیت ها درجهت اهداف انجام می پذیرد، کارکنان نسبت بـــه سازمان احساس تعلق می کنند و علاقهمند به اعلام نظرات خود در مورد مشکل هستند، زیرا نسبت به حل آنها با خوش بینی اقدام میشود؛ مسائل در چارچوب امکانات موجود به صورت فعال و واقع بینانه برطرف می شود. کارکنان در جهت حل مشکلات به صورت غیر رسمی و فارغ از عنوان و مقام رسمی با یکدیگر همکاری می کنند و درگیر این نیستند که ببینند مدیران سطح بالا چگونه فکر می کنند و حتی خواسته ها و نظرات رئیس موسسه را مورد سوال قرار میدهند؛ تصمیم گیری برای افزایش کارایی موسسه بر اساس عواملی از قبیل توانایی، احساس مسئولیت، وجود اطلاعات، حجم کار، زمان منــــاسب و تجزیه و تحلیل منطقی صورت می گیرد؛برنامه ریزی در موسسه براساس واقعیتها، آینده نگری، عملکرد و برقراری نظم صورت می گیرد و در این مورد روحیه همکاری وجود دارد. به عبارت دیگر، قبول مسئولیت توسط مشـــارکت فعال کلیه اعضا به خوبی مشاهده می شود؛ قضاوت و خواسته های منطقی کارکنان سطوح پایین سازمان مورد توجه و احترام است؛ مسائلی کـــــه در موسسه مورد بررسی و حل و فصل قرار می گیرند، شامل نیازهای شخصی و روابط انسانی نیز می شود؛ تشریک مساعی به صورت آزاد و داوطلبانه صورت می گیرد. کارکنان آماده برای کمک و همکاری سازنده درجهت نیل به اهداف تعیین شــــده هستند، و در این راستا تلاش زیادی می کنند؛ هرگاه بحرانی موسسه را تهدید کند، برای رفع آن با یکدیگر متحد شده و خود را موظف به رفع بحران می دانند؛ تضاد در امر تصمیم گیری مهم تلقی می شود و به طور موثر با همکاران مطرح می گردد، کارکنان آنچــــــه را احساس می کنند ابراز می دارند و از دیگران نیز همین توقع را دارند؛ یادگیری حین انجام کار به مقدار زیادی بر اساس طریق، و کوشش خود یادگیرنده و راهنمایی و توصیه یاد دهنده صورت می گیرد. کارکنان یکدیگر را به عنوان یک فرد مستعد و توانا برای یادگیری و توسعه می بینند؛ انتقاد گروهی در ارتباط با پیشرفت کار به طور عادی انجام می گیرد؛ صداقت در رفتار کاملاً مشهود است و کارکنان نسبت به یکدیگر احساس احترام و تعلق دارند و خود را تنها حس نمی کنند؛ کارکنان کاملاً متحرک هستند. براساس انتخاب و علاقه در فعالیتها مشارکت می کنند و حضور در موسسه برایشان مهم و لذت بخش است؛ مدیریت و رهبری به صورت انعطاف پذیری در موسسه اعمال می شود و در مواقع لزوم، مدیریت و سازمان خود را با موقعیتها و تغییرات محیط تطبیق می دهد؛حس اعتماد، آزادی و مسئولیت متقابل در بین همکاران زیاد است. افراد واقف هستند که چه چیزهایی برای سازمان مهم است و چه چیزهایی کم اهمیت؛ قبول ریسک به عنوان یکی از شرایط توسعه و تغییر، مورد قبول مدیریت و کارکنان موسسه است؛ موسسه معتقد است که افراد باید از اشتباهات گذشته یاد بگیرند.
که چنین اشتباهاتی اثراتی در کار داشته است؛ عملکرد ضعیف در موسسه به فوریت تشخیص داده می شود و به طور منــاسب و دسته جمعی برای رفع آن اقدام می گردد؛ ساخت سازمانی و خط و مشی ها و دستورالعملها طوری تنظیم شده است که بتواند کارکنان را در انجام وظایف کمک کرده و بقا و سلامت موسسه را در بلند مدت تضمین کند. در ضمن ساخت ســازمانی، دستورالعملها و خط مشیهای سازمــان در موارد لزوم تغییر میکند تا موسســه بتواند خود را با شرایط محیطی تطبیق دهد؛ در موسسه علاوه بر نظم، تحرک سازنده وجود دارد و ابداعات و ابتکارات به مقدار زیادی مشهود است. روش های سنتی مورد سوال قرارگرفته و درصورت عدم کارایی کنار گذاشته می شود؛ سازمان، سرعت خود را با امکانات و تغییرات بازار که خریدار محصولات و یا خدمات موسسه است تطبیق می دهد، و کارکنان سعی در پیش بینی آینده دارند؛بین مسئولیت و اختیار تعادل و توازن منطقی وجود دارد و امور موسسه به دلیل نداشتن بوروکراسی بیمار، به سرعت انجام می شود.
هوی و میکسل( ۱۳۷۰) در تبیین سلامت سازمانی ، سازمانی را سالم می دانند که آفریننده باشد و برای این منظور باید دارای ویژگی هایی به شرح زیرباشد:
الف) دگرگونی را بپذیرند.
ب) اندیشه های تازه را گرامی بدارد.
ج) آزمایش و شکست را جزئی از کامیابی بداند.
د) ازکوشش مردمان قدردانی کند.
۲۴-رابرت اونز( ۱۹۷۰ ) در بیان خصوصیات یک سازمان سالم ، می گوید: سازمان سالم ، نه تنها در محیط خودش دوام می آورد بلکه بطور موثری پیوسته از عهده فعالیتهای دشوار و طولانی بر می آید و مستمراً این توانایی خود را توسعه می دهد. عملیات کوتاه مدت، در روز بخصوص ممکن است اثر بخش باشد یا غیراثربخش اما بقای پایدار، توان موثر و رشد، همواره ادامه دارد.