توضیح اینکه: اگرچه سند ثبتی اصولا قابلیت صدور اجرائیه را دارد مگر در موارد استثنائی مانند سند مالکیت، ولی این قابلیت تا جائی است که خود سند ثبتی، معتبر باشد. بنابراین، هرگاه سند ثبتی از اعتبار افتاده باشد، نمی توان از لازمالاجراء بودن آن سند سخن گفت تا به اتکاء آن، از مقام صالح درخواست صدور دستور صدور اجرائیه را نمود.
یکی از مهمترین امتیازات و آثار اسناد رسمی ثبتی و لازمالاجراء، آن است که ذینفع هر زمان که بخواهد می تواند مفاد آن را به موقع اجراء بگذارد. (البته پس از سررسید وعده در صورتی که وعده مدتی داشته باشد) و مدیون یا متعهد نمی تواند به عذر شمول مرور زمان از پرداخت آن امتناع کند و نمی تواند با اقامه دعوی در دادگاه ابطال اجرائیه را از دادگاه، از جهت صدور زمان، درخواست نماید. زیرا حق درخواست صدور اجرائیه محدود به زمان و مدت معینی نشده است و نمی توان ذیحق را بدون نص قانونی از استفاده از حق خود منع کرد.
بند ششم : مزایای سند رسمی
در مزایای سند رسمی نسبت به سند عادی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- یکی از فواید مهم ثبت سند رسمی حیات منابع و منافع ملی است. با قولنامه خیلی ساده می شود جنگلی را فروخت یا زمین کشاورزی را تقسیم کرد، مال وقفی را اصلاً از بین برد. ولی با سند رسمی امکان ندارد و معامله خلاف قانون از طرف مأمور دفتر اسناد رسمی ثبت نمی شود و نظارت مأمور مانع از از تحقق چنین خلافی می شود. با قولنامه می توان سرزمین ملی را به بیگانگان فروخت، بدون اینکه دولت هیچ کنترلی بر این نقل و انتقالات داشته باشد.
۲- با قولنامه میتوان معاملات معارض انجام داد، در حالی که با سند رسمی معاملات معارضی انجام نمی شود. از فواید ثبت در دفتر املاک و گزارشی که دفاتر اسناد رسمی از دفتر املاک راجع به وضعیت مالکیت می خواهند همین است که مردم امکان آگاه شدن از وضعیت ملک را قبل از معامله در یک نهاد رسمی دارند، در حالی که در مورد معاملات اسناد عادی چنین امکانی وجود ندارد.
۳- احترام به مالکیت بر تمام مردم جامعه واجب است. بنابراین سندی که حاکی از نقل و انتقال یک مال می شود باید به گونه ای تنظیم شود که در مقابل همه مردم قابل استناد باشد و چنین سندی تنها سند رسمی است.
سند رسمی است که مفاد و مندرجات آن در مقابل اشخاص ثالث اعتبار دارد و کسی نمی تواند منکر آنها شود بر خلاف سند عادی قولنامه که به نسبیت اعتبار قابل استناد می باشد.
۴- تنظیم سند رسمی فواید جانبی دیگری هم دارد: مثلاً دولت آن را وسیله قرار داده برای اینکه مالیات ها و عوارضی که لازم است برای ملک قبل از معامله وصول شود، ولی پذیرش سند عادی این حکمت را نیز بیهوده می کند[۳۶].
گفتار سوم: تفاوت سند رسمی و سند عادی
سند اعم از اینکه رسمی باشد یا عادی در مقام اثبات یا رد دعوی معتبر است، فقط تفاوتشان در قوت و ضعف این حجیت است. قوی ترین سند در مقام اثبات “سند رسمی” است که بین طرفین و اشخاص ثالث حجت است اما سند عادی اگر مُعِد برای اثبات باشد باز هم کمتر از سند رسمی دارای اعتبار و قوت است زیرا اگر طرف دعوی آنرا مورد تردید و انکار قرار دهداعتباری برای آن باقی نمی ماند مگر اینکه به اصالت آن رسیدگی شود.[۳۷] یا به نحوی از انحاق مندرجات سند رسمی را در خصوص رسید وجه یا مال یا تعهد به تأدیه وجه یا تسلیم مال معتبر ندانند به شش ماه تا یکسال انفصال موقت محکوم خواهند شد».
بنداول- تفاوت از حیث شکل
سند رسمی، سند شکلی است. اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی و یا مأمورین رسمی مکلفند مطابق شرایط شکلی مقرر و در فرم مخصوص آن را تنظیم نمایند، در غیر اینصورت آن ورقه فاقد اعتبار اسناد رسمی خواهد بود، ولی اسناد عادی تابع تشریفات خاصی نیست، مگر در مورد اسناد تجاری، دفاتر تجاری و وصیت نامه خود نوشت (ماده ۲۷۸ ق.م)[۳۸].
تشریفات پیش بینی شده برای تنظیم اسناد رسمی به سه دسته تقسیم می شود:
۱- تشریفاتی که عدم رعایت آنها سند را از سندیت می اندازد مانند امضاء متعاملین ویایکی از ایشان.
۲- تشریفاتی که سند را از رسمیت می اندازد. هرگاه در تنظیم سند تمام تشریفاتی را که قانون و یا آیین نامه که به دستور قانون تهیه شده در تنظیم سند لازم بداند، رعایت شود، سند رسمی محسوب
می شود، لذا عدم رعایت آن موجب از رسمیت افتادن سند خواهد شد. بنابراین، اگر سندی توسط غیر مأمور رسمی تنظیم شود و یا یکی از تشریفات مقرر قانونی مانند حدود صلاحیت و عدم مطابقت با مقررات رعایت نشود، این سند رسمی نخواهد بود. ماده ۱۲۹۳ ق.م مقرر می دارد هرگاه سند بوسیله یکی از مأمورین رسمی تنظیم اسناد تهیه شده، لیکن تأیید صلاحیت تنظیم آن سند را نداشته و یا رعایت ترتیبات مقرره قانونی را نکرده باشد.
۳- تشریفاتیکه سند را از رسمیت می اندازد، ولی قوه اجرائی آن را می گیرد. مانند عدم الصاق تمبر؛ چنانکه ماده ۱۲۹۴ ق.م مقرر می دارد: «عدم رعایت راجع به حق تمبر، سند را از رسمیت خارج نمی کند».
بند دوم: تفاوت از حیث موضوع
مأمور رسمی که سند را تنظیم می نماید محدود به موضوع و یا موضوعات خاصی است، مثلاً سردفتر ازدواج و طلاق مجاز نیست سند انتقال اتومبیل یا صلح تلفن و یا آپارتمانها را به ثبت برساند و بالعکس، به عبارت دیگر در اسناد رسمی در محدوده موضوع اختصاصی است، ولی در خصوص اسناد عادی در مفهوم کلی چنین اختصاصی وجود ندارد و هر چند در مورد اسناد عادی تجارتی قید موضوع اختصاص یافته، مشاهده می شود.
بندسوم:تفاوت از حیث مکان
مأمور تنظیم کننده سند رسمی مکلف است سند را در حوزه صلاحیت خود تنظیم کند و مجاز نیست خارج از دائره اختصاص یافته یا به عبارت دیگر، خارج از قلمرو صلاحیت خود مبادرت به تنظیم سند کند، ولی در مورد اسناد عادی چنین محدودیتی وجود ندارد. هر چند در مورد اسناد تجاری محل تنظیم از حیث مهلت های مقرر راجع به واخواست و طرح دعوی مؤثر است.
بندچهارم: تفاوت از حیث حجیت
در مقام اثبات نسبت به سند عادی امکان اظهار انکار و تردید و ادعای جعل وجود دارد، ولی نسبت به سند رسمی اظهار انکار و تردید مسموع نمی باشد و فقط ادعای جعلیت مسموع است. ماده ۱۲۹۲ ق.م مقرر می دارد: «در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار اسناد رسمی را دارد، انکار و تردید مسموع نیست و طرف می تواند ادعای جعلیت به اسناد مزبور کند یا ثابت نماید که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است»[۳۹].
بندپنجم: تفاوت از حیث قوه اجرائی
به موجب ماده ۹۲ ق.ث «مدلول کلیه اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول بدون احتیاج حکمی از محاکم عدلیه لازم الاجرا است، مگر در مورد تسلیم منقولی که شخص ثالثی متصرف و مدعی مالکیت آن باشد» و ماده ۹۳ ق.ث نیز مقرر می دارد: «کلیه اسناد رسمی راجع به معاملات املاک ثبت شده مستقلاً و بدون مراجعه به محاکم لازم الاجرء است».
بنابراین، با توجه به مدلول مواد فوق ملاحظه می گردد که بدون مراجعه به دادگاه و رسیدگی قضائی اجراء مفاد سند را بخواهد، ذینفع می تواند مشروط به اینکه در تصرف شخص ثالث و مدعی مالکیت نباشد. حال آنکه، در خصوص اسناد عادی چنین وصفی وجود ندارد، جزء در مورد چک که از این جهت، در حکم اسناد لازم الاجراست[۴۰].
بندششم: تفاوت از حیث قابلیت استناد
به موجب مواد ۱۲۹۰ و ۱۳۰۵ ق.م سند رسمی بر خلاف اصل نسبی بودن تعهدات در خصوص تاریخ تنظیم حتی، نسبت به اشخاص ثالث نیز قابل استناد است، لیکن در خصوص اسناد عادی، اصل سند در تعهدات حاکم است و صرفاً نسبت به طرفین و وراث و قائم مقام قانونی آنها معتبر است. ماده ۲۲ ق.ث نیز مقرر می دارد: « همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید، دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی را که ملک مزبور به آن منتقل گردیده و این انتقال دردفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد، مالک خواهد شناخت»[۴۱].
بندهفتم: تفاوت از حیث امتیاز
به استناد بند «الف» ماده ۱۰۸ و بند ۴ ماده ۱۴۵ ق.آ.د.م: « دارنده سند رسمی معاف از پرداخت خسارات احتمالی جهت تأمین خواسته و تأمین از اتباع بیگانه است، ولی اسناد عادی فاقد چنین امتیازاتی است. البته، اسناد عادی تجاری وضعیت خاص خود را داراست و قانونگذار امتیازات و ویژگی های خاصی برای آن در نظر گرفته است[۴۲].
بندهشتم: تفاوت از حیث اعتبار (محتویات، مندرجات و مواد اسناد رسمی)
مطابق ماده ۷۰ ق.ث: «سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است، تمام محتویات و امضاهای مندرجه در آن معتبر خواهد بود، مگر آنکه مجعولیت آن سند ثابت شود»[۴۳]، منظور از محتویات سند، امضاء و جملات و عبارت های سند است و منظور از مندرجات سند، مفاد عباراتی است که در سند قید شده است.فرض بر صحت انتساب عبارات و امضاهای م.جود در سند به اشخاصی است که به آنها نسبت داده شده می باشد. حال، ممکن است کسی انتساب سند را قبول کند، ولی منکر تحقق و واقعیت مندرجات آن گردد. ماده ۷۰ ق.ث مقرر می دارد: «سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است و تمام محتویات و امضاهای مندرجه در آن معتبر خواهد بود، مگر اینکه مجعولیت آن سند ثابت شود، انکار مندرجات اسناد رسمی راجع به اخذ تمام یا قسمتی از وجه یا مال و یا تعهد به تأدیه وجه یا تسلیم مال مسموع نیست.
مأمورین قضائی یا اداری که از راه حقوق یا جزائی انکار فوق را مورد رسیدگی قرار داده و یا به نحوی از انحاق مندرجات سند رسمی را در خصوص رسید وجه یا مال یا تعهد به تأدیه وجه یا تسلیم مال معتبر ندانند به شش ماه تا یکسال انفصال موقت محکوم خواهند شد».
معذالک، بنابر تبصره ذیل همین ماده: «هرگاه کسی که به موجب سند رسمی اقرار به اخذ وجه یا مالی کرده یا تأدیه وجه یا تسلیم مالی را تعهد نموده، مدعی شود که اقرار یا تعهد او در مقابل سند رسمی یا عادی یا حواله یا برات یا چک یا فته طلب بوده است که طرف معامله به او داده و آن تعهد انجام نشده و یا حواله یا برات یا چک یا فته طلب پرداخت نگردیده است، این دعوی قابل رسیدگی خواهد بود».
و سرانجام مستنداً به ماده ۷۴ ق. ث: «موادی که مطابقت آن با ثبت دفتر تصدیق شده به منزله اصل سند خواهد بود، مگر در صورت اثبات عدم مطابقت مواد با ثبت دفتر.»
بند نهم : تفاوت سندرسمی و سند در حکم سند رسمی
همان طور که قبلا توضیح داده شد برخی اسناد عادی دارای اعتبار سند رسمی هستند. دکتر بهرام بهرامی در کتاب اجرای مفاد اسناد رسمی تفاوت این دو را چنین بیان کرده اند:
با توجه به مواد ۱۲۹۲ و ۱۲۹۱ ق.م می توان تفاوت بین سند در جکم سند رسمی لازم الاجراء را با سندی که اعتبار سند رسمی را دارد در چند مورد شناخت.
مستنداً به ماده ۱۲۹۲ ق.م: «در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار اسناد رسمی را دارد، انکار و تردید مسموع نیست و طرف می تواند ادعای جعلیت نسبت به اسناد مزبور کند یا ثابت نماید که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است».
به موجب ماده ۱۲۹۱ ق.م: «اسناد عادی در مورد اعتبار اسناد رسمی را داشته درباره طرفین و وراث و قائم مقام آنان معتبر است:
الف: اگر طرفی که سند علیه او اقامه شده است، صدور آن را از منتسب الیه تصدیق نماید.
ب: هرگاه در محکمه ثابت شود که سند مزبور را طرفی که آن را تکذیب یا تردید کرده، فی الواقع امضاء یا مهر کرده است».
ماده ۱۲۹۲ وارد بر ماده ۱۲۹۱ ق.م است. در مقررات قانونی دیگر نیز تعریف و تبعیتی از اسنادی که اعتبار اسناد رسمی را دارا باشند، نداریم. بنابراین، مقصود از سندی که اعتبار اسناد رسمی را دارد فقط همین دو مورد است و منظور از سند در حکم سند رسمی به موجب ماده ۲ ق. صدور چک اصلاحی ۱۳۷۲: «چک های صادره عهده بانک هایی که طبق قوانین ایران در داخل کشور را دایر شده یا می شوند. همچنین، شعب آنها در خارج از کشور در حکم اسناد لازم الاجراء است و دارنده چک در صورت مراجعه به بانک و عدم مراجعه به بانک و عدم دریافت تمام یا قسمتی از وجه آن به علت نبودن محل و یا به هر علت دیگری که منتهی به برگشت چک و عدم پرداخت گردد، می تواند طبق قوانین و آئین نامه های مربوط به اجرای اسناد رسمی وجه چک یا باقی مانده آن را از صادرکننده وصول نماید…»[۴۴].
با توجه به مراتب فوق می توان تفاوت بین سند در حکم سند رسمی لازم الاجراء را با سندی که اعتبار سند رسمی دارد در چند مورد شناخت:
اولاً- هر دو سند در اعتبار و هم سند در حکم امری استثنائی است و باید به قدر متقین بسنده شود؛ با این فرق که مصداق سند در حکم اسناد رسمی لازم الاجراء فقط چک به موجب ماده ۲ق. صدور چک، ولی مصادیق سندی که اعتبار اسناد رسمی را ندارند در محدوده ماده ۱۲۹۱ ق.م است.
ثانیاً- سندی که اعتبار اسناد رسمی را دارد، مستنداً به ماده ۱۲۹۳ ق.م قابلیت انکار و تردید را ندارد، ولی سند در حکم سند رسمی موضوع ماده ۲ق. صدور چک یک سند عادی است، لذا قابل انکار و تردید است.
و فی سکون الظلماء فی وحشه اللیل و در سکوت تاریکی و در وحشت شب
و فی رهبه النُّهی و المشاعرِ و در عظمت رعب انگیز درک و احساس
أنا ظمآن لِلحقیقه وحدی خود را تشنه حقیقت احساس می کنم.
أفْحَصُ الکونَ فی مناجاه شاعِر و در نجواهای شاعرانه خویش هستی را می کاوم.
تحلیل:
این قطعه ای از ابوشادی است که به خوبی رمانتیک بودن شاعر را نشان می دهد، شاعر در این قطعه ضمن نجوای با شب، احساسات خود را بیان می کند، اما گر یا این احساسات تا حدودی متعال است و زیاده روی در آن دیده نمی شود، شاعر خود را تشنه ی حقیقت می داند و به خوبی علت قرارگرفتن خود در پشت بام منزلش را بیان می کند و می گوید او برای این در پشت بام منزل قرار گرفته ام از شب بپرسد که چرا در این تاریکی با او نجوا می کند، شاید او می خواهد که حقیقت شب را از خود شب بپرسد و در آخر بیان کند که تنها اوست که دوستدار حقیقت است.
گزیده ای از قصیده ی «الحان النارنج»
مِن عبیرِ النارنجِ أصداءُ الحان تمشت می روحه العبقری
از بوی خوش نارنج انعکاس صداهایی در روح درخشنده آن راه می رفت
کم غرامٍ لَهُ تکرَرَ فی الأعوامِ تکرارَ آیه مِن نبیِّ
چه بسیار عشقی که همچون تکرار آیات بر پیامبران برایش تکرار شد.
هُونورٌ مشعشعٌ حینما الزُهر ضیاءٌ مجسمٌ مِن لحون.
آنگاه که گل تجسمی روشن از آهنگها می شود آن گل نارنج به تلألؤ و درخشش درمی آید.
و قفنی تحتهُ عباه مشدودٍ أحلامُهُ فنون الفتون
من همچون عبادتگر که خود را به آستان معبودش بسته است مبهوت روی زیبایی اویم و در رؤیای دلربا و فریبنده او به سر می بریم.
حینما أنتِ یا حیاتی قُربی کمعانٍ شابَتْ خیالی الجری
زمانیکه تو ای هستی ام کنار من هستی چون معانی ای عقل خرد ورز که با خیال جاری من در می آمیزد.
و کانت الطبیعه إحتضنتَنا فا ضافَتْ هناءَ ه لِلنُهی
طبیعت ما را در آغوش خود کشید و خوشبختی و کامرو این ما را فزونی بخشید.
لیس وَهْماً تخیلی إنَّ وجدانی مِن الزهرِ الضیاء الصَّریح.
این درک و احساس من از گل و نور آشکار است وهم و خیال نیست.
لیس وَ هماً تَسمُعی تلک الأحان تداوی کالوصلِ قلبی الجریح.
گمان نیست شنیدن صدای آن آهنگ ها چون رسیدن قلب مجروح مرا مداوا می کند.
و الهه وء السحریٌ تملُوهُ الألحان سمعاً و منظراً للقلوبِ.
آن آرامش سحرآمیزی که نغمه ها گوش و چشم و قلبها را با آن لبریز می کنند.
لایراها و لیس یسمَعُها إلا حبیبٌ مستِلهمٌ مِن حبیب
آنرا نمی بیند و آنرا نم شنود مگر دوستی الهام گرفته از یک دوست.
آنهِدا النارنج یا صاحبی الشادی بأحلامِ عالَمٍ مسحورٍ.
ای نارنج! ای مونس نغمه پرداز رؤیاهای جهان سحرآمیز!
ها هنا نحنُ من عبیرکَ نستأف جمالاً مرصلاً فی الدهُور.
ما از شمیم دل انگیز تو زیبایی همه دوران را استشمام می کنیم.
لا نملُّ الوقوفَ و الجلسه الحلو فی نورکَ الظلیل العجیب
و از ایستادن و نشستن شیرین در سایه بان نور اعجاب آور تو ملول نمی شویم.
تَحجبُ الشمسُّ حینما أنت اقمارٌ محالٌ لمثلها أن تغیبَ
ماه بی مثال و افول ناپذیر تو خورشید را در پرده می کند.
و کانی أنهَ مجتُ مِنک فأصبَحْتُ قلیلا من عطرک الجذّابِ.
و گویا که من با تو در آمیخته ام و اندکی از عطر جذّاب تو شده ام.
ثُمَّ أنعشتُ من أقدسٍ فی قربی و قَبَّلْتُ ثغرها الأهّابِ.
سپس از مقدسترین چیز در کنارم حیات یافتم و دهان کاملاً آماده اش را بوسیدم.
و تعمقتُ فی نُهاها و عانَفْتُ فوأدَکُم ناجیتُهُ فی صُمُوتِ.
و در زیرکی او اندیشیدم و قلب شما را تسخیر نمودم و در سکوت با او صحبت کردم.
فتفانیتُ فیه دونَ أنْ ارجوا رُجُوعاً فقیه روحٌ و قوتٌ
پس در آن فنا شدم بدون اینکه بازگشت از آن را بخواهم سپس در آن روح و نیرو یافتم.
أیُّ شی ءٍ کالنورِ فی صُورِ العطرِ ینیلُ الخیالَ أشهی محالِ
چه چیز مانند نور خواستنی ترین محال را در تصاویری معطر برای خیال فراهم می کند.
هکذا أر توی بعالم أحلامی إذا کانَ کُلُّ عیشی ظماءُ
و این چنین از جهان رویاهایم سیرآب می شوم اگرچه تمام زندگی ام عطش و تشنگی باشد.
هکذا عابدُ الضیاء أغانیه عبیرٌ مُجنَّحٌ بالضیاءِ.
و این چنین بنده ی نور ترانه هایش بوی خوش آغشته به نور است.
تحلیل:
«در این ابیات نجوای شاعر را با نارنج می بینیم که باز طبیعت و نجوای آن موضوع شعر شاعر است. در واقع آنچه بیشتر در این شعر دیده می شود، استفاده شاعر از صنعت تشخیص یا جان بخشی است که در آن شاعر با شکوفه ها و نارنج و شب و زمانه صحبت می کند و این مناظره چقدر زیبا بیان شده است. شاعر تشنه است و این تشنگی را هیچ چیز فرو نمی نشاند مگر عالم و جهان رویایی که در آن غوطه ور شده و با آن در آمیخته است.»[۸۹]
کلمه لاتین(hospitality) از کلمه hospice اقتباس شده است که نام حانه هایی در قرون وسطی در اروپا بود که مهمانان و مسافران در آنجا اقامت می کردند و معنای دیگر آن، شخص غریبه بوده است.بنابراین مفهوم هتلداری فقط شامل هتل ها و رستوران ها نمی شود بلکه در برگیرنده هر نوع سارمان و یا موسسه ای است که برای مسافران و یا گردشگران، امکانات اقامتی و غذایی فراهم می آورد. ارائه امکانات در صنعت هتلدارینیاز به مدیریت متخصص دارد. فراهم آوردن مکانی برای اقامت، خدمات غذایی، ساخت هتل و یا اقامت گاه، خدماتی از قبیل گرما، برق، نور مناسب، نظافت، نگهداری از هتل، نظارت بر کارکنان و کارمندان و همچنین ارائه غذاهایی که رضایت مشتریان را جلب کند، همگی گوشه هایی از مسئولیت های پیش روی مدیران این صنعت هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شاید بتوان مدیریت هتل را جز اولین و قدیمی ترین حرفه های مدیریتی دانست که بشر انجام داده است. هدف از این حرفه ی تخصصی همواره فراهم آوردن وسایل رفاه و آسایش مهمانان بوده است. امروزه مدیران و کارکنان متخصص در صنعت هتلداری به دنبال پیشرفت در این صنعت بزرگ هستند. این صنعت، آنقدر بزرگ است که شاید افراد، همواره نتوانند جایگاه مدیریتی مورد نظر خود را در بدو ورود به این حرفه به دست آوردند. اما باید توجه داشت که صنعت گردشگری یکی از معدود بخش های اقتصادی است که محیطی بسیار متنوع و مساعد برای پیشرفت و ترقی شغلی دارد.
یک مدیر موفق در صنعت گردشگری ، مدیری است که دارای مهارت های رهبری خاص جهت نیل به اهداف مدیریتی و سازمانی باشد. نقش مدیران در این صنعتژف بسیار گسترده و متنوع است. در اینجا به سه هدف در این صنعت اشاره می کنیم که مدیران باید برای موفقیت به آنها دست یابند(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
یک مدیر در صنعت هتلداری، باید سعی کند تا مهمانان از هر حیث آسایش و آرامش داشته باشند. این مطلب نیازمند فراهم آوردن فضایی دوستانه و صمیمانه با مهمانان از یک سو و کارکنان از سوی دیگر است. چرا که فراهم آوردن محیطی دوستانه میان کارکنان یعنی ارائه بهتر خدمات به مشتریان و مهمانان
در این صنعت، یک مدیر باید تلاش کند تا رضایت مندی مهمانان کاملا حفظ شود. به عنوان مثال ارائه غذاهای گرم و سرد مطابق میلی مهمان و سر وقت، مرتب بودن تخت خواب مهمانا و تمیزی اتاق ها، فراهم آوردن وسایل بازی و سرگرمی بدون دریافت هزینه. بنابراین هدایت یک سیستم هتلداری نیازمند تلاش بسیار است که مدیریت باید مطمئن شود که این سیستم به صورتی کارآمد و موفق پیش میرود.
مدیریت یک مجموعه هتل و خدمات رفاهی باید اطمینان حاصل کند که ارائه تمامی خدمات و وسایل رفاهی به مهمانان همسو با روند سود دهی و درآمد زایی هتل و یا هر واحد اقتصادی این صنعت باشد.
منظور از ارائه خدمات مامل و کافی این نیست که بخش اصلی یعنی سود آوری این صنعت را نادیده بگیریم. در ارائه خدمات هتل بخش عمده ای از خدمات و امکانات با صرف هزینه هایی فراهم آمده اند که در وهله اول اولویت با درآمدزایی و پرداخت هزینه های مواد و خدمات اولیه است. بنابراین یک مدیر باید تلاش کند تا هزینه های جاری از قبیل پرداخت دستمزد کارکنان، خرید مواد اولیه، هزینه های نگهداری، مالیات ها و دیگر هزینه های هتل جبران گردد و در نهایت، سودآوری این صنعت نیز مورد توجه قرار گیرد(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
در بسیاری از کشورها، هتل ها نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. این نقش شامل برگزاری نشست های تجاری، کنفرانس ها، اوقات فراغت و تفریحات و غیره می شود. با این دید هتل ها همان اندازه در اقتصاد یک کشور مهم هستند که حمل و نقل، ارتباطات و سیستم توزیع کالا و خدمات.
در بسیاری موارد هتل ها جاذبه های مهمی برای گردشگران هستند مخصوصا براس قشر متمول چرا که نشان دهنده توانایی آنها در پرداخت هزینه های سنگین است و این خود می تواند برای آنان نشانه ای از قدرت مالی باشد.همان طور که قبلا اشاره شد درآمد هتل ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر اقتصاد آن مناطق کمک می کند.
هتل ها منباع اصلی تحصیل ارز خارجی و اشتغال زایی در بخش گردشگری بوده ، همچنین مصرف کنندگان مناسبی برای محصولات صنایع دیگر هستند. از دیدگاه مدرنیزه شدن، ساخت هتل های جدید و بزرگ یا تکنولوژی روز، بازار بسیار خوبی در بخش ساخت و ساز ایجاد نموده، دیگر تجهیزات، مبل ها و وسایل ضروری نیز بازار خوبی را برای تولیدکنندگان این محصولات فراهم آورده است. مواد خوراکی، نوشیدنی و دیگر مواد غذایی مصرفی که نیاز روزانه هتل ها هستند برای تولید کنندگان این محصولات مانند کشاورزان، ماهیگیران و غیره بازار مناسبی است. استفاده از کاز،برق،آب نیز با پرداخت هزینه همراه است که جز درآمدهای دولتی محسوب می شود.
البته علاوه بر این، باید مالیات هایی که به این صنعت تعلق می گیرد را نیز احتساب کرد. و مهمتر از همه اینها هتل ها منابع اصلی ایجاد کار و درآمد برای مردم بومی هستند حتی برخی از هتل ها تبدیل به نمایشگاه ها و محل تجمع فرهنگ بومی و بومیان آن منطقه شده اند.
خدمات هتل به صورت مستقیم به مشتریان آن عرضه می گردد. این محصولات و خدمات بلافاصله پس از فروش، مصرف می شوند. بنابراین خدمات هتل باید در جایی عرضه شود که تقاضا وجود دارد. یعنی مکان هتل بسیار مهم است. در حقیقت مکان هتل، قسمتی از تولید اقتصادی یا بهره وری اقتصادی آن هتل است. به عبارت دیگر، مکان یک هتل کلید اصلی موفقیت و پویایی آن است. به همین خاطر که صاحبان و مدیران موفق در صنعت هتلداری، همگی بر این واقعیت تاکید دارند که سه عامل دلایل موفقیت تجاری یک هتل هستند: مکان، مکان و مکان!
همانگونه که قبلا اشاره شد حتی در قدیم هتل ها و مسافرخانه و مهمانپذیر ها همواره در مکان هایی احداث می شدند که محل تردد مسافرین بوده اند از قبیل کنار جاده های ارتباطی، ترمینال ها، مقاصد گردشگری.
یکی دیگر از عواملی که در انتخاب مکان هتل اهمیت دارد ، توجه به موقعیت اقتصادی آن مکان است. مکان هایی که فعالیت اقتصادی در آنجا متمرکز شده اند موقعیت های مناسبی برای هتل سازی و هتل داری هستند(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
۲-۴ چهارچوب و دامنه وظایف مدیران هتل
امروزه، دامنه فعالیت هتل های بزرگ بسیار متنوع و رشد اقتصادی آنها بسیار سریع است. بنابراین ساختار عملیاتی و سازمانی آنها نیز به نسبت این رشد پیچیده تر شده است. چه یک هتل مستقل باشد و چه بخشی از هتل های زنجیره ای باشد،به خودی خود، به عنوان یک واحد اقتصادی مستقل در نظر گرفته می شود و باید به صورت جداگانه مدیریت گردد. اگرچه هدایت یک هتل به بیش از یک مدیر احتیاج دارد اما وظیفه اجرایی و عملیاتی این واحد تجاری بر عهده مدیر ارشد است.
مدیر ارشد نقش کلیدی در تحقق اهداف اقتصادی هتل و به نتیجه رساندن راهکارهای تجاری دارد و همچنین یک الگوی رفتاری برای تیم مدیریت است. به عبارت دیگر مدیر ارشد نقش مدیریت مرکزی را در هتل و روند تجاری آن ایفا می کند. پیچیدگی مسئولیت مدیر ارشد نیز به همین خاطر است چرا که مدیریت تقاضای مشتریان، کارکنان و مدیران میانی و همچنین چالش های مدیریتی هتل، از جمله مسئولیت های مدیر ارشد است(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
تصویر ۱ محیط شغلی مدیر ارشد
مدیریت تقاضای شغل و روابط و نقش مدیران ارشد را باید در سه محیط مورد بررسی قرار داد:
تقاضای کوتاه مدیت ۲- تقاضای معمولی ۳- تقاضای بلند مدت
تقاضای کوتاه مدت
تقاضای کوتاه مدت از مدیران ارشد، به انتظارات روزانه و یا مسائل روزانه عملیاتی در راستای ارائه خدمات با کیفیت به مهمانان، کنترل هزینه افزایش درآمد مربوط است. مسئولیت مستقیم مدیران ارشد هتل ها، حفظ دارایی ها و بهره وری مفید در دوره کوتاه مدت است. مدیران ارشد باید زمان زیادی از وقت و تلاش خود را صرف کنترل عملیاتی در جهت رسیدن به نتیجه مطلوب کنند. یکی از مشخصه های بارز هتل ها این است که بسیاری از مشکلات و مسائل تجاری روزانه آنها در حیطه مدیریتی کوتاه مدت قرار می گیرد.
این بدان معناست که بیشتر مشکلات مربوط به ارائه خدمات به مهمانان در هتل ها باید به سرعت و بلافاصله بر طرف شوند. بنابراین بیشتر هتل ها از لحاظ سازمانی و عملیاتی فعالیت های تجاری پیچیده ای هستند. چرا که ممکن است تعداد زیادی از فعالیت های مختلف همزمان انجام شوند.
بی شک باقی ماندن در راس این فعالیت تجاری پیچیده، یکی از مهمترین وظایف مدیران ارشد در هتل هاست که توانایی ویژه ای را طلب می کند. توانایی کنترل اتفاقات، برقراری ارتباط موثر کلامی و تعامل سازنده با زیر دستان و کارکنان از جمله مهارت هایی است که مدیران ارشد بای داشته باشند. با توجه به این مطلب مدیران ارشد نقش کنترل عملیات را نیز بر عهده دارند(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
تقاضای معمول
مدیران ارشد علاوه بر مسئولیت خود در برطرف کردن و رسیدگی به مسائل کوتاه مدت و روزانه،باید طرح ها و برنامه های مدونی را به منظور کنترل عملیات هتل ارائه دهند.
ازآنجایی که باید برای هماهنگی و پیشرفت همزمان هتل با این دگرگونی ها، راهکارهای خدماتی و ساختاری خاضی داشته باشند.
ارائه چنین برنامه ها و راهکارها، مستلزم صرف زمان است. این گونه تقاضا را تقاضای معمول یا عادی می نامند.این روند بدان معناست که مدیریت هتل باید با وضع راهکارهای موثر، کارکنان را به سمتی سوق دهد که بتوانند در برابر محرک های محیط خارج، پاسخ های مناسبی را از خود بروز دهند و بتوانند به طور همزمان به نیازهای روز هتل پاسخ مثبت دهند. وضع چنین راهکارهایی و همچنین به انجام رساندن این برنامه ها نیازمند برقراری روابط داخل سازمانی موثر و تعامل با کارکنان و کارمندان زیر دست است(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
۲-۴-۳ تقاضای بلند مدت
مسئولیت مهم یک مدیر ارشد، مدیریت در تقاضای بلند مدت، نظارت بر نیازها و ضرورت های سرمایه گذاری و ثبات سازمانی در هتل است. تصمیماتی که در خصوص صرف سرمایه و دارایی اتخاذ می شود باید در راستای اهداف خدمات استراتژیک(راهبردی) در یک هتل باشد.
مهمترین عامل در مدیریت ارتباطات به منظور اخذ تصمیم در مورد برداشت و هزینه کردن سرمایه، توانایی مدیر ارشد در متقاعد کردن صاحبان و سهام داران هتل است. توسعه ثبات سازمانی و تجاری یک هتل مستلزم آموزش و ارتقای مهارت های منابع انسانی است.
بسیاری از برنامه های آموزش منابع انسانی، باعث تداوم تجاری صنعت هتلداری در بلند مدت می گردد. ثبات سازمانی و تجاری یک هتل آن را قادر می سازد تا بتواند به صورتی پایدار خدماتی با کیفیت ارائه دهد و با اثربخشی بالا، فعالیت های روزمره ی تجاری هتل را کنترل نماید. مسائل اساسی مرتبط با مدیریت ارتباطات و روابط، عبارتند از نظارت مستمر بر محیط خارج از سازمان و برقراری ارتباطات منسجم با محیط داخلی هتل. نقش مدیر ارشد در دستیابی به اهداف بالا را می توان نقشی اساسی دانست(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
۲-۵ نقش مدیران ارشد در هتل ها
مدیران ارشد در کلیه سازمان ها و به خصوص در صنعت هتلداری، دارای سه وظیفه و نقش اساسی هستند که عبارتند از:
الف) نفش مدیریت روابط بین پرسنل
ب) نقش مدیریت اطلاعات
ج) نقش مدیریت تصمیم گیری(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹)
۲-۶ نقش نظارت عملیاتی مدیران ارشد در هتل ها
نقش نظارتی عملیاتی مدیران ارشد فعالیتی سخت و روزانه است، چرا که دامنه فعالیت های هتل، گسترده و متنوع است. آنان بایدبه صورت روزانه بر انتشار اطلاعات و انجام صحیح فعالیت ها نظارت کنند.
مدیران ارشد باید به صورت مستمر با مدیران زیر دست و کارکنان در ارتباط باشند تا قبل از همه از بروز مشکلات مطلع گردند. همچنین باید توانایی مدیریت بحران و حل مشکلات بین کارکنان را در اسرع وقت و به صورتی موثر داشته باشند. گاهی اوقات این مشکلات و بحران ها عامل خارجی دارند و اطلاع از محیط خارج، ضرورت حل چنین نزاع ها و مشکلات است.
از سوی دیگر نقش دیگر این مدیران تخصیص بودجه است. این بودجه هم شامل جنبه مادی و هم نیروی انسانی مو شود. در این میان وقت خود مدیر هم جزیی از این بودجه است که می تواند با اختصاص بخشی از وقت اداری و یا در صورت نیاز غیر اداری خود، برای رسیدگی به اهداف کوتاه مدت سازمانی اقدام نماید. از سوی دیگر مدیران ارشد می توانند با اختصاص بخشی از منابع مالی و انسانی هتل برای حل مشکلات و معضلات عملیاتی کوتاه مدت سازمانی اقدام نماید.البته این به معنای صرف وقت خود مدیرا ارشد نیز هست که دارای اهمیت بسیار زیادی است و باید برای اهداف دیگر و مهمتر نیز اختصاص یابد. بنابراین صرف چنین زمان ارزشمندی باید با دقت و ظرافت صورت گیرد. مدیران ارشد در برخوردهای خود با کارکنان، نقش رهبری ایفا می کنند. بنابراین تمامی رفتارها و عملکردهای این مدیران به دقت توسط کارکنان و مدیران زیر دست تجزیه و تحلیل می شود. از این رو همواره نگرش کارکنان و کارمندان یک هتل به مدیر ارشد، نگاه به یک رهبر و هدایت کننده تجاری هتل است. از سوی دیگر کارکنان در صورت بروز مشکلات به تصمیمات مدیر ارشد به عنوان راهکارهای موثر برای حل آنها نگاه میکنند. بنابراین تصمیم گیری مدری ارشد در مورد اجرای عملیاتی یک موضوع، پیامی است بی قید و شرط به تمامی کارکندان و کارکنان(ملازاده سردرودی، ۱۳۸۹).
۲-۷ نقش مدیران ارشد در توصعه سازمانی هتل
اگر به مدیر ازشد به عنوان محور اصلی در توسعه سازمان و اهداف هتل بنگریم، باید نقش وی را بیش از مسئولیت های کوتاه مدت بدانیم. نظارت این مدیران باید هر دو جنبه اجتماعی و محیط رقابتی را در برگیرد. چنین مسئولیتی نیازمند آن است که مدیران ارشد نقش ارتباطی میان محیط داخل هتل و خارج از آن داشته باشند.
از سوی دیگر اطلاعاتی که از محیط خارج به دست این مدیران می رسد باید پیش از ارائه به کارکنان و کارمندان، توسط خود مدیر تجزیه و تحلیل گردد.مدیران ارشد نقش مدیریتی خاص در پیشبرد طرح ها و برنامه های هتل دارند.
با توجه به این توضیحات می توان دو نقش مهم یک مدیر ارشد را در توسعه سازمانی هتل به صورت زیر بیان کرد.
۰۷/۰
۲۷/۰-
۰۰۰/۰
همان طور که در جدول فوق ملاحظه می شود، در مؤلفه “شرایط و الزامات فردی” سه گویه مورد پرسش قرار گرفته است. در گویه اول (میزان آشنایی افراد با این روش) t محاسبه شده و برابر با ۰۴/۴- است که با درجه آزادی ۷۰ و در سطح ۰۱/۰ = α، بزرگتر از مقدار بحرانی t (96/1) میباشد، بنابراین فرض صفر رد می شود. اما با رجوع به میانگین ها مشاهده می شود که میانگین تجربی از میانگین نظری پایین تر است. بنابراین می توان اذعان داشت که از نظر مدیران مدارس شهر رباط کریم، این گویه از حد متوسط پایین تر بوده و وضعیت مثبت و مناسبی را نشان نمی دهد، چرا که نشان می دهد در این سازمان افراد با روش مربی گری آشنایی چندانی ندارند. اما در گویه های دوم و سوم (علاقه مندی به آموزش دیدن به شیوه مربی گری و تعهد و مسئولیتپذیری) چون میزان t در هر دو گویه در سطح معناداری ۰۵/۰ = α، کمتر از مقدار بحرانی t (96/1) است. فرض صفر تأیید می گردد. اما با رجوع به میانگین ها مشاهده می شود که میانگین تجربی از میانگین نظری پایین تر است، بنابراین می توان اذعان داشت که از نظر مدیران مدارس شهر رباط کریم، این گویه ها از حد متوسط پایین تر بوده و وضعیت مثبت و مناسبی را نشان نمی دهد، از این رو می توان گفت این گویه ها در سطح نسبتاً مطلوب و مناسبی قرار دارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اما با تأکید بر میزان t کل بدست آمده (۷۰/۳-)، می توان اذعان داشت که تفاوت معناداری در سطح ۰۱/۰= α بین میانگین تجربی با میانگین نظری وجود دارد. از این رو، با رجوع به میانگین ها و با تأکید بر اینکه میزان میانگین تجربی از میانگین نظری پایین تر است، عنوان می شود که از نظر مدیران مدارس شهر رباط کریم “شرایط و الزامات فردی” در این سازمان پایین تر از حد متوسط قرار دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که “بعد فردی” شرایط و الزامات مربی گری در مدارس شهر رباط کریم در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
ب: شرایط و ویژگی های مربی:
جدول ۹-۴: بررسی “شرایط و الزامات مربی” بکارگیری مربی گری در مدارس شهر رباط کریم
گویه
میانگین
انحراف معیار
خطای استاندارد میانگین
میزان t
تفاوت میانگینها
سطح معنیداری
در سازمان شما تا چه میزان افرادی با توانایی و مهارت های ارتباطی سطح بالا برای آموزش دادن مربی گری وجود دارد؟
۸۹/۲
۹۱/۰
۱۰/۰
۰۳/۱-
۱۱/۰-
۳۰/۰
در سازمان شما تا جه میزان مربیانی وجود دارند که علاقه مند هستند تا به شیوه مربی گری به دیگران آموزش دهند؟
۷۹/۲
۷۷/۰
۰۹/۰
۳۰/۲-
۲۱/۰-
۰۲/۰-
در سازمان شما تا چه میزان افرادی وجود دارند که دارای دانش و تخصص لازم برای آموزش دادن و هدایت دیگران به شیوه مربیگری هستند؟
۷۶/۲
۸۳/۰
۰۹/۰
۴۱/۲-
7
اهمیت بسیار زیاد
گزينه يا شاخص i داراي ارجحيت خيلي بيشتري از j است.
9
کاملاً با اهمیت
گزينه يا شاخص i مطلقاً از j مهمتر و قابل مقايسه با j نيست.
8،6،4،2
ارزشهای بینابین
ارزشهاي مياني بين ارزشهاي ترجيحي را نشان ميدهد مثلا 8، بيانگر اهميتي زيادتر از 7 و پايينتر از 9 براي i است.
در طراحی پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات مقایسات زوجی باید به چند نکته توجه داشت(آذر و رجب زاده 1391):
یکی اینکه اولین مقایسه در پرسشنامه باید بین قویترین و ضعیف ترین عنصر و یا شاخص ها صورت بگیرد تا این مقدار به عنوان راهنمایی برای سایر مقایسات باشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
دوم اینکه ابتدا بهتر است که یک قضاوت کیفی داشته باشیم و سپس آن را بر حسب قضاوت عددی بیان نمائیم به صورت شکل زیر:
شکل 6-3 ترجیحات (تبدیل قضاوت های زبانی به قضاوت های عددی)
سوم اینکه اگر از پرسشنامه همرا با مذاکره و مصاحبه استفاده می کنید برای دستیابی به نتایجی با دقت بیشتر باید زمان کافی جهت مباحثه و مذاکره درباره اولویت گذاری ها در اختیار پاسخ دهندگان قرار گیرد.
- سازگاري در قضاوتها
تقريباً تمامي محاسبات مربوط به فرايند تحليل سلسله مراتبي بر اساس قضاوت اوليه تصميم گيرنده كه در قالب ماتريس مقايسات زوجي ظاهر ميشود، صورت ميپذيرد و هر گونه خطا و ناسازگاري در مقايسه و تعيين اهميت بين گزينهها و شاخصها نتيجه نهايي به دست آمده از محاسبات را مخدوش ميسازد. نرخ ناسازگاري[72] وسيلهاي است كه سازگاري را مشخص ساخته و نشان ميدهد كه تا چه حد ميتوان به اولويتهاي حاصل از مقايسات اعتماد كرد.(مهرگان، 1383)
براي مثال اگر ارزش ترجيحي A نسبت به B، 2 و B نسبت به C، 3 باشد آنگاه ارزش A نسبت به C بايد ارزش ترجيحي 6 را ارائه كند تا بگویم ماتریس مقایسه این عناصر ماتریس سازگار خواهد بود. شايد مقايسه دو گزينه امري ساده باشد، اما وقتيكه تعداد مقايسات افزايش يابد اطمينان از سازگاري مقايسات به راحتي ميسر نبوده و بايد با به كارگيري نرخ سازگاري به اين اعتماد دست يافت. تجربه نشان داده است كه اگر نرخ ناسازگاري كمتر از 10/0 باشد سازگاري مقايسات قابل قبول بوده و در غير اينصورت مقايسهها بايد تجديد نظر شود (مهرگان، 1383).
قدمهاي زير براي محاسبه نرخ ناسازگاري به كار گرفته ميشود:
گام 1. محاسبه بردار مجموع وزني: ماتريس مقايسات زوجي را در بردار ستوني «وزن نسبي» ضرب كنيد بردار جديدي را كه به اين طريق بدست ميآوريد، بردار مجموع وزني[73] بناميد.
گام 2. محاسبه بردار سازگاري: عناصر بردار مجموع وزني را بر بردار اولويت نسبي تقسيم كنيد. بردار حاصل بردار سازگاري ناميده ميشود.
گام 3. بدست آوردن max : ميانگين عناصر برداري سازگاري max را به دست ميدهد.
گام 4. محاسبه شاخص سازگاري[74]: شاخص سازگاري بصورت زير تعريف ميشود:
- n) عبارتست از تعداد گزينههاي موجود در مساله)
گام 5. محاسبه نرخ یا نسبت سازگاري[75]: نسبت سازگاري از تقسيم شاخص سازگاري برشاخص تصادفي[76] بدست ميآيد.
نسبت سازگاري 1/0 يا كمتر سازگاري در مقايسات را بيان ميكند(مهرگان،1383،ص173-170)
شاخص تصادفي از جدول زیر استخراج ميشود.
جدول 16-3 شاخص تصادفي (آذر و رجب زاده، 1391)
ـــ
15
14
13
12