نمودار(۲-۴): رابطه بین ساختار سرمایه و هزینه سرمایه
MCC: هزینه نهایی سرمایهKd: هزینه بدهی Ke: هزینه حقوق صاحبان سهامKo: کل هزینه سرمایه
Ko: کل هزینه سرمایه که عبارت است از:
در جایی که:
D=بدهی
E=حقوق صاحبان سهام
همانطور که نمودار فوق نشان میدهد، با بالا رفتن اهرم مالی شرکت، حساسیت دارندگان اوراق قرضه وسهامداران نسبت به ریسک مالی شرکت بیشتر می گردد و در نتیجه این امر باعث بالا رفتن هزینه حقوق صاحبان سهام و همچنین هزینه اوراق قرضه می گردد. همجنین با بالا رفتن اهرم مالی در ابتدا مزیت مالیاتی حاصله از افزایش بدهی بیشتر از هزینه سرمایه ناشی از افزایش ریسک مالی است در نتیجه هزینه ((Ko سرمایه روبه کاهش میگذارد، اگر نسبت بدهی به دارایی ها از یک حدی بالاتر رود ، حساسیت دارندگان اورق بهادار به ریسک ایجاد شده از این تغییر نسبت، بطورفزاینده ای افزایش می یابد که این خود باعث می شود که آنها در قبال تحمل ریسک بیشتر ، بازده بالاتری را مطالبه نمایند .
در نتیجه هزینه سرمایه ناشی ازاین تغییر بیشتر از مزیت مالیاتی افزایش بدهی خواهدشدوازاین روهزینه سرمایهKo افزایش خواهد یافت.بنابراین می توان گفت که تغییر در ساختار سرمایه ، تغییر در میانگین موزون هزینه سرمایه(WACC) را در پی دارد(پی نوو،۱۳۹۰).
۲-۷-۳- ساختار سرمایه و ارزش شرکت
هدف اصلی واحدهای انتفاعی کسب سود است و هدف مدیران حداکثر کردن ارزش حقوق صاحبان سهام است یک نقطه شروع خوب برای تجزیه و تحلیل، فهم نادرست عمومی درباره بهینه کردن ساختار سرمایه شرکت است.
مدیران می بایستی ارزش حقوق صاحبان سهام را حداکثر نمایند. با وجود اینکه حقوق صاحبان سهام بخشی از ساختار سرمایه است، همچنین بدهی و بسیاری از ابزارهای مالی هم با ترکیبات بدهی و حقوق صاحبان سهام وجود دارند که مدیران می بایستی آنها را به حساب آورند. اگر یک شرکت یک گزینه از ساختار سرمایه که منجر به یک ارزش بالاتر برای کل ارزش شرکت ( جمع کل اوراق بهادار ) می گردد را داشته باشد، این ساختار سرمایه دومی، ساختار سرمایه بهتری می باشد. نکته حائز اهمیت در رابطه با تاثیر ساختار سرمایه بر ارزش شرکت، مسئله هزینه سرمایه است که قبلا” مورد بررسی قرار گرفت . در اینجا با یک مثال، به تشریح تاثیر ساختار سرمایه بر ارزش شرکت و ارزش حقوق صاحبان سهام می پردازیم .
ارزش یک شرکت عبارت است از ارزش فعلی جریانات نقدی حاصل از فعالیتهای آن شرکت(موسوی و کشاورز،۱۳۹۰). .
جریانات نقدی شرکت شامل ادعاهای دارندگان اوراق بهادار ( دارندگان اوراق قرضه و سهامداران )
می باشد.
فرض کنیم شرکتی به دو طریق تامین مالی نماید:
۱-از طریق انتشار ۱۰۰سهام عادی ۱۰۰ریالی
۲-از طریق انتشار ۵۰ سهام ۱۰۰ریالی و ۵۰برگ اوراق قرضه ۱۰۰ریالی با نرخ بهره ۸%
حال اگرسود قبل از بهره ومالیات۱۰۰۰ریال ونرخ مالیات۴۰%باشد، خواهیم داشت:
شرکت بی بدهی شرکت با بدهی
۱۰۰۰ ۱۰۰۰ سود قبل از بهره و مالیات
۰ (۴۰۰) هزینه بهره
۱۰۰۰ ۶۰۰ سود قبل از مالیات
(۴۰۰) (۲۴۰) مالیات
۶۰۰ ۳۶۰ سود خالص
اگر سود خالص تنها نگرانی ما باشد، ما اعتقاد به شرکت بی بدهی خواهیم داشت. زیرا که بیشترین سود را به ارمغان می آورد. اما از دیدگاه ارزش شرکت وضع چنین نیست .
جریانات نقدی داراییهای شرکت:
شرکت با بدهی = ۴۰۰+۳۶۰= ۷۶۰
شرکت بدون بدهی = ۶۰۰
بنابراین ارزش شرکت برابر است با :
شرکت با بدهی = ( دارایی ها ) + جریانات نقدی فعلی شرکت = ۱۰۰۰۰+۷۶۰=۱۰۷۶۰
شرکت بدون بدهی = (دارایی ها )+ جریانات نقدی فعلی شرکت = ۱۰۰۰۰+۶۰۰=۱۰۶۰۰
بنابراین می توان گفت که :
ارزش شرکت اهرمی = ارزش شرکت بدون بدهی + ارزش سپر مالیاتی
همچنین می توان تاثیر ساختار سرمایه را بر ارزش حقوق صاحبان، از طریق تاثیر آ ن بر سود هر سهم (EPS) سنجید.
شرکت اهرمی= EPS =50/360=7.2
شرکت غیراهرمی=EPS =100/600=6
ملاحظه می شود که با تغییر ساختار سرمایه، سود هر سهم نیز تغییر میکند که این خود باعث تغییر ارزش حقوق صاحبان سهام می گردد( راس و دیگران،۱۳۹۱).
۲-۸- عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه
عواملی که بر ساختار مالی اثر میگذارد دو دسته میباشند، عوامل درونی وابسته به عملیات شرکت و عوامل برونی که میتواند ساختار مالی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد . در زیر هر دو دسته را بطور مختصر توضیح داده میشود.
۲-۸-۱عوامل برونی
عوامل برونی فاکتور هایی هستند که خارج از شرکت بر ساختارمالی شرکت تأثیر می گذارد و اصولا عوامل برونی بر روی کلیه شرکت ها تأثیر می گذارند.این عوامل عبارتند از:
۲-۸-۱-۱سطح عمومی فعالیت تجاری
اگر سطح فعالیتتجاری بطورهمه جانبه افزایش یابد بیشتر شرکتها به منظور توسعهفعالیتهای خود نیاز به نقدینگی دارند، نیاز برای وجوه بلندمدت اضافی یا از طریق بدهی یا از طریق صدور سهام تأمین میگردد. از طرف دیگرکاهشدرفعالیت تجاری ممکن است موجب شود که شرکت برای جبران وجه نقد مورد نیازخود از بدهی یا صدور سهم استفاده نماید. بنابراین تغییر در سطح فعالیت تجارت بر ساختار مالی شرکت تأثیر دارد(.
۲-۸-۱-۲سطح نرخ بهره
نوسانات نرخ بهره اوراق قرضه و دیون بلند مدت و کوتاه مدت در عرضه و تقاضا تأثیر دارد. اگر نرخ بهره زیاد باشد شرکتها تأمین مالی از طریق بدهی را به تأخیر میاندازند و از طریق بدهیهای کوتاه مدت تأمین مالی مینمایند تا اینکه نرخ بدهیهای بلند مدت کاهش یابد یا از طریق سهام تأمین مالی مینمایند.
۲-۸-۱-۳سطح قیمت سهام
موقعی که شرکتها سهام عادی جدید منتشر کنند آنها امیدوار هستند که وجه بیشتری از هر سهم دریافت نمایند. موقعی که قیمت سهام کساد است شرکتها نمیتوانند سهام صادر نمایند. اگر قیمت سهام بالا باشد شرکت میتواند وجه زیادی از طریق انتشار سهام کمی بدست آورد.
۲-۱۴-۱-۴وجوه در دسترس بازار