فصل دوّم : گونه شناسی کارگزاران امیرالمؤمنین۷
مقدمه
بر اساس نگرش اسلامی، معیار واگذاری مسئولیّتها، لیاقت و تواناییهای افراد است. در حکومت حضرت امیر۷ که نمونهی بارز حکومت اسلامی است، کارگزاران حکومتی، بر اساس اصل شایسته سالاری انتخاب میشدند به گونهای که حتّی استانداران حضرت، وظایف و اختیارات یکسانی نداشتند. آن عدّه از یاران حضرت که کاملاً مورد اعتماد بوده و از لحاظ تواناییهای فکری و اجرایی در سطح بالایی بودند، به سِمَت استانداری مناطق حسّاس و وسیعتر، منصوب میشدند و حضرت، تقریباً تمام اختیارات خویش را به عنوان ولیّ امر مسلمین، در آن مناطق به ایشان تفویض میکرد و لذا کلیّهی امور مربوط به نظام اداری، قضایی، اقتصادی، نظامی و حتّی بیان امور دینی، در اختیار ایشان بود. بقیّهی کارگزاران بر اساس امور محوّله، از اختیارات کمتری بهرهمند بودند و حتّی گاهی برای کمک به استاندار یک منطقه، به عنوان قاضی، فرماندهی ارتش و مأمور جمع آوری مالیات و… جداگانه از سوی حضرت، منصوب میشدند.
بنابر این حضرت امیر۷ در مرحلهی انتخاب کارگزاران، دقّت لازم را داشته است و ـ با توجّه به شرایط آن زمان ـ شایسته ترین افراد را به عنوان کارگزار خود انتخاب، و با توجّه به توانائیها و ظرفیتهای افراد، مناصب گوناگون سیاسی، نظامی، مالی، قضایی و دیگر مناصب را به آنان واگذار میکرده است. امّا از آنجایی که دگرگونی روزگار، گوهر شخصیّت انسانها را مینمایاند[۲۳]، مشاهده میشود که برخی از کارگزاران حضرت به خاطر بروز پارهای از مسائل، در اداره کردن منطقهی مأموریت خود، ضعیف عمل کردهاند و برخی نیز وقتی خود را در برابر مقام و منصب دیدند، خودباخته شدند و مرتکب برخی از تخلّفات و به ویژه تخلّفات اقتصادی شدند.
با توجّه به مطالبی که گفته شد بدیهی است که کارگزاران حضرت، در یک سطح نبودهاند و به لحاظ مدیریت، تعهّد، تخصّص، تدین، فضیلت و معرفت نسبت به اسلام و امام، با هم متفاوت بودهاند لذا در این فصل با مطالعه و بررسی زندگی کارگزاران حضرت امیر۷ و بررسی عملکرد آنها در هنگام تصدّی مسئولیت، به طبقه بندی و تقسیم بندی کارگزاران حضرت میپردازیم و قبل از آن اشارهای به کارگزاران حضرت خواهیم داشت.
۲.۱. کارگزاران امیرالمؤمنین۷
در برخی از کتب و پایان نامههایی که دربارهی کارگزاران امیرالمؤمنین۷ نوشته شده است، به تعداد قابل توجّهی از کارگزاران حضرت اشاره شده است امّا در هیچکدام از این تألیفات، تعداد کارگزاران حضرت به طور کامل و دقیق بیان نشده است و صاحبان این آثار نیز چنین ادّعایی نکردهاند. از اینرو این پژوهش نیز ـ به دلیل گستردگی و پراکندگی منابع تاریخی ـ نتوانسته است به طور دقیق و کامل، کارگزاران امیرالمؤمنین۷ را جمع آوری کند؛ و به دنبال چنین هدفی نیز نبوده است زیرا موضوع این پژوهش، بررسی نحوهی برخوردهای امیرالمؤمنین۷ با کارگزاران متخلّف است و هدف از نوشتن این فصل، طبقه بندی و تقسیم بندی کارگزاران امیرالمؤمنین۷ به لحاظ تعهّد و تخصّص در مسئولیت محوّله و برخی تقسیم بندیهای دیگر است که این هدف، با ذکر نمونههایی از کارگزاران حضرت محقّق خواهد؛ امّا با تمام این حرفها سعی شده است که به تمام و یا اکثر افرادی که به عنوان کارگزار امیرالمؤمنین۷ در این آثار و تألیفات ذکر شده است، و یا در جستجوهای به عمل آمده در منابع تاریخی به آنها دست یافته شده است اشاره شود.
در فصل اوّل (بخش مفاهیم) گفته شد که کارگزار به معنای مأموری است که از سوی حاکم، مسئولیتی را در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی عهدهدار میشود؛ امّا باید دانست که در هر زمانی و با توجّه به نیازهای جامعه، پستها و مناصب حکومتی نیز متعدّد خواهند شد. به عنوان مثال، امروزه با افزایش جمعیت و گسترش جوامع بشری و در پی پیشرفت صنعت و تکنولوژی، پستها و مشاغل دولتی نیز به موازات این پیشرفتها، افزایش یافته است. حال با توجّه به شرایط و نیاز جامعهی زمان حضرت امیر۷ میتوان پستها و مناصب کارگزاران امیرالمؤمنین۷ را تقسیم بندی کرد و بر اساس بررسیهای به عمل آمده میتوان کارگزاران امیرالمؤمنین۷ را به لحاظ نوع مسئولیت به ۱۲ گروه تقسیم کرد، هر چند که اطلاق پست و منصبِ حکومتی به برخی از این گروه ها ـ مثل نمایندگان اعزامی ـ قابل تردید است همچنان که اطلاق کارگزار به برخی از این افراد نیز قابل تردید است؛ مثل ابو ثروان که اسم او را جزو کاتبان حضرت امیر۷ ثبت کردهاند در صورتی که بر اساس گزارشات تاریخی فقط یک نامه از طرف حضرت امیر۷ نوشته است که آن هم در جنگ صفین بوده است.
گروههای ۱۲ گانهی کارگزاران عبارتند از :
۱ـ استانداران و فرمانداران.
۲ـ کاتبان و دبیران.
۳ـ کارگزاران زکات (صدقات).
۴ـ کارگزاران خراج (مالیات).
۵ـ کارگزاران بیت المال.
۶ـ بازرسان.
۷ـ قضات.
۸ـ نیروهای انتظامی و نظامی و شرطه الخمیس.
۹ـ امیران حجّ.
۱۰ـ نمایندگان اعزامی.
۱۱ـ حاجبان و دربانان.
۱۲ـ نیروهای اطّلاعاتی.
۲.۱.۱. استانداران و فرمانداران
تمام و یا اکثر کشورها به چند منطقهی کوچک و بزرگ تقسیم شدهاند که از این مناطق با عناوینی از قبیل استان، شهر، بخش، روستا و عناوینی از این قبیل تعبیر میشود و مسئولیت ادارهی هر منطقه به شخص و یا اشخاصی واگذار میشود که از این اشخاص ـ به حسب وسعت منطقهی مأموریت ـ با عناوینی از قبیل استاندار، فرماندار، بخشدار، دهیار و عناوینی از این قبیل تعبیر میشود.
در تقسیمات کشوری، هر استانی از به هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجّه به موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی تشکیل میشود[۲۴] که به وسیلهی یک نفر ـ که از آن با عنوان استاندار تعبیر میشود ـ اداره میشود.[۲۵] مسئولیت ادارهی هر کدام از این شهرها نیز به یک نفر واگذار میشود که اصطلاحاً به آن فرماندار گفته میشود.[۲۶] فرماندار، زیر نظر استاندار کار میکند و اختیارات استانداران، به مراتب بیشتر از اختیارات فرمانداران و بخشداران است.
در حکومت حضرت امیر۷ نیز چنین وضعیتی وجود داشته است و مسئولیت ادارهی مناطق بزرگ و حسّاس و یا حتّی چند منطقه، به یک نفر واگذار میشده است که میتوان از آن با عنوان استاندار تعبیر کرد و نیز میتوان از مسئول ادارهی مناطق کوچک، با عنوان فرماندار و یا حتّی با عنوان بخشدار تعبیر کرد.
حال که این مطلب دانسته شد میگوییم، ما در این بخش، صرفاً در صدد برشمردن افرادی هستیم که از طرف حضرت امیر۷ به عنوان والی و حاکم مناطق گوناگون منصوب میشدهاند و در صدد تفکیک استانداران و فرمانداران امیرالمؤمنین۷ و محدودهی اختیارات آنها نیستیم، از اینرو از تمام استانداران و فرمانداران حضرت، با عنوان فرماندار به معنای عام آن که همان حاکم است[۲۷] تعبیر میکنیم و مباحث مربوط به اقسام امارت و محدودهی اختیارات استانداران و فرمانداران را به کتابهای مفصّل مثل کتاب احکام السلطانیه ماوردی و احکام السلطانیه ابویعلی واگذار میکنیم.
۲.۱.۱.۱. فرمانداران مکّه و طائف
۱ـ خالد بن عاص بن هشام : از طرف عثمان فرماندار مکه بود[۲۸] و حضرت امیر۷ طی نامهای او را بر امارت مکه ابقا کرد. (به نقل بلاذری).[۲۹]
۲ـ ابوقتاده انصاری : فرماندار مکّه.[۳۰]
هنگامی که حضرت امیر۷ به خلافت رسید، خالد بن عاص بن هشام را که از سوی عثمان والی مکه بود، عزل کرد و ابوقتادهی انصاری را به جای او منصوب کرد.[۳۱]
در اینکه نام او چیست اختلاف وجود دارد[۳۲] همچنین در نسب او نیز اختلاف وجود دارد؛ اما بنا بر مشهور[۳۳] نام او «حارث[۳۴] بن ربعی[۳۵] بن بلدمه»[۳۶] است، ولی نامهای دیگری مثل «عمرو[۳۷] بن ربعی»[۳۸] و «نعمان[۳۹] بن ربعی»[۴۰] و برخی نامهای دیگر برای او ذکر شده است.[۴۱]
شیخ طوسی در رجال، وی را یک بار با عنوان «الحارث بن ربعی، أبو قتاده الأنصاری»[۴۲] جزو اصحاب پیامبر۶ معرفی کرده است و دو بار با عناوین «النعمان بن قتاده بن ربعی»[۴۳] و «أبو قتاده الأنصاری»[۴۴] جزو اصحاب حضرت امیر۷ معرفی کرده است.
به نظر میرسد آنچه که شیخ طوسی۱ تحت عنوان «النعمان بن قتاده بن ربعی» نقل کرده است، اشتباه باشد و یا اشتباه به وسیلهی نسّاخ به وجود آمده باشد زیرا بر اساس جستجوهای انجام گرفته، در هیچ یک از منابع رجالی و تاریخی، چنین نامی وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد که اصل آن چنین بوده است : «النعمان ابوقتاده بن ربعی». زیرا از طرفی در برخی از منابع، نام ابوقتاده را «نعمان» ذکر کردهاند و از طرفی عنوان «ابوقتاده بن ربعی»[۴۵] نیز در برخی از منابع ذکر شده است.
۳ـ قثم بن عباس : فرماندار مکّه[۴۶] و به قولی به طور همزمان فرماندار طائف و مکّه[۴۷] و مناطق متّصل به مکّه[۴۸] بوده است.
۲.۱.۱.۲. فرمانداران مدینه
۱ـ قثم بن عباس : به قولی فرماندار مدینه،[۴۹] و به قولی به طور همزمان فرماندار مکّه و مدینه بوده است.[۵۰]
۲ـ تمیم بن عمرو : فرماندار مدینه.[۵۱]
نام او تمیم بن عمرو[۵۲] است. برخی گفتهاند نام او تمیم بن عبد عمرو[۵۳] است. کنیهی او ابوالحسن المازنی[۵۴] و یا ابو حسن انصاری[۵۵] و یا أبوحسن الأنصاری المازنی است.[۵۶] امّا برخی گفتهاند اسم او همان کنیهی او یعنی ابوالحسن مازنی است و اسمی غیر از این ندارد.[۵۷]
برخی گفتهاند کنیهی او أبوحنش[۵۸] و یا أبوحبش[۵۹] و یا أبوحبیش[۶۰] و یا أبوجیش[۶۱] میباشد. البته تردیدی نیست که یکی از اینها صحیح است و به خاطر شباهت، تصحیف رخ داده است.[۶۲]
۳ـ سهل بن حنیف : فرماندار مدینه.[۶۳]
۴ـ تمّام بن عبّاس : فرماندار مدینه.[۶۴]
۵ـ ابو ایّوب انصاری : فرماندار مدینه.[۶۵] نام او خالد بن زید[۶۶] بن کلیب[۶۷] است.
۶ـ حارث بن ربیع : فرماندار مدینه.[۶۸] کنیهی او ابو زیاد است.[۶۹]
۲.۱.۱.۳. فرمانداران شام
۱ـ معاویه بن ابی سفیان
معاویه از طرف عمر و عثمان فرماندار شام بود.[۷۰] وقتی حضرت امیر۷ به خلافت رسید تصمیم به عزل معاویه گرفت امّا به جهت طغیان و سرکشی معاویه، منطقهی شام به قلمروی حکومت امیرالمؤمنین۷ نپیوست و علیرغم تلاش حضرت برای برکناری معاویه و الحاق شام به قلمروی حکومت خود، این امر تحقّق نیافت و شام در تصرّف معاویه باقی ماند.
۲ـ سهل بن حنیف
امیرالمؤمنین۷ وی را به امارت شام منصوب کرد امّا از ورود او به شام جلوگیری شد و لذا به نزد حضرت برگشت.[۷۱]
۲.۱.۱.۴. فرمانداران فارس
۱ـ سهل بن حنیف
در برخی از منابع تاریخی آمده است که سهل بن حنیف از طرف امیرالمؤمنین۷ فرماندار فارس بوده است[۷۲] امّا بعد از کشته شدن ابن حضرمی[۷۳] در بصره، مردم دچار اختلاف و کشاکش شده بودند و بعضی هم بر ضدّ امیرالمؤمنین۷ شورش کردند. اهل فارس و کرمان نیز به طمع افتادند که مالیّات و خراج را نپردازند. اهل هر شهر و ناحیه، والی خود را از میان خود اخراج و طرد کردند. اهل فارس نیز سهل بن حنیف، والی امیرالمؤمنین۷ را از آنجا طرد کردند. حضرت پس از مشورت با مردم و به پیشنهاد عبدالله بن عبّاس و یا جاریه بن قدامه، زیاد بن ابیه را که مردی سیاستمدار بود به امارت فارس برگزید و او توانست تمام فارس و همچنین کرمان را تحت سیطرهی خود درآورد.[۷۴]
امّا گزارشاتی که دربارهی امارت سهل بن حنیف بر فارس وجود دارد با هم سازگاری ندارند :
۱ـ در برخی از منابع آمده است که سهل بن حنیف در جنگ صفین (سال ۳۷)[۷۵] شرکت کرده است و سپس حضرت امیر۷ او را به کارگزاری فارس گمارده است و در سال ۳۸ از دنیا رفته است.[۷۶]
(۳-۱۵)
-
- حد بالای نمودار کنترل با بهره گرفتن از شبیه سازی محاسبه می شود که شرح کامل آن در مثال عددی فصل چهارم ملاحظه خواهد شد. با اضافه شدن هر پروفایل بیشینه ی آماره ی نسبت درستنمایی مطابق رابطه (۳-۱۵) محاسبه می شود چنانچه بیشینه ی آماره ی نسبت درستنمایی از مقدار حد بالای کنترل تجاوز نماید هشدار خارج از کنترل دریافت می شود و در صورتی که مقدار فوق کمتر باشد، فرایند پایش ادامه پیدا می کند و پروفایل بعدی افزوده شده و پس از بروز رسانی روابط (۳-۱۰) تا (۳-۱۵) ، آماره ی نسبت درستنمایی مجددا محاسبه شده و با حد بالای کنترل مقایسه می شود.
-
- به محض مشاهده هشدار خارج از کنترل، پروفایلی که آماره نسبت درستنمایی استاندارد شده ی آن در فاصله ی پروفایل اول تا پروفایلی که هشدار خارج از کنترل از آن گرفته شده، بیشترین مقدار را دارد، برآورد نقطه ی تغییر را به دست می دهد که رابطه آن به صورت زیر است.
(۳-۱۶)
شایان ذکر است که در رابطه بالا T شماره اولین پروفایلی است که نمودار کنترل lrt، هشدار خارج از کنترل داده است. نکته حایز اهمیت در این رویکرد این است که با افزوده شدن هر پروفایل جدید، همزمان با بررسی شرایط خارج از کنترل، به تخمین نقطه تغییر نیز پرداخته می شود، به عبارت دیگر به محض دریافت هشدار خارج از کنترل مقدار برآورد نقطه تغییر نیز اعلام می شود.
-
-
- با افزوده شدن هر پروفایل جدید مقدار T تغییر می کند و محاسبات مربوط به از پروفایل اول تا پروفایل T مجددا انجام می شود که بسیار زمان بر است. کاهش زمان انجام این محاسبه از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای رسیدن به این هدف، در این پایان نامه رابطه ای بازگشتی بین و پیشنهاد می شود که به صورت رابطه زیر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
(۳-۱۷)
در رابطه بالا جهت تخمین در آماره از رابطه زیر استفاده شده است.
(۳-۱۸)
اگر در رابطه بالا شبیه سازی ۱۰۰۰۰ مرتبه تکرار شود این رابطه بازگشتی زمان انجام محاسبات را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. رابطه بازگشتی فوق فقط یک تکنیک ریاضی برای کاهش زمان انجام محاسبات شبیه سازی می باشد.
۳-۳-۳ تخمین نقطه تغییر پروفایل های لجستیک با بهره گرفتن از براورد MLE
توزیع پروفایل لجستیک و شیفت در پارامترهای آن به صورت روابط زیر است (شرفی و همکاران،۲۰۱۳).
(۳-۱۹)
(۳-۲۰)
(۳-۲۱)
در روابط بالا متغیر پاسخ با توزیع دوجمله ای، متغیر مستقل، پارامتر توزیع دوجمله ای، و مقدار ثابت و و بردار پارامترهای رگرسیون لجستیک در حالت در کنترل و خارج از کنترل هستند که به صورت زیر تعریف می شوند:
(۳-۲۲)
در مدل رگرسیون لجستیک، n مجموعه آزمایشی مستقل با p متغیر پیشبینی در هر مجموعه وجود دارد که به صورت نشان داده می شود. در این مدل اطلاعات به گونه ای گروه بندی شده اند که درi مین سطح متغیر پیشبینی مشاهده وجود دارد. تابع درستنمایی پروفایل لجستیک به صورت زیر می باشد:
(۳-۲۳)
لگاریتم تابع درستنمایی پروفایل لجستیک به صورت زیر می باشد:
(۳-۲۴)
از رابطه بالا نسبت به مشتق می گیریم
(۳-۲۵)
در نتیجه از حل معادله فوق رابطه زیر حاصل می شود :
(۳-۲۶)
شرفی و همکاران(۲۰۱۳) بیان کرد که با جایگذاری این رابطه در رابطه ۳-۲۴ ، تخمین نقطه تغییر پروفایل لجستیک با روش MLE به صورت رابطه زیر بدست می آید:
(۳-۲۷)
۳-۳-۴ توسعه مدل نقطه تغییر پروفایل های لجستیک و ایجاد نمودار کنترلLRT
در این روش نیز مشابه مدل نقطه تغییر پروفایل های پواسون همزمان با توسعه مدل نقطه تغییر بر اساس آزمون نسبت درستنمایی، یک نمودار کنترل بر اساس آماره ی نسبت درستنمایی استاندارد شده در فاز۲ کنترل فرایند آماری ایجاد می شود. گام های این روش دقیقاً مشابه گام های روش مدل نقطه تغییر پروفایل های پواسون می باشد. برای پرهیز از تکرار مطالب فقط روابط ریاضی در گام های مختلف ذکر می شود.
(۳-۲۸)
(۳-۲۹)
(۳-۳۰)
(۳-۳۱)
(۳-۳۲)
۴٫
(۳-۳۳)
-
- محاسبه حد بالای نمودار کنترل با بهره گرفتن از شبیه سازی
۶٫
(۳-۳۴)
۷٫
(۳-۳۵)
(۳-۳۶)
۳-۴ جمع بندی
وسواس یکی از صدها رفتاری است که از آدمی سرمی زند؛ امّا تفاوت آن با سایر رفتارها در این است که وسواس یک رفتار نابهنجاربوده و ریشه ی فیزیولوژیک دارد یعنی اینکه این اختلال را نمی توان فقط به عوامل محیطی یا فرهنگی نسبت داد بلکه فاکتور مهم دیگری به نام «وضعیت و شرایط خود انسان» نیز در بروز آن دخیل است.
جنبه ها ی فیزیکی رفتار وسواسی را باید در چگونگی عملکرد مغز، اعصاب، غدد و دستگاه های حسّی فرد مبتلا به وسواس جستجو کرد.[۱۶۷] امّا جنبه غیر فیزیکی آن تحت تأثیر عوامل متعدّد دیگری قرار می گیرد. ازجمله عوامل فیزیکی که موجب آشکارسازی علائم وسواس می گردد، می توان به التهاب مغز، جراحات سر وغدد مغزی اشاره کرد. «محقّقان به کمک توموگرافی نشر پوزیترون(PET) و سایر فنون تصویرسازی مغزی، برای اختلال وسواس فکری-عملی ریشه های عصب شناختی پیدا کرده اند.»[۱۶۸] در افراد مبتلا به OCD ، فعّالیّت قطعه پیشانی مغز بیشتر از افراد غیر وسواسی است. این افزایش می تواند منعکس کننده توجّه بیش از حد فرد وسواسی به افکار و تصوّراتش باشد. علاوه بر این، پژوهش های بیو شیمیایی انجام شده درباره فعل و انفعالات شیمیایی مغز، تأیید می کنند که تغییر در میزان برخی از مواد شیمیایی مغز می تواند بر نحوه ی بروز وسواس اثرگذار باشد. در اینجا به بررسی برخی از این فاکتورهای اصلی زیستی ( هم فیزیکی و هم شیمیایی) که در ایجاد وسواس دخالت دارند، می پردازیم:
۲-۱-۱-۱- نقش وراثت در ایجاد وسواس
یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز بروز وسواس که در دهه های اخیر مورد توجه ویژه ی پژوهش گران قرار گرفته ومطالعات گسترده ای را به خود اختصاص داده است، مسئله توارث وژنتیک در انتقال وسواس است. نتایج برخی از تحقیقات وپژوهش ها نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسی ها، این بیمارى را از والدین خود به ارث بردهاند. اگرچه گروه دیگری از محققان جنبه ارثى بودن وسواس را محتمل می دانند؛ ولی شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارند که تأیید می کنند عوامل وراثتی یعنی «ژن ها»[۱۶۹] را می توان به عنوان واسطه های اصلی در انتقالِ بعضی از نشانگان منحصر به فرد وسواس ، منشاء اثر دانست. بررسی های انجام شده برروی خانواده ها ونیز دوقلوهای یک تخمکی[۱۷۰] یا دو تخمکی،[۱۷۱] حاکی از آن است که فقط چند ژن محدود- نه تعداد زیادی- در ظهور وبروز علائم وسواس ایفای نقش می کنند.[۱۷۲]
همچنان که فرزندان ویژگی های ظاهری خود مثل: رنگ پوست، قد و شکل و… را به طور ژنتیکی از والدین خود دریافت می کنند، گروهی از ویژگی های روانی خود را نیز از پدر و مادر ارث می برند. استرسهایی که فرد در طول زندگی با آن ها مواجه می شود و نیز آنچه که یاد می گیرد و روش یادگیری آن ها، در بالفعل نمودن و شعله ور ساختن این اختلال تأثیر گذار هستند.
مطالعه بر روی خانواده ها، نشان داده است که در خانواده ی افراد وسواسی اختلالات اضطرابی و افسردگی بیشتری دیده می شود. این یعنی این که وسواس می تواند پایه ی وراثتی مشابهی با این اختلالات داشته باشد. هم ابتلائی وسواس با اختلالات اضطرابی دیگر و نیز افسردگی می تواند مهر تأییدی بر صحّت این ادّعا باشد.
محقّقینی که درمورد زمینه های وراثتی اختلال وسواس کار می کنند اعتقاد دارند که برخی از رفتارها برای بقاء زندگی ویا به منظور پرورش یافتن، ضروری و اجتناب ناپذیر هستند. به عنوان مثال، « شستن و تمییز کردن و پاکیزه بودن» در مورد انسان های اولیّه، شاید وسیله ی خوبی برای جفت یابی ویا جلوگیری از شیوع بیماری ها و آلودگی ها بوده است. « کنترل کردن»، رفتار مفیدی برای ممانعت از خطر حمله ی حیوانات وحشی و خطرناک بوده و یا « ذخیره سازی» یک نوع رفتار غریزی است که در مواقع خاص و یا کمبود غذا می تواند مفید وقابل استفاده باشد. با توجّه به سودمند بودن این رفتارها، ژن های مربوط به آنها ، به طور طبیعی، در انسان های اولیه انتخاب شده وبه نسل های بعدی انتقال یافته است وبه این ترتیب احتمالاً زمینه وراثتی انتقال وسواس ، شکل گرفته است.[۱۷۳]
لازم است هنگام بحث از تئوریِ ارثی دانستن اختلال وسواس، به این نکته هم دقّت داشته باشیم که صِرف رأی دادن به عامل وراثت و پذیرفتن آن، به عنوانِ انتقال دهنده ی وسواس، به معنای « فعّال و شعله ور دانستنِ» ناهنجاری وسواس نیست، بلکه پذیرفتن این تئوری به این معناست که اگر فردی به طور ذاتی وارثی دارای ژن ایجاد وسواس باشد ، در صورتی که در معرض سایر علل – روانی واجتماعی- قرار نگیرد هرگز به وسواس مبتلا نمی شود والبته بالعکس.
از آن چه که در توصیف زمینه ی وراثتی وسواس گفته شد می توانیم به این نتیجه برسیم که چون تعداد زیادی از افراد وسواسی دارای زمینه های ارثی ابتلا به این اختلال هستند، نحوه آموزش دادن افکار واعتقادات، مهارت ها، رفتارها، اعمال وآئین های دینی به آن ها باید به گونه ای باشد که ایجاد اضطراب واسترس نکند وبه دنبال آن موجب فعّال سازی رفتارهای وسواس گونه نگردد. این افراد اگر شرایط زندگیِ خانوادگی و اجتماعی خوب ومتعادلی داشته باشند، یا در دوره ی کودکی و نوجوانی خود با بحران های شدید عاطفی وروحی مواجه نشده باشند وهمچنین وقایع کم اهمیّت تری مثل تغییر مدرسه، تغییرشغل یا محیط زندگی برایشان پیش نیامده باشد، استعداد آن ها برای ابتلاء به وسواس به راحتی شعله ور نمی شود.[۱۷۴]
۲-۱-۱-۲- عوامل جسمی اثر گذار در ایجاد وسواس
عوارض واختلال های مختلف پزشکی و یا عصبی از قبیل عفونت ها، مسمومیّت ها، ضایعات ویا آسیب های حادّ مغزی ویا آسیب ها و بیماری های مغزی وجود دارند که تأثیر آنها را در بروز وسواس نمی توان نادیده گرفت ویا انکار نمود. متخصّصین این رشته علاوه بر این موارد، موارد بسیار دیگری را ذکر کرده اند که از جمله ی عوامل جسمی اثرگذار در ایجاد وسواس هستند که پرداختن به همه ی آنها در این مجمل نمی گنجد.[۱۷۵] من باب نمونه به چند مورد مهم تر در زیر اشاره می گردد:
۲-۱-۱-۲-۱– کارکرد نابهنجار مغز واثر آن در بروز وسواس
مطالعات تصویر برداریِ مغزی که در خصوص نحوه عملکرد مغز، در مبتلایان به وسواس انجام شده اند، اغلب تفاوت های ظریفی را در ساختار مغزی[۱۷۶] افراد وسواسی وغیر وسواسی نشان داده اند. این مطالعات ناهنجاری هایی[۱۷۷] را در برخی از مناطق مغزی افراد وسواسی ثابت می کنند. عدّه ای از متخصّصین امر براین باورند که عامل اصلی شکل گیری این اختلال در ساختار مغز، مداربندی و فعل وانفعالات شیمیایی و نورونی آن قرار دارد و این امر، علّت اصلی تمایز افراد مبتلا به وسواس از افراد سالم است. اطلاعات واردشده از دنیای خارج از مغز، در این بخش ها دسته بندی و مرتب شده و اطلاعات غیر ضروری غربال و از دور خارج می گردند.این بخش ها خود را درگیر کنترل تکانه ها یا واکنش ترس هم می کنند. این بخش ها در موقعیت هایی که افکار مزاحم به ذهن هجوم می آورند و فرد قادر به عدم توجه یا بی اعتنایی به آن ها نیست به شدت درگیر می شوند وتحت فشار قرار می گیرند.
قشر پیشینِ حدقه ای در بخش جلو مغز و در بالای چشم ها قرار گرفته است. در این مکان، اطلاعاتی که از کانال حواس بساوایی، شنوایی و بینایی به مغز راه می یابند تعبیر و تفسیر می شوند. اطلاعات واردشده با هیجان ها و قضات های اخلاقی پیوند می خورند. تصاویر مغزی نشان داده است که این بخش از مغز افراد وسواسی بسیار فعّال است. فعالیت بیش از حد این بخش از مغز باعث هوشیاری و شک زیاد می گردد، به طوری که فرد با نگاهی موشکافانه تر به محیط اطراف خو د می نگرد و ازدقت و هوشیاری زیادی برخوردار می شود. جالب است بدانید که معمولاً بعد از درمان به روش داروئی ودرمان های شناختی- رفتاری، فعالیت بیش از حد این بخش از مغز کاهش می یابد. « این نواحی در بازداری رفتار و فرآیندهای توجّه نقش اساسی دارند.»[۱۷۸]
از دهه ۱۹۸۰ به بعد ، محقّقان به یافته های جدیدی درباره ی «ناهنجاری های نوروبیولوژیکی»[۱۷۹] به عنوان مشخّصه ها و ویژگی های متمایز کننده وسواس دست یافتند، که مورد اتّفاق نظر اکثر دانشمندان روان شناسی نیز بوده است. این ناهنجاری ها به دو گروه اصلی زیرتقسیم می شوند:
۲-۱-۱-۲-۱- ۱- ناهنجاری در کارکردهای مغز
هنگامی که بخشی از مغز آسیب می بیند، دیگر مناطق فعال تر شده وسعی می کنند که وظایف بخش آسیب دیده را برعهده گرفته وکم کاری آن را جبران نمایند.[۱۸۰] درنتیجه ی این اقدام، ترافیک وتراکم کنش ها و واکنش ها در عملکرد مغز افزایش می یابد تا بتواند نابهنجاری وعدم تعادل حاصله را درمان کرده وبه حالت متعادل پیشین خود برگرداند. در اختلال وسواس نیز وضع به همین منوال است. یعنی این اختلال زمانی آشکار می شود که کل سیستم مغزی به علّت تراکم وظایف بامشکل مواجه گشته ودر انجام مأموریت خود، که جبران نتایج حاصل از افزایش میزان سروتونین[۱۸۱] است، ناکام می ماند.
از آنجائی که فرد وسواسی می پندارد دارای نیرویی است که می تواند از بسیاری از حوادث بد وناگوار جلوگیری کند، اما در عین حال چون به این احساس و ظنّ خود اطمینان ندارد ، دچار اضطراب می گردد.اینجاست که مغز وارد میدان می شود تا با بهترین شیوه ممکن با این اضطراب سازش ومصالحه نماید. اگرچه این فرایند یک فرایند و پروسه طبیعی در عملکرد مغز به حساب می آید، ولیکن مغز را به یک سیستم غیرطبیعی، تبدیل می کند که درضمن اشتغال به سازوکار خنثی کنندگیِ اثر افزایش اضطراب، تغییراتی را نیز در فعّالیّت عصب-رسانه ی سروتونین پدید می آورد. به دنبال تغییرات مقدار سروتونین، به تدریج علائم ونشانه های اختلال وسواس نیز آشکار می شوند.[۱۸۲]
بنابراین به بیان ساده تر هرقدر ورودی اضطراب به کورتکس مغز بیشتر باشد عملکرد بهنجار مغز در کنترل رفتارها، کاهش و فعّال سازی رفتارهای نابهنجار افزایش می یابد. بدین ترتیب اگر ورودی اضطراب به مغز، به ویژه در افرادی که زمینه مستعد ومناسبی برای بروز رفتارهای وسواسی دارند، کاهش یابد عملکرد بهنجار مغز هم در کنترل رفتارها، افزایش می یابد. این فرایند به عنوان یک پروسه ی طبیعی ، قطعاً در فعالیت ها و عملکردهای مغزی همه ی انسان ها وجود دارد ؛ اما از آن جایی که بررسی سازوکار بروز وسواس ، به طور خاص، در افراد متدیّن و مقیّد به رعایت احکام و دستورات و آموزه های دینی، در کانون توجه این پژوهش قرارگرفته است، خوب است که در این جا به ارتباط بین این فرایند علمی و تأثیر آن در ایجاد رفتارهای وسواسی در گروه فوق الذکر، اشاره ای داشته باشیم.
۲-۱-۱-۲-۱- ۲- ناهنجاری های نوروشیمیایی ِ مغز
انسان ها به طور ذاتی دارای رفتارهای قالبی از قبیل شستن و تمیزی وپاکیزگی هستند. این نوع رفتارهای ذاتی توسط بخش عقده های قاعده ایِ مغز کنترل و ساماندهی می شوند. در مقابل، بخش دیگری در مغز وجود دارد که مسئول تفکّرات انسان است و وجود رفتارهای غیرمنطقی را درک کرده و سعی می کند از بروز این نوع رفتارهای قالبی که به وسیله عقده های قاعده ای به وجود می آیند، جلوگیری کند. پاره ای از تحقیقات نشان داده اند که فعالیّت قطعه پیشانی[۱۸۳] مغز در افراد مبتلا به وسواس نسبت به افراد عادی ، افزایش بیشتری دارد و دیگر اینکه اندازه عقده های قاعده ای نیز، در این افراد کوچک تر می شود.
قطعه پیشانی مغر مسئول کنترل چیز های جدید و خطرناک است در حالیکه عقده های قاعده ای رفتارهای خودبه خودی مثل شستن، کنترل کردن وپاکیزگی را حفظ می کند. هنگام بروز وسواس، قطعه پیشانی سعی می کند فعالیت عقده های قاعده ای را خنثی ساخته وبه رفتارهای تشریفاتی پایان دهد.[۱۸۴] بعضی دیگر از محققان معتقدند که فرد مبتلا به وسواس در «کُدبندی» و تقسیم بندی اطلاعات واردشده به مغز دچار اشکال است. همه ی ما انسان ها در طول زندگی با موضوعات ترس آور روبه رو شده و هیجان منفی ترس را احساس کرده و انبوهی از اطلاعات مرتبط با ترس را در لایه ها وشبکه بندی های حافظه ی خود ذخیره کرده ایم. هر شبکه حاوی اطلاعاتی درباره ی محرک های بیرونی یا محیطی مزاحم، واکنش هایی به ترس یا ناراحتی و همین طور شیوه ی تجزیه وتحلیل محرک ها و واکنش هاست. در این شبکه بندی ها و در بستر اطلاعات ذخیره شده( با موضوع ترس) ارزیابی بیش از حد خطر وتهدید شکل می گیرد و بارور می شود.[۱۸۵]
در اکثر نظریّه هایی که درباره سبب شناسی وسواس ارائه شده اند، به نوعی اختلال وکارکرد نابهنجار در مدارهای عصبی مغزی که بسیار پیچیده نیز هستند، اشاره شده است.[۱۸۶] این اختلال در اثر «عدم توازن» در مواد شیمیایی درون اعصاب به وجود می آید. مواد شیمیایی ای که در مدارهای مغزی نقش یک ناقل عصبی بسیار مهم را بازی می کنند و عامل ارتباطی بین سلول های نورونی مغز محسوب می شوند سروتونین ودوپامین هستند که تحت عنوان عصب رسانه[۱۸۷] شناخته می شوند.
سروتونین تنظیم فعل وانفعالات فیزیولوژیکی مختلفی را مدیریّت می کند. از جمله این فعل وانفعالات می توان مواردی مانند: ادراک درد، رفتارهای مرتبط با پرخاشگری ، اعمال جنسی وتکانه ای، رفتارهای خُلقی و اضطرابی، خوابیدن، تنظیمات درجه حرارت بدن و اشتها، ایجاد حرکت و تعادل را برشمرد.
تغییر در میزان سروتونینِ نرمال مغز، وغیرطبیعی شدن مقدار آن ، آسیب پذیری نسبت به وسواس را افزایش می دهد. بااین وجود امکان دارد که سروتونین به تنهایی و مستقیماً علّت ایجاد وسواس نباشد بلکه یک نقش ثانویه داشته باشد. باتوجه به کارکردهای گوناگون سروتونین در بدن، نمی توان برای سروتونین ایجاد وسواس نقش اختصاصی خیلی مشخّصی قائل شد؛[۱۸۸] اما شواهدی وجود دارد دالّ بر اینکه سروتونین موجب تغییراتی در یاخته های عصبی (سلول های عصبی) افراد مبتلا به وسواس می شود. به هرحال آنچه که در این باره قطعی وتردیدناپذیر است این است که هر عاملی که میزان اضطراب را در فرد وسواسی کاهش دهد باعث می شود عملکرد یاخته های عصبی بدون نیاز به مصرف داروهای مولّد سروتونین، بهبود یافته و در پی آن اضطراب فرد مبتلا ازبین برود ودرنهایت بهتر می تواند درجهت غلبه بر رفتارهای وسواسی اقدام کند.[۱۸۹]
با توجه به این که هیجاناتی مثل اضطراب و احساس گناه در افراد کمال طلب متدیّنی که از یک سو دارای زمینه مناسبِ ابتلاء به وسواس هستند وازسوی دیگر، مشتاق اند که امر شارع مقدس را اطاعت کنند و اعمال عبادی و تکالیف دینی خود را به نحو احسن به جای آورند، هنگام عمل کردن به احکامی که با ظرافت ودقّت بسیار در جزئیّات، بیان شده اند، به شدّت دچار استرس، تشویش ونگرانیِ اضطراب آور می گردند وبدین ترتیب ظرفیت وپتانسیل اضطرابی بالایی را کسب نموده و آن را وارد سیستم مغزی خود می کنند. این حالت، روند فعالیت بهنجار مغزی را برای کنترل وتنظیم رفتار، مختل کرده، آن را کاهش داده کارکرد مثبت یاخته های مغزی را با مشکل مواجه می کند، ونوعی نابهنجاری در مدارهای عصبی بین دو قطعه پیشانی مغز و عقده های قاعده ای آن پدید آورده وسپس میزان عملکرد نابهنجار و وسواسی آن را افزایش می دهد.[۱۹۰] درپی چنین فرآیندی، احساس ناکامی و عدم بهره وری متعالی از انجام فعل عبادی، شخص را دچار ، کسالت و درماندگی،سرخوردگی و یأس و ناامیدی از درگاه فضل الهی می سازد. بدین ترتیب، انجام عمل عبادی که قرار بود با خود آرامش روحی وروانی به همراه بیاورد، به جای ایجاد آرامش، به تشویش خاطر ونگرانی بیشتر فرد وسواسی می انجامد. وجود عامل ترس از ناکامی در انجام تکالیف دینی به نحو احسن ومطلوب وترس از عذاب شدن در دادگاه عدل الهی به دلیل نقص در اعمال ، زمینه ی مناسبی را برای فعال کردن و اشتعال رفتارهای وسواسی ، به ویژه در افراد مستعد، پدید می آورد.
از آنچه گفته شد می توان چنین استنباط کرد که عمل به تدابیر پیش بینی شده درفقه اسلامی در قالب قواعد واصول فقهی متعدّد ( اصل طهارت، قاعده نفی عسروحرج، اصل صحت…) در واقع یک فنّ وتکنیکِ اضطراب زدایی – ریلکسیشن- است. فرد مکلّف، هنگام رویارویی با شک و تردیدهای تکلیفی و عبادی، با عمل کردن به این اصول وقواعد فقهی، مانع از بروز نگرانی وعذاب وجدان در ضمیر ناخودآگاه خودشده و به این ترتیب ورودی اضطراب را به کورتکس مغز کاهش می دهد، وهمان طور که پیش تر هم اشاره شد، ورود اضطراب کم تر یعنی « عملکرد بهنجارتر مغز در کنترل رفتارها وحرکات.»
۲-۱-۱-۲-۲- ضعف قوای جسمانی
ضعف جسمی یکی از عوامل تشدیدکننده وسواس به شمار می رود.[۱۹۱] وقتی قدرت جسمی افراد کاهش می یابد، عوامل بیماری زا اعمّ ازجسمی و روحی زمینه مساعدتری برای رشدو نمو پیدا کرده و حمله قوی تری را علیه این جسم نحیف و رنجور تدارک می بینند. همان طور که شکست وضعف اراده و قدرت روحی در پیدایش بیماری وسواس مؤثر است، ضعف جسمانی نیز آن را توسعه می دهد. بیماران وسواسی خود معترفند که در دوره ضعف جسمی، گرایش وسواسی آن ها بیش تر شده و حملات افکار وسواسی، به شیوه ی حادتری، عارض آنان می گردد. براساس «فرضیه روان تنی»،[۱۹۲] همچنان که عوامل روان شناختی تأثیر بسزایی در مستعد ساختن فرد برای ابتلاء به بیماری های جسمانی دارد، عکس آن نیز صادق است؛ یعنی بیمار شدن نیز به نوبه خود حالت ذهنی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. اکثر کسانی که بیماری جسمی دارند ومجبورند طولانی مدّت با این ضعف زندگی کنند، خیلی از مواقع دچار حالت های افسردگی، اضطراب، خشم، احساس ناامیدی و درماندگی می شوند. وجود چنین حالت هایی می تواند شخص وسواسی را از لحاظ جسمی سست کرده و عجز و ناتوانی اورا افزون نماید ودرنتیجه به عنوان عامل تقویت کننده افکار واعمال وسواسی، در این فرد به شمار آید.[۱۹۳] در چنین مواقعی فرد وسواسی دیرتر می تواند خود را از چنگال افکار وسواس گونه نجات دهد، بر عکس هرچه انسان از سلامتی وتندرستی بیشتری برخوردار باشد، مقاومت او دربرابر ابتلاء به وسواس بیشتر می شود ودرصورت ابتلاء شدّت آن کمتر خواهد بود. بنابراین اگر فرد وسواسی از نظر جسمی وبنیه، تقویت شود و ازطرفی زمینه عصبانیت ها وهیجاناتش نیز ازبین بروند، راحت تر می تواند بر افکار واعمال وسواسی خود غلبه کرده ونجات یابد. [۱۹۴]
۲-۱-۱-۲-۳- گلودرد استرپتوکوکی
برخی مطالعات نشان می دهند که تعدادی از کودکان پس از ابتلا به یک نوع گلو درد استروپتوکوکی[۱۹۵] دچار OCD می شوند. البته در این مطالعات جای بحث وجود دارد و برای این که گلودرد استرپتوکوکی به عنوان علت شناخته شود شواهد بیشتری مورد نیاز است.
۲-۱-۲ – ریشه ها و علل شخصی بروز وسواس
ریشه های بروز وسواس همیشه از نوع ارثی، جسمی، فیزیولوژیکی، مغزی یا نوروبیولوژیکی نیستند بلکه در خیلی از موارد، علل بنیادین شروع وسواس، به انگیزه های فرد در درون خود انسان برمی گردند؛ یا به عبارت دیگر عواملی در وجود خودِ فرد وسواسی، ریشه دوانیده اند که زمینه ظهور وسواس را فراهم می سازند . برخی از این عوامل شامل موارد زیر می شوند :
۲-۱-۲– ۱- حبّ ذات
عدّه ای از افراد در «دوست داشتن خود» به افراطی گری و خروج از حد اعتدال گرفتار می شوند. این گونه افراد انتظار دارند همه آنان را دوست داشته باشند و به آنان احترام خاص بگذارند، دستوراتشان را مو به مو اجرا کنند وهرگز کاری بر خلاف میل و خواسته آن ها انجام ندهند.این افراد اگر با شرایطی روبرو شوند که خلاف انتظارشان باشد، دچار عوارض روحی شده ودر دراز مدت، مستعد ابتلاء به وسواس می گردند. [۱۹۶]
۲-۱-۲ – ۲- فراموشی خدا
در آیات قرآن وروایات معصومین (ع) به کرّات در مورد وساوس شیطان وتأثیر آن ها در دوری واعراض از یاد خداوند تأکید شده است. از نظر اسلام ایمان به خدا ویاد او تنها پناهگاه مطمئن برای حفظ انسان از آسیب های گوناگون جسمی وروحی ، ازجمله غلبه برافکار واعمال وسواس گونه به شمار می آید.(در ادامه ی این فصل به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.)
علاوه بر این، یکی از دلایل عمده ی عدم حضور قلب در نماز، همین وسوسه های شیطانی و افکار مزاحم و واسواس گونه است.فرد مبتلا به وسواس، به علت توجه و دقت افراطی به ظواهر نماز و درگیر شدن با افکار مزاحم، نمی تواند به سادگی بر امور مهم تمرکز کافی داشته باشد. کم حافظه شدن در فرد وسواسی به دلیل به خاطر سپردن تعداد بسیار زیادی از موضوعات غیرطبیعی وغیر مفید، و فراموش کردن مسائل مهم امری است رایج که فراوان اتّفاق می افتد؛ مثلا به راحتی و با دقت به یاد می آورد آخرین بار چند دفعه هر کدام از دمپایی های دستشویی را آب کشیده است، اما تاریخ دقیق امروز را به خاطر نمی آورد.[۱۹۷]
۲-۱-۲-۳- فعالیت ها و نشخوارهای ذهنی
برخی اوقات اموری ذهن انسان را به خود مشغول می سازند که بسیار ساده، ناچیز وبی اهمیّت هستند. درچنین وضعیتی، ذهن دچار سرگشتگی و تحیّر می گردد و در واقع به دنبال بهانه ایست که خود را از این شرایط برهاند. اما فقدان یک برنامه منسجم و هدفمند در خودآگاه انسان، موجب بی ثباتی و تزلزل ذهنی فرد می گردد.این تزلزل و ازهم گسیختگی باعث می شود ذهن فرد به هر سوی گرایش پیدا کرده، به هر چیز ارزشمند و بی ارزشی متمسّک شود و مدّت ها به نشخوار آن بپردازد. این نشخوار دائمی افکار، توهّمات بی اساسی را در مخیّله فرد شکل می دهد که بستر مناسبی برای ایجاد وسواس به شمار می آید. [۱۹۸]
۲-۱-۲ -۴- ترس وکمروئی واحساس ناامنی
ترس وکمروئی از دسته عواملی هستند که ریشه در نحوه تربیت هر انسانی دارند وبرخوردهای عاطفی اطرافیان به ویژه در دوره کودکی،تأثیر بسزایی در شکل گیر و رشد این احساسات دارند. نامهربانی ها، ناامنی ها وسختگیری های نامتعادل در دوره کودکی، اعتماد به نفس وتوان موضع گیری در موقعیّت های مختلف را از فرد می گیرند؛ چنین فردی در بزرگسالی، برای این که مورد سرزنش دیگران قرار نگیرد ویا درارتباط با دیگران ، در درون خود احساس امنیّت کند، نظم خاصی را برای خود طراحی می کند وسعی می کند همه کارهای خود را برآن اساس، بدون کوچک ترین تخطّی و به نحو احسن انجام دهد و درنتیجه ی این دقّت ها و جزئی نگری ها، دچار اضطراب وتکرار اعمال می گردد. چنین شرایطی درصد میزان آمادگی برای ابتلاء به وسواس را در فرد افزایش می دهند. [۱۹۹]
۲-۱-۲– ۵- ضعف روحی
فقدان توانایی روحی ویا حتّی ضعف قوای روحی، موجب می شود که فرد قدرت اراده واستحکام فکری خود را از دست بدهد. چنین فردی هنگام رویاروئی با شک ها وتردیدهای گوناگون زندگی توانایی کافی برای اتّخاذ یک تصمیم درست ومنطقی ندارد ودراین زمینه همواره وابسته و متکی به دیگران است و دائم در پی آن است که دیگران برایش تعیین تکلیف کنند وتردیدهایش را برطرف سازند.
فردی که از چنین خصوصیات روحی ای برخوردار است، چون فاقد یک اراده محکم و استوار بوده و دچار بی تصمیمی وبلاتکلیفی، تزلزل و بی ثباتی فکری و شخصیّتی است، هرگز نمی تواند برسر دوراهی ها به یقین برسد و مستقلاً یک تصمیم قاطعانه بگیرد و آن را اجراکند. وجود این ویژگی ها ، بستر مناسبی را برای ایجاد اضطراب ، نگرانی، بی قراری و تشویش خاطر ، فراهم می سازد.
وقتی این عوامل در کنار هم قرار می گیرند نتیجه طبیعی و منطقی آن، روی آوردن به وسوسه های فکری و به دنبال آن گرفتارآمدن در یک چرخه ی بسته است که از سه رکنِ اصلی، یعنی اضطراب، فکر وسواسی وانجام عمل جبریِ وسواسیِ تکرار شونده، تشکیل می گردد. شخص وسواسی در اثر ضعف روحی، به جای مقاومت کردن و بی اعتنایی درمقابل وساوس شیطانی خود را تسلیم آن ها می نماید، در نتیجه نیرویی نامرئی، به نام «افکار و احتمالات وسواسی» محرک رفتارهای او می شوند و زمینه ی تکرار یک عمل معیّن را در وی پدید می آورند. درمقابل این گروه، دسته ی دیگری قرار دارند که هیچ گاه خود را اسیر و درمانده تخیلات روحی وشک وشبهه های غیرعقلانی نمی کنند و پس از حصول اطمینان عقلایی، همه تردیدها را از خود دور ساخته و قاطعانه دست به عمل می زنند.[۲۰۰]
۲-۱-۲ –۶- تحوّلات زمان بلوغ و وجود خلاء های عاطفی گوناگون
در دوره ی بلوغ، به دلیل بروز دگرگونی های هورمونی و جسمی ، روحی، عاطفی، احساسی و شخصیّتی بسیار که در وجود نوجوان اتفاق می افتند، دغدغه ها و آشفتگی های متعدّدی در ذهن و روان فرد پدید می آیند که به طور طبیعی منشأ تغییرات و تاثیراتی می گردند. اما اگر با این پریشانی ها و درگیری های روحی درست و سنجیده برخورد نکنیم، بحران های شدید روانی در وجود نوجوان حادث می گردند. فقدان مراقبت های عاطفی، روانی و شخصیّتی کافی از نوجوانان در این برهه ی زمانی خاص ونیز نقص در ارائه ی آموزش های مطلوب و متعادل دینی که پاسخگوی تردیدها وتشکیک ها ی بسیار در این سن باشند ، شرایط مساعدی را برای پایه گذاری زمینه های اولیه ی وسواس در این سن بحرانی، پدید آورند. [۲۰۱]
تأثیرات چشمگیر فقدان محبت وآرامش، احساس عدم امنیت خاطر عاطفی و روانی کافی ، وجود محرومیت ها و عقده های روانی، استرس ها، رفتارهای خشونت آمیز، تحقیر ها وسرکوفت ها، تنبیه ها وعقوبات نابجا، اجازه نداشتن برای ابراز وجود و کسب شخصیت مستقل را، به ویژه در دوره ی کودکی نمی توان در پیدایش وسواس های گوناگون فکری و عملی نادیده انگاشت. [۲۰۲]
محمدی (۱۳۸۳)، در مقالهای با عنوان مکان یابی مراکز امداد رسانی ( در شرایط وقوع زلزله ) با بهره گرفتن از GIS و روش ارزیابی چند معیاریAHP ترکیب این دو ابزار GIS وAHP را ابزاری مناسب برای انتخاب بهترین مکان دانسته است. که در این روش با بکارگیری GIS نقشه امکانات و عوامل محدود کننده منطقه با یکدیگر ترکیب شده و بدین ترتیب سایتهای مورد نظر جهت استقرار مراکز امداد تعیین می شوند. پس از آن جهت مشخص کردن بهترین سایت از روش AHP که خود نیازمند به کارگیری معیارهای دیگری میباشد، به منظور تصمیم گیری نهایی استفاده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نوریان (۱۳۸۳)، در مقالهای تحت عنوان نحوه طراحی و بکارگیری یک سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی (Fuzzy_GIS) در مکان یابی کاربریهای شهری، بکارگیری این منطق در تحلیل مسائل شهری و بخصوص در تصمیم سازی و تصمیم گیری را بهترین روش دانسته است.
فرهادی (۱۳۸۱)، در مقالهای تحت عنوان تجزیه وتحلیل توزیع فضایی و مکان یابی مدارس ابتدایی منطقه ۶ تهران با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی سه عامل سازگاری، ظرفیت و مطلوبیت بررسی کرده است.
قرخلو (۱۳۸۰)، در مقالهای با عنوان سیستم اطلاعات جغرافیایی و نیازمندیهای در حال پیدایش GIS را به عنوان نقش کلیدی در انواع فعالیتهای شهری و ناحیهای در سراسر دنیا میداند و بیان کرده این فنآوری با توان بالقوه بالا برای آینده است.
الماس پور (۱۳۸۰)، در تحقیقی تحت عنوان کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در تجزیه و تحلیل شبکه، توزیع فضایی و مکان یابی داروخانه ها- نمونه موردی: منطقه شش تهران، بیان نمود که استفاده از قابلیت های GIS و تحلیل شبکه و مدلهای مکان یابی مبنی بر آن، می تواند در ارزیابی وضعیت موجود در مکان یابی داروخانهها و سایر مراکز بهداشتی و خدماتی مورد استفاده قرار گیرد.
پژوهشهای مرتبط در حوزه ورزش در ایران
پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور:
محمد سلطان حسینی و همکارانش(۱۳۹۱)، در مقالهای با عنوان تحلیل فضایی اماکن ورزشی در مناطق ۵ و ۶ اصفهان با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی، به تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که غالب اماکن ورزشی موجود از لحاظ مکانی دارای وضعیت نامناسب و متوسط و در برخی موارد اندک دارای وضعیت مناسب و بسیار مناسب هستند.
حیدرآبادی و همکارانش(۱۳۹۰)، در مقالهای تحت عنوان تحلیل مکان یابی فضاهای ورزشی شهر کرمانشاه با بهره گرفتن از GIS، به بررسی فضاهای ورزشی شهر کرمانشاه پرداختند و به این نتیجه رسیدند که GIS می تواند ابزار مناسبی برای تحلیل مکان و مکان یابی فضاهای ورزشی باشد و نیز دریافتند سرانه ورزشی برای شهروندان بر اساس استانداردهای تعیین شده نمی باشد و توزیع مکانی فضاهای ورزشی این شهر با توجه به تراکم جمعیت و استانداردهای ارائه شده مطابقت ندارد.
تاجی فایندری(۱۳۸۹)، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان مکان یابی مکانهای ورزشی شهر رشت با بهره گرفتن از AHP در محیط GIS به این نتیجه رسید که بکارگیری مدل AHP با بهره گرفتن از ابزارهای توانمند GIS در مکان یابی مکانهای ورزشی کارایی بالایی داشته و امکان مقایسه و ارزیابی مکانهای مختلف و انتخاب مکانهای مناسب را با توجه به معیارهای مورد نظر به دست میدهد.
فاضل نیا و همکارانش(۱۳۸۹)، در مقالهایی با عنوان مکان یابی بهینه فضاهای ورزشی شهر زنجان با بهره گرفتن از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به بررسی وضع موجود فضاهای ورزشی شهر زنجان پرداخته و پس از مطالعه وضع موجود فضاهای ورزشی، مشخص گردید که توزیع فعلی فضاهای ورزشی در سطح سلسله مراتب شهری مناسب نبوده است.
لطفی و همکارانش(۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان ارزیابی مراکز فرهنگی و ورزشی به جهت مکان یابی و احداث این مراکز با بهره گرفتن از سیستم GIS (منطقه ۱۸ شهرداری تهران)، به بررسی ویژگیهای منطقه ۱۸ شهرداری تهران، با توجه به شاخص های اجتماعی و فرهنگی و عدم تجانس قومی در احداث و مکان یابی مناسب کاربریها پرداختهاند و اظهار کرده اند این تکنیک مناسبترین تکنیک جهت برنامه ریزی و مکان یابی بوده است. بررسی داده های آماری این تحقیق نشان میدهد که احداث مراکز فرهنگی و ورزشی در طی سنوات گذشته بر اساس معیارهای علمی نبوده و احداث این مراکز بر طبق سلایق مدیران بوده است.
احمری (۱۳۸۸)، با بهره گرفتن از GIS و با توجه به دو معیار فاصله و جمعیت به تحلیل پراکندگی اماکن ورزشی خصوصی و دولتی در برخی از مناطق شهر تهران پرداخت. در این پژوهش مشخص گردید که در محدوده مورد مطالعه ۹۰ درصد اماکن ورزشی دولتی بوده که در این میان سازمان ورزش و جوانان بیشترین مساحت و شهرداری بالاترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند. وی اظهار داشت که با توجه به بضاعت مالی کمتر در مناطق جنوبی نسبت به مناطق شمالی، سازمانهای دولتی نیز حمایت چندانی نکرده و سرانه فضاهای ورزشی در مناطق جنوبی بسیار پایین میباشد. همچنین مشخص گردید که بر اساس معیار فاصله، دسترسی افراد به اماکن ورزشی در مناطق شمالی و جنوبی تفاوت چندانی ندارد، در حالی که این میزان دسترسی با توجه به معیار جمعیت در مناطق شمالی نسبت به مناطق جنوبی مناسبتر است.
ابراهیمی (۱۳۸۶)، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی پراکندگی اماکن ورزشی با بهره گرفتن از GIS استفاده از این ابزار را بهترین روش برای بررسی پراکندگی اماکن موجود دانسته است. که در این پایان نامه به بررسی پراکندگی اماکن موجود پرداخته است و به برسی فاصله اماکن از خطوط فشار قوی برق و لولههای اصلی گاز پرداخته و اماکنی که فاصله قانونی را رعایت نکرده اند را مناسب ندانسته است.
نظری (۱۳۸۶)، در مقالهای تحت عنوان، پیاده سازی الگوریم تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS جهت مکان گزینی بهینه فضاهای عمومی شهری(فضا های ورزشی منطقه ۶ تهران )گفته است که ترکیب این دو ابزار (AHP و GIS) در بررسی فضایی وضع موجود و شناسایی مناطق نیازمند و نیز ارائه راه حل برای رفع این نیازها بسیار توانمند است. در این مقاله ۴ عنصر به ترتیب اولویت ( تراکم جمعیت، پتانسیل توسعه، همجواری و دسترسی) مورد توجه قرار گرفت که با بهره گرفتن از این دو ابزار مکانهایی علاوه بر مکانهای موجد پیشنهاد داده شده است.
پژوهشهای انجام گرفته در خارج از کشور
دی. اس. فرناندز و همکارانش (۲۰۱۰)،در پژوهشی با بهره گرفتن از روش ترکیبی GIS و تحلیلهای تصمیم گیری چند معیاری برای منطقه بندی خطرات سیل در نواحی شهری استان توکیمان آرژانتین پرداختند.
سهناز سنر و همکارانش (۲۰۱۰)، در مقالهایی تحت عنوان انتخاب مکان دفن زباله با ترکیب GIS و AHP، در مکان یابی تغییرات سطح زمین در حوضچه بیسهیر ترکیه استفاده کردند.
تایمز ویلم (۲۰۰۹)، در مقالهای با بهره گرفتن از GIS و مدل AHP برای توسعه طرح جامع کاربری زمین در روندا مطالعه جامعی داشتند.
اه و ج انگ (۲۰۰۷)، طی تحقیقی به بررسی فضاهای سبز و پارکهای شهر سئول کره جنوبی پرداختند. آنها از GIS برای تجزیه و تحلیل فضایی پارک ها استفاده نمودند و اذعان داشتند که علی رغم وسعت پارکهای شهر سئول (تقریبأ ۱۵۸ کیلومتر) نسبت به اکثر شهرهای جهان، به دلیل وجود قسمت های وسیعی از این پارکها در نواحی خارجی شهر، شهروندان کمتر فرصت استفاده، تفریح و ورزش را از آن ها پیدا می کنند. آنها اظهار داشتند که اختلاف اساسی بین آمارها و استفاده واقعی مردم از فضاهای سبز و پارکهای موجود ناشی از مکان گزینی نامناسب و زحمتآور برای احداث پارکها بوده است. نهایتاً آنها مکان گزینی مناسب و عملی برای احداث پارکهای جدید با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی را انجام داده و ارئه نمودند.
دسپوتاکیس (۲۰۰۷)، در مقالهای با عنوان استفاده از مدل GIS برای انتخاب مکان دفن زباله، از این سیستم برای انتخاب مکان دفن زباله جزیره کریت استفاده کرده و بیان کرده مکان انتخابی باید فاصله تا نواحی صنعتی، ورزشی، آموزشی، باستانی را حفظ کند.
شویان لیا نگ وهمکاران (۲۰۰۷)، در مقالهای با عنوان تشخیص محلهای ریزش کوه با بهره گرفتن از GIS و AHP گفته است که ترکیب این دو برای اندازه گیری محلهای ریزش کوه بسیار مناسب است. که با بهره گرفتن از این دو ابزار مناطق خطر را به سه دسته بدون خطر، کم خطر و پر خطر تقسیم کرده اند.
ترونگ داک (۲۰۰۶)، در مقالهای تحت عنوان استفاده از تکنیک GIS و AHP در آنالیز مناسب بودن زمین استفاده شده، GIS را یک ابزار خیلی قوی در این زمینه دانسته اما گفته که این تکنیک به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد و با ترکیب با AHP یک روش مناسب، برای آنالیز مناسب است.
یانگ و همکاران (۲۰۰۵)، در تحقیقی با عنوان یک مدل تصمیم گیری مکانی مبتنی بر AHP به منظور جستجوی یک مکان برای تأسیسات جدید و یا جابجایی تأسیسات موجود ارائه کردند. این تحقیق نشان میدهد که مدل تصمیم گیری مکانی AHP برای پیدا کردن یک مکان برای ساخت تأسیسات جدید یا جابجایی اماکن موجود مناسب است. وهمچنین بیان شده که مدل AHP می تواند یک چهارچوب برای کمک به تصمیم گیران در آنالیز فاکتورهای گوناگون مکان یابی، ارزیابی مکانها و انتخاب مکان نهایی برای ساخت اماکن جدید آماده کند. نتایج این تحقیق بیان می کند که مدیران از پیشنهادهای AHP برای مکان یابی مکانهای مناسب اظهار رضایت کرده اند.
جمع بندی پیشینه
در ابتدای این فصل بیان شد که انسانها برای انتخاب مکان برای انجام فعالیتهای خود همواره به دنبال مکانهایی هستند که هزینه کمتر، سود بیشتر و دسترسی آسان باشد و برای دستیابی به این امر نیازمند استفاده از ابزارهایی مانند GIS و AHP هستند. در گذشته برای مکان یابی از روشهای سنتی استفاده میشد که این روشها هزینه زیاد، وقت زیاد و دقت کم را دربرداشت اما استفاده از روشهای نوین مانند GIS باعث صرفه جویی در وقت و هزینه و افزایش دقت شده است. با مرور ادبیات موجود این نکته به وضوح روشن است که سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی مکانها برای کاربردهای مختلف بسیار استفاده شده است اما متأسفانه از این فناوری در مکان یابی مکانهای ورزشی در داخل و خارج از کشور خیلی کم صورت گرفته است. فقط در یک مقاله از این فناوری استفاده شده است اما استانداردهای خاصی برای مکان یابی و تعیین مکانهای بهینه در نظر نگرفته است. با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه در زمینه مکان یابی مکانهای ورزشی با بهره گرفتن از این دو تکنیک ضروری به نظر میرسد.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
فصل سوم
مقدمه
در این فصل در مورد روش انجام تحقیق و چگونگی جمعآوری داده ها توضیح داده می شود. موضوعات این فصل شامل جامعه آماری، نمونه آماری، روش تحقیق، روش گردآوری اطلاعات، روش جمعآوری داده ها، مراحل انجام کار و تجزیه وتحلیل اطلاعات است.
جامعه آماری
محدوده تحقیق کلیه فضاهای ورزشی شهر تالش و حومه آن میباشد. کلیه اماکن ورزشی شهر تالش (دولتی و خصوصی) به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. طبق آمار شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی (۱۳۹۱) در شهر تالش مجموعاً ۴۰ مکان ورزشی موجود و در حال احداث وجود دارد (۲۰ مورد دولتی و ۲۰ مورد متعلق بخش خصوصی). این اماکن شامل استادیوم، زمینهای فوتبال، سالنهای ورزشی، استخرهای روباز و سرپوشیده باشگاهای بیلیارد و هر نوع فضای ورزشی که لیست این اماکن از اداره ورزش و جوانان دریافت شده است میباشد.
نمونه آماری
با توجه به دسترسی تمامی جامعه بصورت تمام شمار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است.
روش تحقیق
این تحقیق یک تحقیق توصیفی است. روش این تحقیق میدانی و کتابخانهای است.
روش گردآوری اطلاعات
اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به دو دستهی اطلاعات مکانی و اطلاعات غیر مکانی (توصیفی) تقسیم می شود که اطلاعات مکانی شامل نقشههای شهری موجود میباشد و اطلاعات غیر مکانی شامل مدارکی که از اداره ورزش و جوانان، شهرداری و آموزشوپرورش در مورد مکانهای ورزشی میباشد.
روش جمعآوری داده ها
با حضور محقق در مکانهای مورد مطالعه با بهره گرفتن از دستگاه GPS طول و عرض جغرافیایی این اماکن ثبت می شود. برای ثبت موقعیتهای مکانی فضاهای ورزشی مورد مطالعه دستگاه GPS در محل ورودی مکان مورد نظر توسط محقق به مدت چند دقیقه نگه داشته می شود تا دستگاه قادر به دریافت امواجی که از ماهوارهها صادر می شود گردد. مشخصات پس از رویت در دستگاه ذخیره می شود. این اطلاعات بعداً به صورت ذخیره در CD استخراج می شود.
مراحل انجام کار
مراحل انجام این کار را میتوان در فلوجارت زیر خلاصه نمود:
تهیه اطلاعات مکانی و توصیفی مورد نیاز
Arc GIS 9 ایجاد لایه های مورد نیاز در
تهیه نقشهها
محاسبه وزن معیارها با بهره گرفتن از روش مقایسه زوجی
تلفیق نقشهها و تعیین مکانهای مناسب
انتخاب مکان بهینه با بهره گرفتن از AHP
بدو گفت شاپور کای نیکبخت من این خانه بگزیدم از تاج و تخت ص۲۰۶۴ج۷شاهنامه، چاپ بروخیم
۱۸- فصل و تمیز :
تا لا جرم کارها چنین کردند که قفا از عطا باز ندانند و حلوا از الوا و راه از بیراه ص۴۱۳مفتاح النجات، تصحیح فیاض
۱۹- مترادف (بر) :
پسران عم محمد بن طاهر از محمد حسد کردند و با یعقوب لیث یار شدند. ص۵ زین الاخبار گردیزی
۲۰- مترادف (به) :
مردی که وی را حسن محدث گفتند نزدیک امیر مسعود فرستاده بود تا هم خدمت محدثی کردی و هم گاه از گاه نام و پیغام آوردی و بردی. ص۱۳۵ تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
۲۱- مترادف رای مفعولی و برای تعدیه :
الف) مرادف (رای مفعولی) :
دهقان فصیح پارسی زاد از حال عرب چنین کند یاد ص۱۴۹ لیلی و مجنون نظامی
ب) برای تعدیه :
سلطان درشت شد بر اریارق و در فرو گرفتن وی خلوتی کرد و با وزیر شکایت نمود از اریارق.
ص۲۲۴تاریخ بیهقی،تصحیح دکتر فیاض
۲۲- مترادف (دربارۀ) :
پس دیگر روز این حدیث فاش شد و همۀ مردم شهر، غریب و شهری ازین گفتند. ص۳۸۸تاریخ بیهقی، تصحیح فیاض
۲۳- مترادف کسرۀ اضافه :
مدت خلافت مقتدی نوزده سال بود … پسرش مستظهر را ولی عهد کرد و اندر سال ازچهار صد و هشتاد و شش از دنیا برفت. ص۳۸۳مجمل التواریخ و القصص
۲۴- مجاوزت :
فرمود تا انگشتری را بر گنبد عضد کردند تا هرکه تیر از حلقۀ انگشتری بگذراند، خاتم او را باشد.
ص۱۱۳ گلستان سعدی، تصحیح فروغی
۲۵- مصاحبت و معیت :
گفت پیغمبر عداوت از خرد بهتر از مهری که از جاهل رسد ص۲۸۷دفتر۲مثنوی، چاپ بروخی
۲۶- مقابله :
و برین برخاستند که آنچه واجب است از هر خللی بجای آرند تا زائل شود. ص۶۱۸تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
۲۷- مقایسه و نسبت :
حرف از نام بمنزلت نقطه است از خط و مر حرف را معنی نیست بلکه معنی اندر زیر حرف آید.
ص۹زاد المسافرین ناصر خسرو
۲۸- مقدار و اندازه :
و خواجه خلعت پوشید… قبای سقلاطون بغدادی بود… عمامۀ قصب بزرگ… و کمری از هزار مثقال پیروزه ها درنشانده. ص۵۵ تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
۲۹- موافقت و مطابقت :
امیر مسعود رضی الله عنه بدین خبر سخت دل مشغول شد… و نامه نوشتند از فرمان او ببرادرش بتهنیت و تعزیت. ص۱۷تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض
یاد آوری ۱- (از) گاه به معنی (برای) بکار رفته است.
هم از آن ده یک زنی از کافران سوی پیغمبر روان شد ز امتحان ص۵۴۱دفتر سوم مثنوی، چاپ بروخیم
یاد آوری ۲- (از) گاه برای تقسیم بکار رفته است مترادف (بر).
قتل از دو گونه است یکی از روی صورت و یکی از روی معنی. ص۲۳۸ ج۱ کشف الاسرار میبدی
۲-۲-۱-۴-ب. از نظر انوری گیوی در جلد دوم دستور زبان فارسی ص۲۵۷ موارد کاربرد (از) به قرار زیر است:
أ. برای آغاز و بیان مبدأ و مأخذ در زمان و مکان:
از صبح راه افتادیم و همین طور داریم می رویم.
از همدان حرکت کرده ایم و به مشهد می رویم.
ب. برای آغاز در زمان و مکان در مقابل (تا) که جمعا فاصله را می رسانند:
از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۱۰ شب یکسره کار کردم.
از اصفهان تا شیراز با اتومبیل رفتم.
ج. در معنی (با):
پشت بام را از کاهگل پوشانده بودند.
د. برای بیان علت و سبب و به معنی (به سبب)، (در نتیجۀ) و (در اثر):
از هوای دودآلود به سرفه افتادم.
سقف از زلزله فرو ریخت.
در این مسأله چنان مصرند که چه بسا خود و کسانشان از گرسنگی و سرما می میرند. جمال زاده (یکی بود یکی نبود)
هـ . علامت متمم فعل بدون دربرداشتن مفهوم خاصی، به عبارت دیگر متمم بعضی از فعلها فقط با حرف اضافۀ (از) می آیند :